فرایند تصمیم گیری مدیریتی: عوامل تأثیرگذار، مراحل، ماهیت و محتوا
فرایند تصمیم گیری مدیریتی: عوامل تأثیرگذار، مراحل، ماهیت و محتوا

تصویری: فرایند تصمیم گیری مدیریتی: عوامل تأثیرگذار، مراحل، ماهیت و محتوا

تصویری: فرایند تصمیم گیری مدیریتی: عوامل تأثیرگذار، مراحل، ماهیت و محتوا
تصویری: OSI Layer 5 Explained: Mastering Networking 2024, نوامبر
Anonim

مدیریت تصمیم گیری (DM) مجموعه ای از فرآیندها برای بهینه سازی اقدامات است. هدف آن بهبود روش مدیریت با استفاده از تمام اطلاعات موجود برای بهبود دقت، سازگاری و کارایی است. برای پیاده سازی آن از ابزارهایی مانند قوانین کسب و کار، هوش تجاری (BI)، بهبود مستمر (کایزن)، هوش مصنوعی (AI) و تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده استفاده می شود. برای مدیریت موفقیت آمیز یک شرکت، باید همه چیز را در مورد عواملی که بر فرآیند تصمیم گیری های مدیریتی تأثیر می گذارند، بدانید.

سیستم تصمیم گیری

اساس عمل مدیریتی است. این یک چرخه مداوم از عملکرد یک جزء مهم از فرآیند کل نگر رهبری است. تصمیم گیری به معنای رسیدن به یک نتیجه مشخص برای انتخاب درست از مجموعه ای از گزینه ها است.

نوع پذیرفته شده اقدامات تیم برای مدیریت سازمانی و برنامه ریزی، نظارت و استخدام ضروری است. بررسی عوامل موثر بر فرآینداتخاذ تصمیمات مدیریتی مرحله اجباری مدیریت است.

مدیریت ارشد
مدیریت ارشد

مدیریت ارشد مسئول تمام نقاط عطف استراتژیک مانند اهداف تجاری، مخارج سرمایه ای، رویدادهای عملیاتی، آموزش کارکنان و سایر کنترل ها است. بدون چنین SD هیچ اقدامی نمی توان انجام داد و منابع مصرف شده غیرمولد خواهند شد. تصمیمات باید تا حد امکان دقیق باشد. در فضای کسب و کار امروز، آنها به یک رویکرد علمی نیاز دارند.

اصطلاحات و مدرنیته آکسفورد

اصطلاحات آکسفورد و مدرنیته
اصطلاحات آکسفورد و مدرنیته

در فرهنگ لغت آکسفورد، اصطلاح "تصمیم گیری" به عنوان "اقدام برای تحقق یا تحقق" تعریف شده است. یعنی انتخاب دو یا چند رشته جایگزین. برای هر مشکل تجاری، مسیرهای جایگزین با عوامل خاص خود وجود دارد که بر روند تصمیم گیری های مدیریتی تأثیر می گذارد.

مدیران این گزینه ها را در نظر می گیرند و بهترین گزینه را انتخاب می کنند. برای اجرای واقعی، مدیران باید محیط کسب و کار موجود را در نظر بگیرند و یک طرح جایگزین امیدوارکننده را انتخاب کنند. هنگام تصمیم گیری، لازم است گزینه های مختلف را به طور انتقادی در نظر بگیرید و از بین بهترین ها انتخاب کنید. یک جایگزین ممکن است درست باشد یا نباشد، اما در آینده بر اساس نتایج واقعی به دست آمده از اجرای آن مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.

مراحل کار رهبر

مراحل کار رهبر
مراحل کار رهبر

تصمیم گیری شامل یک سری مراحل منطقی انتخاب شده است. این یک فرآیند عقلانی استکه زمان بر است و قوانین و دستورالعمل هایی را در مورد نحوه انجام آنها ارائه می دهد، از جمله بسیاری از فعالیت های سازمان یافته.

پیتر دراکر در کتاب مشهور جهانی خود به نام «عمل مدیریت» که در سال 1955 منتشر شد، پیشگام رویکرد علمی بود. وی در آن به وضوح تمامی عوامل موثر بر فرآیند تصمیم گیری مدیریتی را بیان کرد و روش علمی را با استفاده از مراحل زیر توصیه کرد:

  1. مشکل واقعی کسب و کار را تعریف کنید. اطلاعات مربوط به آن باید به گونه ای جمع آوری شود که تحلیل انتقادی آن امکان پذیر باشد. باید بین مشکلات و علائمی که ممکن است علت واقعی را پنهان کند، تمایز روشنی قائل شد. مدیر باید به دنبال عامل مهم باشد، همه شکست ها را در نظر بگیرد و بفهمد که آیا آنها قابل کنترل هستند یا خیر.
  2. تحلیل وضعیت. این پارامتر به منظور تعیین دایره تصمیم گیرندگان و افرادی که اطلاعات اجباری برای آنها لازم است طبقه بندی می شود. عواملی که در فرآیند تصمیم‌گیری مدیریتی در تحلیل مورد توجه قرار می‌گیرند: مرحله آینده، میزان نفوذ، تعداد استدلال‌های درگیر و منحصربه‌فرد بودن آنها.
  3. مجموعه داده‌ها درباره مشکل. در دنیای تجارت، جریان اطلاعاتی قدرتمندی وجود دارد که توسط آخرین پیشرفت‌ها در زمینه فناوری اطلاعات ارائه می‌شود. تمام اطلاعات نمایه موجود به طور کامل برای تجزیه و تحلیل مشکل استفاده می شود که به شما امکان می دهد تمام جنبه های آن را توضیح دهید.
  4. در حال توسعه جایگزین. مدیر موظف است جایگزین های موجود را که می تواند برای حل این مشکل استفاده شود را تعیین کند. در جریان استدر اتخاذ و اجرای تصمیمات مدیریتی، تنها باید جایگزین های واقع بینانه در نظر گرفته شود. در نظر گرفتن محدودیت‌های زمان و هزینه و همچنین موانع روان‌شناختی که سرعت آن‌ها را کاهش می‌دهد به همان اندازه مهم است.
  5. انتخاب بهینه راه حل منطقی ترین گزینه است. جایگزین انتخاب شده به این ترتیب مورد توجه کسانی قرار می گیرد که می توانند بر اجرا تأثیر بگذارند.
  6. تبدیل تصمیم به عمل. بدون این، فقط یک اعلامیه از نیت خوب باقی خواهد ماند. تیم باید آن را به طور کامل، طبق برنامه ای که توسط مدیریت تایید شده، با در نظر گرفتن تمام عوامل فرآیند تصمیم گیری مدیریت، اجرا کند.
  7. بازخورد بدهید. مدیر باید با استفاده از آزمایش مستمر تحولات واقعی در جهت برآورده کردن انتظارات از اجرای برنامه اقدام، برای ارائه بازخورد اقدام کند. بازخورد در قالب اطلاعات سازماندهی شده، گزارش ها و مشاهدات شخصی امکان پذیر است. لازم است تصمیم بگیرید که آیا برنامه قبلاً اتخاذ شده را ادامه دهید یا آن را با توجه به تغییر شرایط تنظیم کنید.

عوامل چندسطحی

تصمیم گیری یکی از جنبه های مهم مدیریت مدرن است زیرا اقدامات سازمانی یک شرکت را تعیین می کند. این وظیفه اصلی مدیریت است. می‌توان آن را به‌عنوان یک مسیر عملی تعریف کرد که عمداً از میان مجموعه‌ای از گزینه‌ها برای دستیابی به یک نتیجه دلخواه انتخاب می‌شود.

برخی عوامل
برخی عوامل

برخی از عوامل در سطوح بالاتر مدیریت مهمتر هستند، برخی دیگر در سطوح پایین تر. مختلف وجود داردانواع تصمیم:

  • برنامه ریزی شده;
  • غیرقابل برنامه ریزی;
  • داده ورودی؛
  • تعصب؛
  • محدودیت های شناختی.

قابل برنامه ریزی در فرآیند تصمیم گیری و اجرای تصمیمات مدیریتی تحت شرایط مفروض مشخص می شوند، زمانی که مدیران پارامترها و معیارهای روشنی داشته باشند، زمانی که مشکلات به خوبی ساختار یافته باشند و جایگزین ها به وضوح تعریف شده باشند. مشکلات باید از طریق دستورالعمل ها و رویه های تعیین شده حل شوند.

غیرقابل برنامه ریزی نتیجه شرایط منحصر به فرد است و نتایج آنها اغلب غیرقابل پیش بینی است. مدیران با مشکلات ساختار ضعیفی روبرو هستند که نیاز به پاسخ حالت کاربر دارد. آنها معمولاً توسط مدیریت ارشد اداره می شوند.

داده های ورودی مهم است زیرا برای تصمیم گیری لازم است اطلاعات کافی و دقیق در مورد موقعیت داشته باشید، در غیر این صورت کیفیت آن آسیب می بیند.

تعصب ها و پیش داوری ها هنگام تصمیم گیری های مدیریتی به وجود می آیند. در فرآیند مدیریت، با توجه به ویژگی های ادراک انسان از جهان، می توان گزینه های ناکارآمدی را انتخاب کرد. از آنجایی که ادراک انتخابی است، مدیر اطلاعات را از طریق فیلتر کردن احساسات خود از دنیای بیرون دریافت می کند. علاوه بر این، نگرش‌های ذهنی داده‌ها را بر اساس باورها، نگرش‌ها و ارزش‌های از پیش تعیین‌شده تحریف می‌کنند.

محدودیت های شناختی نیز بر حل مسئله تأثیر می گذارد. مغز انسان که منبع تفکر و خلاقیت است، در توانایی خود برای پذیرش گزینه های پیچیده از تعداد زیادی محدود است.جدا شدن عناصر ساختاری به دلایل مختلف. به عنوان مثال، حافظه انسان کوتاه مدت است و می تواند تنها چند ایده، کلمه و نماد را در یک زمان ذخیره کند. به همین دلیل است که مقایسه همزمان همه گزینه های ممکن و انتخاب در هنگام تصمیم گیری های مدیریتی دشوار است.

فرایند مدیریت و خطرات

نگرش به ریسک و عدم اطمینان
نگرش به ریسک و عدم اطمینان

تصمیمات از طریق ویژگی های شخصی و ویژگی های سازمانی خاصی در فرد شکل می گیرد. نسبت ریسک تحت تأثیر متغیرهای زیر است:

  1. ذهن یک توسعه دهنده. سطح بالاتر هوش معمولاً منجر به دیدگاه های بسیار محافظه کارانه می شود، چنین افرادی تصمیمات سطح پایینی می گیرند.
  2. در انتظار موفقیت. افراد با توقعات بالا بسیار خوش بین هستند و مایل به نتیجه گیری سریع حتی با اطلاعات کمتر هستند. مدیرانی که با موفقیت در سطح پایین اقدام می کنند، در فرآیند تصمیم گیری مدیریتی سازمان به اطلاعات بیشتری نیاز دارند.
  3. محدودیت زمانی. در دنیای مدرن، شرایطی وجود دارد که به دلایل شخصی (خانواده، خانواده، بهداشت)، مجری برای تصمیم گیری منطقی به زمان بیشتری نیاز دارد. با این حال، دسته‌ای از کارگران وجود دارند که در زمان کمتری بهتر کار می‌کنند و می‌توانند به سرعت ایده‌های خود را ارائه دهند.
  4. رویکرد اکتشافی. اکثر مردم در غیاب زمان بر این رویکرد مبتنی بر گزینه های رضایت بخش و نه بهینه تکیه می کنند. چنین اقداماتی جستجو برای موارد اضافی را محدود می کنداطلاعات، جایگزین های کمتری را در نظر بگیرید، بدون تمرکز بر دلایل انحراف. این رویکرد همچنین می تواند زمانی که هزینه جمع آوری اطلاعات و تخمین آن بسیار زیاد است استفاده شود.

عادات شخصی و تأثیر اجتماعی

عادات شخصی و نفوذ اجتماعی
عادات شخصی و نفوذ اجتماعی

عادات شخصی مدیران در نتیجه تأثیرات اجتماعی محیط شکل می گیرد و فرآیندهای ادراک شخصی، جایگاه مهمی را در فرآیندهای اصلی تصمیم گیری مدیریتی به خود اختصاص می دهد. آنها باید مورد مطالعه قرار گیرند تا یک سبک رهبری شخصی فراهم شود.

برخی افراد فقط به نظر خود پایبند هستند، حتی اگر برای وضعیت تولید بهینه نباشد. دیگران نمی توانند بپذیرند که اشتباه کرده اند و به کار خود ادامه می دهند و شواهد روشنی که نشان دهنده نیاز به تغییر است را نادیده می گیرند. مدیرانی هستند که شکست را به عوامل بیرونی نسبت می دهند تا اشتباهات خود. این عادات شخصی تأثیر زیادی بر عملیات و کارایی سازمانی دارد.

هنجارهای اجتماعی و گروهی نیز تأثیر قابل توجهی بر سبک تصمیم گیری دارند. متخصصان هنجار اجتماعی را به عنوان مقیاس درجه بندی تعریف می کنند و وسعت قابل قبول و نامطلوب فعالیت رفتاری، رویدادها، باورها یا هر شیئی را که اعضای یک گروه اجتماعی را برانگیخته می کند، نشان می دهد.

به عبارت دیگر، هنجار اجتماعی روش استاندارد و پذیرفته شده برای قضاوت است. به همین ترتیب، آموزش فرهنگی و جنبه های مختلف آن تأثیر عمیقی بر آن داردسبک رهبری به عنوان مثال، در سیستم سازمانی ژاپن، شخص با مشورت سایر شرکت کنندگان تصمیم می گیرد. این سبک فرهنگ گرا است و پیاده سازی را بسیار آسان تر می کند زیرا همه اعضای تیم درگیر این فرآیند هستند.

تجزیه و تحلیل فرآیند تصمیم گیری مدیریت

فرایند تصمیم گیری
فرایند تصمیم گیری

این یک قدم مهم و شاید سخت ترین است. مدیران باید مزایا و معایب هر جایگزین را تعیین کنند و آنها را با توجه به شرایط مختلف قبل از برنامه ریزی نهایی بسنجید.

روش‌های توسعه جایگزین:

  1. طوفان فکری که در آن تیم برای تولید ایده ها و راه حل های جایگزین با یکدیگر همکاری می کنند.
  2. تکنیک گروه اسمی روشی است که شامل استفاده از یک جلسه بسیار ساختاریافته با دستور کار است. این مدل بحث یا ارتباط بین فردی را در این فرآیند محدود می کند.
  3. تکنیک دلفی که در آن شرکت‌کنندگان ملاقات نمی‌کنند، اما رهبر تیم از روش‌های مکتوب در فرآیند تصمیم‌گیری مدیریت و ارزیابی گزینه‌های جایگزین استفاده می‌کند.

جایگزین ها را می توان به روش های مختلفی ارزیابی کرد:

  1. اندازه گیری های کیفی و کمی.
  2. تجزیه و تحلیل هزینه ها و منافع برای هر جایگزین.
  3. تجزیه و تحلیل حاشیه.

پس از تجزیه و تحلیل و ارزیابی گزینه‌های جایگزین، مدیر باید بهترین گزینه را انتخاب کند که بالاترین اولویت را در تحقق همه معیارهای مورد نیاز دارد. گاهی اوقات انتخاب ساده با مزایای آشکار است، اما معمولابهترین راه حل ترکیبی از چندین گزینه است. در مواردی که بهترین جایگزین ممکن است آشکار نباشد، مدیر بر اساس تجربه و قضاوت خود از احتمالات، تحقیق و تحلیل استفاده می کند.

کار مدیران به تصمیم گیری ختم نمی شود. مدیران در قبال به دست آوردن نتایج مثبت از طرح اجرا شده پاسخگو هستند که اثربخشی آن از طریق سیستم های ارزیابی که بازخوردی برای نظارت بر کیفیت بهبودها ارائه می دهند، تأیید می شود.

گروه اصلی عوامل

گروه اصلی عوامل
گروه اصلی عوامل

تعدادی از عوامل می توانند بر تعریف تصمیم گیری مدیریتی تأثیر بگذارند.

آنها به سه گروه اصلی تقسیم می شوند:

  1. مشکلات ادراک. این را می توان به عنوان روشی که شرکت کنندگان محیط خود را تفسیر می کنند توصیف کرد. ادراک یک فرد می تواند بر نحوه حل مشکلات تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، زمانی که نیاز به جمع آوری اطلاعات در مورد یک مشکل است، این احساس در جایی که اطلاعات جستجو می شود تأثیر می گذارد.
  2. سیاست سازمانی مربوط به رفتار افراد و گروه هایی است که بر سایر مجریان برنامه های شرکت تأثیر می گذارد.
  3. مسائل زیست محیطی. آنها عوامل خارجی مؤثر بر سازمان هستند. انواع عوامل خارجی - این بازاری است که شرکت در آن فعالیت می کند، اقتصاد، قوانین دولتی، واکنش مشتریان به محصولات و خدمات سازمان.

سبک رهبر

سبک تصمیم گیری
سبک تصمیم گیری

توسعه فرآیند تصمیم گیری مدیریتی تا حد زیادی به فرد ورویکرد حل مسئله هر رهبر یا مدیر سبک فردی خود را دارد که با تجربه و توانایی های شخصی تکمیل می شود. چندین سبک رفتاری پرسنل مدیریتی وجود دارد:

  1. اقدام مشروع یا خودکامه. مدیرانی که به این سبک پایبند هستند، چندین گزینه را با استفاده از اطلاعات محدود ارزیابی می کنند. آنها مشورت با دیگران و جستجوی اطلاعات کاملتر و قابل اعتمادتر را مهم نمی دانند.
  2. اقدام تحلیلی. مدیرانی که از این سبک استفاده می کنند مایلند قبل از تصمیم گیری نهایی اطلاعات بیشتری به دست آورند و تعدادی جایگزین را در نظر بگیرند. آنها اطلاعات مربوطه را از منابع خود جستجو می کنند، با استفاده از تمام منابع ممکن، آن را به تفصیل یافته و مطالعه می کنند. این مدیران افرادی محتاط هستند که می‌توانند موقعیت‌های منحصربه‌فرد را تطبیق داده و مدیریت کنند.
  3. فرایند تصمیم گیری رفتاری. رهبرانی که به این مدل پایبند هستند، به مدیریت مشترک اعتقاد دارند، نظر و تجربه زیردستان را در نظر می گیرند و همیشه به آنها گوش می دهند.
  4. تصمیم گیری مفهومی. مدیرانی که از این سبک استفاده می کنند، در تفکر شهودی و تحمل عدم اطمینان هستند. آنها در حال بررسی گزینه های بسیاری هستند و صرفاً روی بلندمدت متمرکز هستند.

فناوری

توالی فرآیند تصمیم گیری مدیریتی انواع مختلفی از فناوری را شامل می شود. فناوری اطلاعات از راهکارهای تجاری DSS و هوش مصنوعی پشتیبانی می کند. ترکیب این سیستم ها به ایجاد پایگاه داده از طریق آنلاین کمک می کندفرآیند تحلیلی OLAP برای تسهیل رویه‌ای که نیازمند تلاش و تحلیل زیادی است، که فرآیند تصمیم‌گیری مدیریت را ساده می‌کند.

سطح فناوری در شرکت، تشکیل برنامه ای را برای اجرای گزینه انتخاب شده تضمین می کند:

  1. قدرت پردازش داده ها با معرفی فناوری هایی که به تصمیم گیری سریع تجاری کمک می کند، افزایش می یابد و توانایی پردازش حجم عظیمی از اطلاعات را با استفاده از ابزارهای داده کاوی فراهم می کند.
  2. ارائه سرعت فناوری در فرآیند تصمیم گیری مدیریت، پردازش آرایه های عظیم و مدل های پردازش پیچیده، به ایجاد اطلاعات مفید کمک می کند.
  3. تکنولوژی از تصمیم گیری گروهی پشتیبانی می کند، تیمی از کارمندان می توانند از سیستم پشتیبانی گروهی برای یک فرآیند سریع استفاده کنند.
  4. سیستم پشتیبانی تصمیم GDSS نوعی سیستم است که فرمول بندی مشکلات گروهی، پذیرش طرح تیمی را از طریق یکپارچه سازی، کار تیمی، قابلیت های DSS و ارتباطات از راه دور تسهیل می کند. هر چه تصمیمی که یک تیم باید بگیرد پیچیده تر و ساختارمندتر باشد، GDSS بیشتر می تواند کمک کند.

سیستم های تعاملی انعطاف پذیر

سیستم های تعاملی انعطاف پذیر
سیستم های تعاملی انعطاف پذیر

برای تصمیم گیری سریع و مهم در یک سازمان از فناوری مدرن استفاده می شود:

  1. سیستم‌های پشتیبانی تصمیم DSS یک سیستم فناوری اطلاعات بسیار انعطاف‌پذیر و تعاملی است که برای پشتیبانی از فرآیند زمانی که مشکل ساختاری ندارد طراحی شده است.
  2. گروهپشتیبانی تصمیم GDSS سیستمی است که فرمول بندی مسائل گروهی را تسهیل می کند.
  3. سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) سیستم هایی هستند که به طور خاص برای اطلاعات مکانی طراحی شده اند.
  4. هوش مصنوعی (AI) علم ایجاد ماشین هایی است که تفکر و رفتار انسان را تقلید می کند.
  5. سیستم های خبره سیستم های هوش مصنوعی هستند که از قدرت منطق برای نتیجه گیری استفاده می کنند.
  6. شبکه عصبی یک سیستم هوشمند است که می تواند تشخیص الگوها را بیاموزد.
  7. الگوریتم ژنتیک یک سیستم هوش مصنوعی است که فرآیند تکاملی بقای بهترین ها را به منظور توسعه راه حل های بهتر تقلید می کند.

مزایای اجماع استراتژیک

اتخاذ برنامه ها وظیفه اصلی مدیریت است. تنها زمانی شروع می شود که مدیریت برای توسعه مسیرهای استراتژیک را اتخاذ کند. بدون این اقدام مراحل تصمیم گیری مدیریتی تکمیل نمی شود و از منابع استفاده نمی شود. بنابراین، اتخاذ یک استراتژی، کارکرد اصلی مدیریت است و با فراهم کردن زمینه مناسب برای اولین فعالیت مدیریتی به نام "برنامه ریزی"، کل فرآیند را تسهیل می کند.

به تصمیمات کلان هدف تجاری که توسط مدیر ارشد گرفته می شود شکل مشخصی می بخشد. این فرآیند با عملکرد کنترل مداوم است. مدیران در تمام سطوح در چارچوب مسئولیت های شغلی خود تصمیم می گیرند. تداوم فرآیند برای همه مدیران و مدیریت الزامی استکارکنان.

هیچ اقدام دیگری ممکن نیست مگر اینکه تصمیماتی گرفته شود. آنها باید به طور منظم شکل بگیرند، زیرا مشکلات، پیچیدگی ها و شکست های جدید در تجارت ایجاد می شود. این ممکن است به دلیل تغییرات در محیط باشد. محصولات جدید ممکن است وارد بازار شوند، رقبا ممکن است وارد شوند و سیاست های دولت تغییر کند. همه اینها منجر به تغییراتی در محیط پیرامون ساختار کسب و کار می شود.

این یک کار ظریف و مسئولانه است. مدیران باید در انجام وظایف خود تصمیمات سریع و صحیح بگیرند. در واقع برای بلوغ و توانایی خود در مسئولیت پذیری پول می گیرند. فعالیت مدیریت تنها در صورت اتخاذ برنامه های مناسب امکان پذیر است. اقدامات درست فرصت هایی برای رشد فراهم می کند، در حالی که اقدامات نادرست منجر به ضرر و بی ثباتی برای شرکت می شود.

اشتباهات رایج مدیریت

بسیاری از عواملی که بر فرآیند تصمیم گیری تأثیر می گذارند می توانند منجر به خطا شوند. رهبر گروهی که به سرعت و کاملاً از انواع خطاهای احتمالی و علل خطاهای آنها آگاه باشد، در موقعیت بهتری قرار دارد. برخی از اشتباهات رایج و انواع آنها در فرآیند تصمیم گیری مدیریتی:

  1. خروج از الگوی شخصی. هر فردی مجموعه ای از نقاط قوت یا پیش داوری های منحصر به فرد خود را دارد که منجر به سبک رهبری خاصی می شود. بهترین راه برای مقابله با این مشکل این است که سعی کنید اطلاعات درون سیستم مدیریت را باز کنید.
  2. اعتماد بیش از حد به اطلاعات دیگران. رهبران اغلب بر نظرات دیگران تکیه می کنند. با این حال، اگر آنها به طور مستقیم درگیر نباشنددر یک موقعیت مشکل ساز، ممکن است سطح آگاهی لازم برای تصمیم گیری را نداشته باشند.
  3. نادیده گرفتن اطلاعات دریافتی از اعضای گروه. این مشکل می تواند به راحتی در شرایط تیمی ایجاد شود. در بسیاری از موارد، کارکنان شرکت افرادی هستند که بیشترین ارتباط را با مشکل دارند. اگر به نظر آنها توجه نشود، یک شکست کلی تیم وجود دارد. بهترین راه برای حل این مشکل این است که اطمینان حاصل شود که همه اعضای سازمان در این فرآیند مشارکت دارند.
  4. بی توجهی به شهود. در بسیاری از موارد، افراد در سطح ناخودآگاه به درستی عمل می کنند. متأسفانه، آنها اغلب تمایل دارند که شهود خود را نادیده بگیرند و سپس کار اشتباهی انجام دهند.

توصیه به مدیران ارشد

نکاتی برای مدیران ارشد
نکاتی برای مدیران ارشد

راهبردهایی وجود دارد که می توانید برای جلوگیری از اشتباهات رایج و تقویت مهارت های مدیریتی خود از آنها استفاده کنید. تصمیم گیری بهتر و سریع تر به تیم کمک می کند تا فرصت های تجاری را غنیمت شمرده و از دام ها جلوگیری کند:

  1. درباره مشکل تجدید نظر کنید. زمانی که یک تیم در یک فعالیت با مانعی روبرو می شود، لازم است که زمینه کامل آن را بررسی کرده و مشکل را از بزرگترین دیدگاه ممکن ببیند. این به نادیده گرفتن یک جنبه یا نادیده گرفتن جنبه های دیگر کمک می کند. شما باید حداقل 3 راه مختلف برای بررسی مشکل پیدا کنید.
  2. آگاهانه تصمیم بگیرید. هدف مدیریت استفاده از شواهد علمی در برنامه ریزی است، نه فقط تکیه بر شهود.
  3. اطلاعات عملکرد را برای پشتیبانی اعمال کنیدراه حل ها.
  4. به روزترین و کامل ترین اطلاعات را از محیط کسب و کار دریافت کنید.
  5. احساسات درونی خود را به چالش بکشید و شواهد عینی برای حمایت از آنها بیابید.
  6. به نظرات دیگران گوش دهید.
  7. ذهن باز باشید.
  8. راه هایی برای تشویق ارتباطات در شرکت بیابید.
  9. برای گفتگو باز باشید و محیطی ایجاد کنید که در آن مردم بتوانند مستقیماً رفتار کنند حتی وقتی حقیقت آشکار شود.
  10. احساس ریسک را توسعه دهید.
  11. اشتباهات گذشته را فراموش کنید. مردم تمایل به انتخاب هایی دارند که تجربیات گذشته را توجیه می کند، حتی اگر تصمیم قبلی کارساز نبود. آنها همچنین تمایل دارند زمان و پول خود را برای رفع مشکلات گذشته صرف کنند، در حالی که اعتراف به اشتباه و ادامه کار مفیدتر بود.
  12. با خود صادق باشید.
  13. قاطع باشید.

بنابراین، واضح است که تصمیم گیری جنبه مهمی از مدیریت مدرن است و بهتر است به صورت حرفه ای انجام شود.

توصیه شده: