2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25
محاسبه ارزش استاندارد بازده فروش برای شرکت های صنعتی و سایر سازمان ها در مدیریت شرکت بسیار مهم است. با دانستن این شاخص ها می توان تحلیل کیفی اقتصادی انجام داد و کارایی بنگاه را بهبود بخشید. اگر شرکتی بخواهد موقعیت خود را در بازار حفظ کند یا حتی آن را بهبود بخشد، انجام چنین محاسباتی برای دوره های کوتاه بسیار مهم است. این امر نه تنها به مدیریت بهتر سازمان امکان می دهد، بلکه فرصتی برای پاسخگویی به موقع به هر گونه تغییر در بازار را نیز فراهم می کند.
مفاهیم اساسی
قبل از اینکه بفهمید ارزش استاندارد بازده فروش چیست، باید بفهمید که چیست. در حسابداری، این مفهوم به معنای یک شاخص اقتصادی است که با تعیین آن می توانید به میزان کارایی در استفاده از منابع خاص در یک شرکت پی ببرید. علاوه بر این، نه تنها دارایی های مشهود، بلکه منابع طبیعی، نیروی کار، سرمایه گذاری ها، سرمایه، فروش و غیره نیز در نظر گرفته می شود. به عبارت ساده تر، سودآوری به معنای سطح استسودآوری کسب و کار، کارایی اقتصادی آن و مزایایی که به همراه دارد.
بنابراین، معلوم می شود که اگر شاخص سودآوری زیر صفر باشد، پس چنین کسب و کاری بی سود است و ضروری است که این شاخص را افزایش دهیم، بفهمیم چه چیزی در وقوع چنین وضعیتی تأثیر داشته و علل آن را از بین ببریم. مشکل. سطح سودآوری معمولاً با ضرایب بیان می شود، اما شاخص های نسبی برای سودآوری فروش به صورت درصد بیان می شود. ارزش هنجاری همچنین می تواند نشان دهنده کارایی منابع شرکت باشد، با مقادیر عادی، سازمان نه تنها هزینه ها را پوشش می دهد، بلکه به سود نیز می رسد.
شاخص های سودآوری
هنگام محاسبه همه شاخص ها، توجه به مفهومی مانند آستانه سودآوری بسیار مهم است. این شاخص، یا به طور دقیق تر، نقطه، در واقع بر تقسیم وضعیت زیان آور و موثر شرکت است. این به عنوان مقایسه ای با نقطه سربه سر عمل می کند و نشان می دهد که در چه نقطه ای یک تجارت زیان ده کارآمد شده است. برای تجزیه و تحلیل عملکرد شرکت، لازم است سودآوری واقعی با سود برنامه ریزی شده مقایسه شود. علاوه بر این، این مقایسه از دادههای دورههای گذشته و عملکرد شرکتهای رقبا استفاده میکند. اما ضرایب یا همان طور که به آنها شاخص فروش نیز گفته می شود، با محاسبه نسبت کل درآمد به دارایی ها و جریان های اساسی تعیین می شود.
گروه های اصلی استانداردها
ارزش هنجاری بازده فروش و سودآوری می تواند باشدبه گروه های خاصی تقسیم می شود، یعنی:
- بازده فروش (سودآوری شرکت).
- بازده دارایی های ثابت.
- بازده دارایی های جاری.
- بازگشت سرمایه شخصی.
- سودآوری محصول.
- سودآوری دارایی های تولیدی و سودآوری استفاده از آنها.
دقیقاً با استفاده از این شاخص ها، با در نظر گرفتن وسعت شرکت، می توانید سودآوری کل آن را تعیین کنید. برای تعیین بازده دارایی ها، لازم است کارایی بهره برداری از سرمایه خود شرکت یا صندوق های سرمایه گذاری آن تعیین شود: همه اینها بستگی به این دارد که دارایی های شرکت چگونه سود را برای آن به ارمغان می آورد، چه مقدار از آن را با در نظر گرفتن منابع صرف شده برای آن به ارمغان می آورد. تولید برای محاسبه بازده دارایی ها از نسبت سود یک دوره زمانی خاص به اندازه دارایی های شرکت در همان دوره استفاده می شود. فرمول به این صورت است:
R دارایی=P (سود) / A (دارایی)
از همین شاخص ها در اقتصاد برای محاسبه سودآوری عملیات دارایی های تولیدی، سرمایه گذاری ها و حقوق صاحبان سهام استفاده می شود. به عنوان مثال، با محاسبه بازده حقوق صاحبان سهام یک شرکت سهامی، می توانید متوجه شوید که سرمایه گذاری سهامداران در این صنعت چقدر موثر است.
محاسبه سودآوری
بازده فروش (ارزش استاندارد) یک شاخص سودآوری است که به صورت ضرایبی بیان می شود و نشان دهنده سهم درآمد برای هر معادل نقدی خرج شده است. برای محاسبه سودآوری فروش یک شرکتنسبت سود خالص به مقدار درآمد محاسبه می شود. محاسبات طبق فرمول انجام می شود:
R prod.=P (درآمد خالص)/ V (درآمد)
این شاخص مستقیماً تحت تأثیر سیاست قیمت گذاری سازمان و همچنین انعطاف پذیری آن در بخش بازاری است که محصولات آن درگیر هستند. بسیاری از شرکت ها از استراتژی های مختلف خارجی و داخلی برای افزایش سود خود و همچنین تجزیه و تحلیل فعالیت های رقبا، طیف محصولاتی که ارائه می دهند و غیره استفاده می کنند. هیچ طرح، هنجار، تعیین سودآوری واضحی وجود ندارد. این به طور مستقیم به این واقعیت بستگی دارد که ارزش هنجاری بازده فروش به طور مستقیم با ویژگی های فعالیت های سازمان مرتبط است. همه شاخص ها فقط می توانند عملکرد کلی شرکت را برای یک دوره خاص منعکس کنند.
فرمولهای پایه
برای مدیریت موثر فروش و نظارت بر عملکرد سازمان، سودآوری شرکت محاسبه می شود. برای انجام این کار، مرسوم است که از شاخص های خاصی استفاده کنید، یعنی: سود ناخالص و عملیاتی EBIT، داده های ترازنامه، بازده خالص فروش. محاسبه سود با در نظر گرفتن شاخص درآمد ناخالص، ضریبی را نشان می دهد که نشان دهنده سهم رشد از هر معادل نقدی به دست آمده است. برای محاسبه این شاخص نسبت درآمد خالص پس از پرداخت عوارض مالیاتی را به کل وجوه برای دوره خاصی از فعالیت سازمان می گیرند. به عبارت دیگر، حاشیه عملیاتی برابر است با درآمد ناخالص تقسیم بردرآمد تجارت.
شایان ذکر است که این نسبت باید در صورتهای مالی لحاظ شود. اما سود عملیاتی EBIT برابر است با نسبت EBIT به کل درآمد. با این حال، این شاخص کل درآمد را قبل از کسر همه سود و مالیات از آن منعکس می کند. این فرمول است که سود عملیاتی فروش، ارزش استاندارد در تولید و همچنین سایر مقادیر مهم را محاسبه می کند. اعتقاد بر این است که این نسبت بین داده های کلی سود و سود خالص سازمان است.
نسبت سود
اما سودآوری فروش در ترازنامه ضریبی است که محاسبه آن بر اساس داده های گزارش های حسابداری انجام می شود و مشخصه سهم سود از کل درآمد سازمان است. محاسبه این ضریب بر اساس فرمول نسبت کل درآمد یا زیان حاصل از فروش محصولات به حجم درآمد انجام می شود. برای به دست آوردن نتیجه، فقط باید از داده های آماده از ترازنامه شرکت استفاده کنید.
محاسبه سود خالص فروش با نسبت سود خالص پس از تمام پرداخت ها به کل درآمد انجام می شود. برای انجام محاسبات مستقل از ارزش هنجاری سودآوری فروش در تجارت، باید بدانید که چه تعداد محصول فروخته شده است و چه درآمدی از این فروش دریافت کرده است که سازمان پس از پرداخت کلیه مالیات ها، با در نظر گرفتن سایر مواردهزینههای مربوط به فعالیتهای عملیاتی، اما بدون تأثیر بر هزینههای غیرعملیاتی.
تجزیه و تحلیل نتایج
به لطف همه این فرمول ها، متخصصان شرکت می توانند سودهای بسیار متنوعی را نسبت به کل درآمد محاسبه کنند. اما هنوز هم وابستگی به ویژگی های جهت اصلی شرکت بسیار قابل توجه است. در صورتی که سودآوری فروش، ارزش استاندارد و سایر ضرایب برای چندین دوره فعالیت سازمان محاسبه شود، آنگاه کارکنان شرکت قادر به انجام تحلیل کیفی اقتصادی خواهند بود. یعنی این شاخص ها به مدیریت عملیاتی فعالیت اقتصادی شرکت کمک می کند. علاوه بر این، این امر به شما امکان می دهد تا به سرعت به نوسانات و تغییرات بازار پاسخ دهید که بدون شک به بهبود عملکرد و ایجاد درآمد ثابت برای شرکت کمک می کند.
شاخص هایی که ارزش استاندارد بازده فروش را منعکس می کنند در محاسبات فعالیت های عملیاتی استفاده می شوند. اما استفاده از آنها برای دوره های طولانی ارزش ندارد، زیرا تغییرات در بازار اغلب اتفاق می افتد و با چنین محاسباتی نمی توان به موقع به آنها پاسخ داد. آنها به شما در حل وظایف روزانه و ماهانه کمک می کنند و به شما کمک می کنند برای فروش محصولات خود برنامه ریزی کنید.
افزایش سودآوری
راههایی برای افزایش ارزش استاندارد بازده فروش وجود دارد. در میان آنها، رایج ترین آنها موارد زیر است:هزینه تولید با کاهش هزینه تولید کالا و افزایش حجم کالاهای تولیدی که باعث افزایش درآمد ناخالص می شود. اما برای استفاده موثر از این روش ها، سازمان باید نیروی کار و منابع مادی کافی داشته باشد. مجدداً برای برگزاری چنین رویدادهایی باید با کارمندان بسیار ماهر کار کنید یا با آموزش های مختلف و استفاده از روش ها و شیوه های جدید اقتصاد جهانی که باعث ارتقای مهارت های کارگران می شود، سطح حرفه ای بودن کارکنان خود را افزایش دهید.
برای افزایش ارزش استاندارد بازده فروش از نظر سود خالص، مهم است که مطالعه کنید رقبای سازمان در چه موقعیتی هستند، سیاست قیمت گذاری آنها چیست، تبلیغات یا رویدادهای فریبنده دیگر برگزار می شود. و در حال حاضر با داشتن این داده ها، می توان تجزیه و تحلیلی را انجام داد که از چه عواملی برای کاهش هزینه تولید استفاده شود. علاوه بر این، برای فعالیت های تحلیلی، نه تنها باید از داده های مربوط به رقبا در منطقه استفاده کرد، بلکه باید از اطلاعات رهبران این بخش بازار نیز استفاده کرد.
نتیجه گیری
برای افزایش سودآوری فروش، ارزش هنجاری بر حسب صنعت باید با استفاده از تمامی فرمول های لازم محاسبه شود و داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شود. باید در نظر داشت که افزایش کارایی یک شرکت نه تنها تحت تأثیر سیاست قیمت گذاری آن است، بلکه تحت تأثیر مجموعه ای است که می تواند به مصرف کنندگان خود ارائه دهد.
اغلب بهترین راه حل برای کاهش هزینه های تولید، معرفی فناوری های مدرن در تولید است. برای درک اینکه آیا این روش تولید را بهبود می بخشد، ضروری است که یک تجزیه و تحلیل اقتصادی انجام دهید و بفهمید که چه هزینه هایی برای این کار مورد نیاز است، چه مدت طول می کشد تا کارکنان بر تجهیزات جدید تسلط پیدا کنند و چه مدت این سرمایه گذاری نتیجه خواهد داد.
توصیه شده:
صنعت پوشاک به عنوان شاخه ای از صنعت سبک. فن آوری ها، تجهیزات و مواد اولیه برای صنعت پوشاک
مقاله به صنعت پوشاک اختصاص دارد. فناوری های مورد استفاده در این صنعت، تجهیزات، مواد اولیه و … در نظر گرفته می شود
تفاوت بین ارزش کاداستر و ارزش موجودی چیست؟ تعیین ارزش کاداستر
اخیراً املاک و مستغلات به روشی جدید ارزش گذاری شده است. ارزش کاداستر با ارائه اصول دیگری برای محاسبه ارزش اشیاء و تا حد امکان نزدیک به قیمت بازار معرفی شد. در همان زمان، نوآوری منجر به افزایش بار مالیاتی شد. این مقاله چگونگی تفاوت ارزش کاداستر با ارزش موجودی و نحوه محاسبه آن را توضیح می دهد
نسبت نقدینگی: فرمول ترازنامه و ارزش هنجاری
یکی از شاخص های فعالیت شرکت، میزان نقدینگی است. اعتبار سازمان، توانایی آن در پرداخت کامل و به موقع تعهدات را ارزیابی می کند
چقدر پول قدیمی ارزش دارد: ارزش، نحوه فروش
مطمئناً هر خواننده ای در خانه اسکناس یا سکه های دوران شوروی یا حتی تزار را پیدا می کند. می خواهید بدانید امروز چقدر پول قدیمی ارزش دارد؟ در این مقاله به طور مفصل در مورد ارزش مدرن آن دسته از اسکناس هایی صحبت خواهیم کرد که در روسیه قبل از انقلاب و شوروی مورد استفاده قرار می گرفتند
چگونه اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده را پر کنیم؟ محاسبه مالیات بر ارزش افزوده تکمیل اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده
پیاده سازی. بنابراین، باید بدانید که چگونه اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده را پر کنید. VAT چیست؟ اگر به زبان ساده به افراد عادی بگویید مالیات بر ارزش افزوده چیست، چیزی شبیه به این خواهد شد: این نوعی مالیات است که یک تولیدکننده به دولت برای ایجاد (یا فروش چیزی که توسط دیگران ایجاد شده است) محصولی از که پس از آن سودی بیشتر از هزینه تولید آن خواهد داشت.