2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25
مفهوم مدیریت به معنای سیستمی از فعالیت های مدیریتی است که به عملکرد موفقیت آمیز انواع سازمان های مهم اجتماعی کمک می کند که حیات جامعه را تضمین می کند. اینها تجارت تجاری و غیر تجاری، علم و سیاست، آموزش و پرورش و غیره هستند.
روش های مدیریتی خاص (یا فناوری مدیریت) به عوامل مختلفی بستگی دارد. این توسعه اقتصادی-اجتماعی یک منطقه و جامعه خاص و پشتیبانی اطلاعاتی و مفاد قانون فعلی و غیره است.
مدیریت فرهنگی چیست؟ در رابطه با این حوزه، در قالب یک نوع فعالیت و یک حوزه دانش خاص در مورد فرآیندهای مدیریت یک سازمان که مربوط به تولید، توزیع و مصرف خدمات مربوطه در شرایط فعلی یک اقتصاد است، در نظر گرفته می شود. که اقتصاد بازار را آغاز کرده است.
مدیریت در حوزه فرهنگ، مدیریت نهادهای فرهنگی است. همین مفهوم شاملبرنامه ریزی، تهیه و برنامه ریزی پروژه های غیرتجاری و تجاری که از این قبیل سازمان ها فراخوانده می شود. مدیریت در حوزه فرهنگ ویژگی های خاص خود را دارد. و این شرایط شرایط مناسبی را برای حرفه ای بودن و شایستگی یک مدیر مدرن مطرح می کند.
حوزه فرهنگی اجتماعی
این مفهوم خود کاملاً پیچیده و مبهم است. برخی از نویسندگان بر این باورند که حوزه اجتماعی-فرهنگی توسط مجموعهای از شرکتهایی که محصولی را تولید میکنند که مستقیماً با زندگی هر یک از اعضای جامعه مرتبط است نشان داده میشود. این به شما امکان می دهد بخش های زیادی از اقتصاد را در آن بگنجانید. این شامل صنعت خودروسازی، تولید لوازم خانگی و غیره می شود. اما نظر دیگری نیز وجود دارد. برخی از محققین در این حوزه مجموع بنگاه هایی را که کارکردهای فرهنگی-اجتماعی انجام می دهند و فعالیت آنها تنها برای توسعه سطح فرهنگی اعضای جامعه حائز اهمیت است را شامل می شود. چنین دیدگاهی از اصطلاحات به طور قابل توجهی فهرست سازمان ها را محدود می کند. در واقع، در این مورد، این فقط شامل موزهها، کلوپها، کتابخانهها، تئاترها و برخی مؤسسات دیگر از این نوع میشود.
بیایید مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر را فقط در رابطه با سازمانهایی در نظر بگیریم که کالاها و خدماتی را تولید می کنند که نیازهای فرهنگی-اجتماعی یک فرد را برآورده کند. چنین فعالیت هایی توسط شرکت هایی انجام می شود که بخشی از بخش های مختلف هستند. وابستگی آنها ممکن است ایالتی یا شهرداری باشد. سازمان های خصوصی در زمینه فرهنگ و هنر فعالیت می کنند وهمچنین عمومی همه آنها می توانند اشکال مختلفی از مالکیت داشته باشند یا توسط افراد سازماندهی شوند.
مدیریت هنری
این اصطلاح به مدیریت اعمال شده در حوزه فرهنگ اشاره دارد. مدیریت هنر در بیشتر حوزه های خود شباهت زیادی با مدیریت خدمات سنتی دارد. این محصول خاص چه توسط یک موسسه فرهنگی یا یک سازمان تجاری تولید شده باشد، قبل از دریافت قابل چشیدن، نمایش، ارزیابی و دیدن نیست. از این گذشته ، خدمات بیشتر از همه با پدیده های آگاهی مانند درک ، ادراک ، تجربه ، تفکر و غیره مرتبط است. و بیشتر آنها در معرض ذخیره سازی نیستند. تولید خدمات در حوزه فرهنگ، به عنوان یک قاعده، همزمان با مصرف آنهاست. نمونه آن تماشای فیلم یا نمایش، گوش دادن به کنسرت و … است. علاوه بر این، برخلاف چیزهایی که محصول تولید مادی هستند و در فرآیند مصرف آنها از بین می روند (سبزیجات خورده می شوند، کفش ها کهنه می شوند و غیره)، ارزش های فرهنگی می توانند به تدریج بر اهمیت خود بیافزایند. با خواندن کتاب، دیدن نقاشی، شنیدن کنسرت و غیره تعداد بیشتری از مردم افزایش مییابد.
مهم ترین ویژگی های مدیریت در حوزه فرهنگ این است که تأمین مالی این حوزه قاعدتاً نتیجه جذب سرمایه از حامیان مالی، مؤسسات خیریه، سازمان های دولتی توزیع کننده بودجه و غیره است. اصلا فعالیت تجاری نیست حتی در کسب و کار بدنام نمایش، درآمد حاصل از فروش بلیط نیستبیش از 15 درصد از بودجه تور. سایر بودجه ها توسط حامیان مالی تخصیص می یابد. و خود تورها اغلب برای تبلیغ یک آلبوم یا دیسک جدید سازماندهی می شوند.
مدیریت مؤسسه
ویژگی مدیریت در حوزه فرهنگ این است که مبتنی بر سازماندهی هنر است. این ممکن است یک انجمن فیلارمونیک یا یک تئاتر، یک مرکز تولید و غیره باشد. در این مورد، مدیریت در قالب ترکیبی از ابزارها، روشها و اصولی انجام میشود که امکان سازماندهی فرصتهای کارآفرینی در زمینه هنر را فراهم میکند. اثربخشی کار یک نهاد فرهنگی به یک مدل مدیریتی به درستی انتخاب شده بستگی دارد. نقش مهمی در این امر ایفای آموزش حرفه ای و شخصیت مدیر است.
شایان ذکر است که هر یک از حوزه های منحصر به فرد کسب و کار هنری روش های مدیریتی و معیارهای اثربخشی خود را دارد. مدیریت نهادهای فرهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست. این شاخص های خود را از اثربخشی مدل های مدیریت دارد.
اهداف اصلی
ویژگی های مدیریت در حوزه فرهنگ با حل وظایف خاص مشخص می شود. از جمله:
- تبلیغ در میان جمعیت هنر حرفه ای؛
- توسعه ژانرها؛
- ایجاد شرایطی که فرصت هایی را برای رشد حرفه ای و خلاقانه هنرمندان فراهم می کند.
حوزه مدیریت سازمانی-اداری
مدیریت در عرصه فرهنگ و هنر چیست؟ قبل از هر چیز باید سازمانی آن را در نظر گرفتمکانیزم کنترل اداری در سیستمی بیان می شود که اختیارات (حقوق و وظایف) را توزیع می کند. در اساسنامه، شرح وظایف و مقررات یک موسسه خاص ثابت شده است.
مدیریت فرهنگی گاهی اوقات به عنوان یک دستگاه مدیریت درک می شود. بالاخره آنها هستند که سازوکار سازمانی و اداری را وارد عمل می کنند. مهمترین سندی که فعالیت یک مؤسسه فرهنگی را تنظیم می کند اساسنامه است. این شامل شرحی از زمینه های اصلی کار سازمان، نهادهای حاکمیتی، گزارش، منابع مالی و غیره است.
شرح شغلی که در حال تهیه است، شرایطی را که یک کارمند خاص باید برآورده کند، توصیف می کند. این سند ممکن است در صورت لزوم به روز و اصلاح شود. هنگام انعقاد قراردادهای کاری، شرح وظایف از دو جنبه مورد توجه قرار می گیرد. اول از همه، به عنوان یک سند مستقل جداگانه. این زمانی اتفاق می افتد که شرایط اشتغال نامحدود محقق شود. همچنین شرح شغل ضمیمه قرارداد یا قرارداد کاری است.
ویژگی های مدیریت در حوزه فرهنگ این است که مدیریت این گونه سازمان ها در 4 سطح انجام می شود که هر یک موارد زیر را تنظیم می کند:
- رابطه ای که بین سازمان و جامعه ایجاد می شود. این فرآیند بر اساس سیستمی از اقدامات هنجاری و قانونی صورت می گیرد. اینها اسنادی هستند که مراحل ایجاد، و همچنین عملکرد و انحلال احتمالی یک سازمان خاص را تنظیم می کنند.
- روابط بین سازمان های حوزه فرهنگی و همچنینبین آنها و سایر مؤسسات و مؤسسات. این فرآیند به لطف سیستم قراردادها انجام می شود.
- رابطه ای که بین یک نهاد فرهنگی و مخاطبان بالقوه ایجاد می شود. این امر با مشارکت بازاریابی و قیمت گذاری در این فرآیند ممکن می شود.
- ارتباط مؤسسه با آن واحدهای ساختاری و همچنین تک تک کارکنان و گروه های هنری که بخشی از آن هستند. آنها به لطف سیستم فعلی قوانین اداری و قراردادهای منعقد شده توسط اداره انجام می شوند.
مکانیسم اطلاعات
این مفهوم یک سیستم تجمعی است که تعامل بین واحدهای ساختاری یک نهاد فرهنگی را برقرار می کند. این فرآیند به لطف تصمیمات مدیریتی اتخاذ شده در زمینه های مختلف پرسنلی، تجاری و اقتصادی انجام می شود. در عین حال در مدیریت اطلاعات در حوزه فرهنگ نیز مانند سایر حوزه ها از گردش کار مناسب استفاده می شود. اسناد تجاری اطمینان از ارتباط نزدیک بین چنین پیوندهایی در کار سازمان مانند برنامه ریزی، کنترل، حسابداری و گزارش را ممکن می سازد.
کنترل موضوع
ویژگی های مدیریت در حوزه فرهنگ ناشی از مفاهیم خاصی است که در این پدیده جای می گیرد. علاوه بر این، آشنایی با آنها به شما امکان می دهد تا ماهیت، ویژگی ها، عملکردها و مکانیسم این نوع مدیریت را درک کنید. این پارامترها قبل از هر چیز شامل موضوعات مدیریت می شود. آنها عبارتند از:
- تهیه کننده. این یک کارآفرین است کهدر عرصه هنر و فرهنگ فعالیت می کند. هدف اصلی کار تهیه کننده خلق محصول نهایی است که مورد تقاضای مخاطبان باشد. چنین فردی یک سازمان دهنده-خالق و همچنین واسطه بین عموم و خالق است.
- مدیر فرهنگی. این متخصص یک مدیر حرفه ای است. او کار شرکت، تولید، حرفه نوازندگان و نویسنده، فرآیند خلق ارزش های هنری و همچنین ترویج بیشتر آنها در بازار هنر را مدیریت می کند. می توان آن را یک سازمان دهنده-اجرای نامید.
شباهت این رشته های مدیریت هنری در این است که هر دو مدیریت می کنند، تصمیمات لازم را می گیرند و سواد حقوقی و مالی هم دارند. علاوه بر این، تهیه کننده و مدیر فرهنگی با مردم کار می کنند، مسئولیت نتیجه نهایی را بر عهده دارند و باید از ویژگی های فردی مناسب برخوردار باشند، زیرا موفقیت حرفه ای آنها مستقیماً به این بستگی دارد.
اما این موضوعات تفاوت هایی نیز دارند. آنها به این نتیجه رسیدند که تولیدکننده مسئول خطرات است، تعهدات داده شده به سرمایه گذاران را بر عهده می گیرد. مدیر فقط در سازماندهی پروژه نقش دارد.
اشیاء مدیریت هنری
مدیریت مؤسسات فرهنگی به فعالیت های حرفه ای مستقل اشاره دارد. مدیری که موضوع آن است، کار اقتصادی سازمان را به طور کلی یا در حوزه خاص آن اداره می کند. چنین فعالیتی موضوع مدیریت هنری است. مدیریت انجام می شودمجموعه ای از واحدهای ساختاری به هم پیوسته که وظایف مختلفی را انجام می دهند. اینها بخش ها، بخش ها، بخش ها و غیره هستند. آنها همچنین از موضوعات مدیریت هنری هستند. مدیریت آنها با هدف حل وظایفی که پیش روی سازمان قرار می گیرد به نحو احسن انجام می شود.
خط مشی پرسنلی
حوزه فرهنگ منابع نفوذ خاص خود را دارد. آنها پرسنلی هستند که پتانسیل بالایی برای انرژی خلاق دارند. علاوه بر این، هدف آن ایجاد جمعی و دگرگونی فعال محیط اجتماعی-فرهنگی جامعه است.
مکانیسم مدیریت پرسنل در حوزه فرهنگ پرسنل محور است. این سیستمی برای احیای فعالیت ها و همچنین جستجوی جهت های جدید است که کیفیت محصول نهایی را بهبود می بخشد.
فناوری های مدرن به کار رفته در مکانیزم مدیریت پرسنل در حوزه فرهنگ، امکان ایجاد جامعه ای از منافع تیم را فراهم می کند. بدون این، مدیریت افراد بی اثر خواهد بود.
امروزه در سیاست های پرسنلی هر سازمانی سه نوع نظریه در نظر گرفته می شود. ایده های آنها در مدیریت پرسنل به کار گرفته می شود. از جمله این نظریه ها عبارتند از:
- کلاسیک؛
- روابط انسانی؛
- منابع انسانی.
بیایید نگاهی دقیق تر به آنها بیندازیم.
- نظریه های کلاسیک به طور فعال در دوره 1880 تا 1930 ریشه دوانیدند. نویسندگان آنها A. Fayol، F. Taylor و G. Ford، M. Weber و برخی از دانشمندان دیگر بودند. نظریه های کلاسیک اشاره کردند که وظیفه اصلیمدیریت، که به شما امکان می دهد تا حد ممکن آن را مؤثر کنید، شامل تعیین واضح مسئولیت های شغلی مدیر و زیردستان او و همچنین انتقال ایده های خاص از مدیران ارشد به مجریان مستقیم است. هر فرد در این مورد به عنوان یک عنصر جداگانه از این سیستم تلقی می شد. بر اساس ایده های تئوری های کلاسیک، کار اکثر کارگران باعث رضایت نمی شود. به همین دلیل است که آنها باید تحت کنترل شدید رهبر باشند.
- نظریه در مورد روابط انسانی. آنها از اواخر دهه 1930 در مدیریت مورد استفاده قرار گرفتند. نویسندگان چنین مفاهیمی E. Mayo، R. Blake، R. Pikart بودند. برای اولین بار، مشخص شد که همه مردم تلاش می کنند تا معنادار و مفید باشند. هر فردی تمایل دارد که در یک هدف مشترک ادغام شود و به عنوان یک فرد شناخته شود. این نیازها و نه سطح دستمزدها است که فرد را به کار تحریک می کند. هنگام اتخاذ چنین مفهومی، مدیریت باید بر تنش زدایی، بر گروه های کوچک، تأیید اصول جمع گرایی و حذف تعارض تمرکز کند. وظیفه اصلی رهبر در این مورد کمک به ایجاد احساس نیاز و مفید بودن در افراد است. مهم است که مدیر به زیردستان اطلاع دهد، پیشنهادات ارائه شده توسط آنها را در نظر بگیرد که به آنها امکان می دهد سریعتر به اهداف سازمان برسند و همچنین استقلال را برای کارگران فراهم کند و خودکنترلی آنها را تشویق کند..
- نظریه ها در مورد منابع انسانی. نویسندگان این مفاهیم F. Gehriberg، A. Maslow، D. McGregor هستند. چشم انداز مشابهی از سیاست پرسنلی مدیریت آغاز شداز دهه 1960 قرن بیستم شکل گرفت. نویسندگان این تئوری ها از این ایده سرچشمه گرفته اند که کار باعث رضایت اکثریت کارگران می شود. به همین دلیل است که افراد قادر به استقلال، خودکنترلی شخصی، خلاقیت و ابراز تمایل به مشارکت شخصی در دستیابی به اهداف تعیین شده برای سازمان هستند. وظیفه اصلی مدیریت در این مورد استفاده منطقی تر از نیروی انسانی است که در اختیار دارد. در این راستا، یک مدیر سطح بالا نیاز به ایجاد چنین محیطی در تیم دارد که امکان بروز حداکثری توانایی های هر کارمند را فراهم کند. همه اعضای تیم باید در حل مشکلات حیاتی مشارکت داشته باشند و استقلال و خودکنترلی داشته باشند.
از اواخر دهه 1990، مدیریت منابع انسانی شروع به تمرکز بر کارآفرینی و نوآوری کرد. تفکر مشارکتی و سبک همبستگی به موضوع اصلی تبدیل شد. چیزی به نام "فرد متعهد" وجود داشت. این به ویژگی اصلی یک عضو جمع تبدیل شده است.
هنگام آموزش مدیریت در حوزه فرهنگ، باید همه این تئوری ها به دقت مورد توجه قرار گیرند و متعاقباً نظریه ای که مشکل پیش روی تیم را حل می کند، در عمل به کار برد. همچنین باید در نظر داشت که فعالیت های فرهنگیان در راستای ایجاد یک محصول خلاقانه هنری است. حوزه هایی مانند مدیریت و بازاریابی در حوزه فرهنگ توجه ویژه ای به پرسنل دارد. بازیگران و نوازندگان از یک سو افرادی هستند که ارزش های هنری خلق می کنند و از سوی دیگر دربه عنوان کارمندان در اجرای این خدمات خاص (راهنماهای تور، کتابداران و غیره) مشارکت می کنند. میزان رضایت مشتری به مهارت اولی و حرفه ای بودن دومی بستگی دارد. در این راستا پرسنل موسسات حوزه فرهنگی اجتماعی مشمول الزاماتی مانند داشتن خلاقیت، صلاحیت بالا، شایستگی، حسن نیت، ادب، ابتکار و … هستند.
وظایف اصلی
مشکلات مدیریت در حوزه فرهنگ در رسالت اکثر این سازمان ها و در ویژگی های فعالیت آنها نهفته است. علیرغم اینکه این موسسات دارای وابستگی و جایگاه دپارتمان متفاوتی هستند، اکثراً غیرانتفاعی هستند. هدف اصلی آنها کسب سود نیست، بلکه دستیابی به اهداف معنوی مانند روشنگری، آموزش، رشد خلاق، تربیت و غیره است. به عنوان مثال، مأموریت کتابخانه نه تنها ایجاد یک منبع اطلاعاتی منحصر به فرد، بلکه ایجاد یک بستر ارتباطی و خلاقانه در منطقه است.
در این راستا، کار مدیران هنری مستقیماً به جهت گیری مؤسسه و حمایت مالی دولت بستگی دارد. وظیفه اصلی مدیر در این مورد استفاده شایسته و توسعه منابع موجود است که امکان تحقق اهداف فعالیت های فرهنگی و تضمین ماموریت موسسه را فراهم می کند. در عین حال، هدف همراه (ثانویه) مدیر ممکن است کسب سود مادی باشد. شما می توانید این مشکل را به روش های مختلف حل کنید.
چگونه در حوزه فرهنگ به مدیریت موثر دست یابیم؟ چگونه ابزارهای مدیریتی را به درستی اعمال کنیم؟ برای این کار، رئیس یک موسسه هنری باید حوزه فرهنگ، انواع فعالیت های سازمان و ویژگی های مدیریت را در نظر بگیرد. در روند کار، حتما در نظر داشته باشید:
- ماموریت کلیدی هنر.
- تمرکز صنعت در این بخش از فعالیت های فرهنگی است.
- ویژگی های یک بخش خاص از بازار (آموزش، اوقات فراغت، و غیره)، و همچنین مخاطبان هدف (جوانان، کودکان، گردشگران).
اگر به اختصار به ویژگی های مدیریت در حوزه فرهنگ توجه کنیم، می توان از رسالت اصلی آن یعنی ایجاد شرایط اقتصادی و سازمانی مساعد برای خودسازی حیات فرهنگی صحبت کرد. و نه کمتر از این حدود و نه بیشتر از آنها. این ویژگی اصلی مدیریت هنر است.
جای تعجب نیست که امروزه دولت حوزه فرهنگ را نه تنها خالق و حافظ ارزش های هنری می داند. بخش مهمی از اقتصاد برای بودجه است. اشتغال را برای مردم فراهم می کند، به خزانه مالی در قالب مالیات از فعالیت های خود افزایش می دهد و همچنین زمینه های بسیار سودآوری مانند تولید محصولات ویدئویی و صوتی، طراحی صنعتی، عکاسی و غیره را توسعه می دهد. این مکانیسم اقتصادی این حوزه است. برای به حداکثر رساندن استفاده از آن، فرهنگ اخیراً به طور فزاینده ای با سیاست های اقتصادی، ساختاری، اجتماعی و صنعتی خارجی مرتبط شده است.
ویژگی هابازاریابی در صنعت هنر
امروزه استفاده از فناوری ها در این حوزه رمز موفقیت آمیز بودن حوزه فرهنگی اجتماعی است. آنها موقعیت بازار قوی را برای سازمان های تجاری و غیرانتفاعی فراهم می کنند.
مفهوم بازاریابی در مدیریت بخش فرهنگی و خدمات آن نیز ارتقای محصول نهایی است. اما با توجه به اینکه سرویس دارای تفاوت هایی با کالا است، این جهت ویژگی های خاص خود را دارد. آنها عبارتند از:
- در راه ارائه خدمات. امروزه این جهت با استفاده از فناوری های تعاملی در حال توسعه است. بنابراین، این نوع خدمات در موزه های مدرن بسیار محبوب است.
- به عنوان محصول نهایی. برای حل این مشکل بازاریابان نهاد حوزه فرهنگی اجتماعی از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند. نمونهای از آن استفاده از نوآوریها (شب در موزه، اجرای نمایش نه روی صحنه، بلکه در یک مکان مهم تاریخی و غیره) است. چنین تصمیمی سرویس فرهنگی را اصیل می کند و به آن اجازه می دهد توجه مصرف کنندگان بیشتری را به خود جلب کند.
- بهبود بهره وری. چنین حرکتی شامل تجهیزات فنی است که ارائه خدمات را تسهیل می کند. این همچنین منجر به افزایش حرفه ای بودن کارکنان می شود.
- تطبیق ابزارهای بازاریابی برای خدمات فرهنگی. این جهت استفاده از روش های قیمت های متمایز (بر اساس سن مصرف کننده، زمان مراجعه به موسسه و …)، تحریک را در نظر می گیرد.تقاضا زمانی که کاهش می یابد، به عنوان مثال، در طول فصل خارج از فصل گردشگری، و همچنین معرفی خدمات مرتبط یا اضافی (عکاسی در نمایشگاه، و غیره).
مدیریت ورزش
این مفهوم حوزه خاصی از فعالیت را نشان می دهد. مدیریت ورزشی به عنوان یکی از انواع مدیریت صنعت شناخته می شود. این شامل تئوری و عمل مدیریت موثر سازمان های فعال در زمینه تربیت بدنی است.
اشیاء مدیریتی در حوزه فرهنگ بدنی سازمانهای مختلفی هستند که فعالیت خود را در این راستا انجام می دهند. اینها مدارس ورزشی، باشگاه ها، استادیوم ها، فدراسیون ها، مراکز ورزشی و بهداشتی و غیره هستند. ماحصل فعالیتهای آنها شکلهای سازمانیافته تربیت بدنی، تمرینات، مسابقات، مسابقات و غیره است.
موضوع مدیریت ورزشی آن دسته از تصمیمات مدیریتی است که در جریان تعاملات موضوع و همچنین موضوع مدیریت شکل می گیرد. این می تواند هم در چنین سازمان هایی و هم هنگام توزیع خدمات ارائه شده به مصرف کننده انجام شود.
ماهیت مدیریت در زمین ورزشی در تأثیر منظم هدفمند سوژه بر شی نهفته است. هدف چنین مدیریتی دستیابی به وضعیت کیفی جدیدی است که توسط آن برنامه ریزی شده است.
برخی از عناصر مدیریت ورزشی تا حدودی توسط همه کارکنان این حوزه انجام می شود. مثلا یک مربی. او در بخش ورزش ثبت نام می کند، سوابق را حفظ می کند و نتایج کار را نیز تجزیه و تحلیل و خلاصه می کند.
مدیریت رویداد
در دنیای مدرن، تمرین رویدادهای خاص به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. نه تنها در زندگی فرهنگی، بلکه در فعالیت های تجاری، حوزه سیاسی و در ارتباطات اجتماعی نیز استفاده می شود. در زمینه هنر، چنین رویدادهایی به عنوان کنسرت و اجرا، نمایشگاه و تعطیلات درک می شود. هر یک از آنها کارکردهای اجتماعی مختلفی را انجام می دهند که فهرست آنها از هنری و زیبایی شناختی شروع می شود و به کارکردهای ارتباطی و اقتصادی ختم می شود.
مدیریت رویدادهای فرهنگی ویژه مدیریت پروژه است. سازماندهی رویداد با شناسایی اهدافی که قرار است تا رویداد پیش رو به دست آیند آغاز می شود و با جمع بندی کارهای انجام شده به پایان می رسد. بر اساس وظایف تعیین شده برای رویداد، مدیر دراماتورژی، تدارکات و همچنین صحنه نگاری رویداد را می سازد. پس از آن در صورت لزوم با پیمانکاران قرارداد منعقد می شود و کلیه مسائل اجتماعی، مالی، فنی، اقتصادی و سازمانی که نه تنها مستقیم، بلکه غیرمستقیم با رویداد پیش رو مرتبط است، در نظر گرفته می شود.
بازآموزی پرسنل
آگاهی از حوزه های نوین مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر برای چه کسانی مرتبط است؟ بازآموزی متخصصان مربوط به: است
- کارمندان دولتی شاغل در ادارات فرهنگی.
- روسا و متخصصان نهادهای فرهنگی و هنری.
- دانشجویان سال گذشته کالج ها و دانشگاه ها که می خواهند تخصص دوم را دریافت کنند.
- کارکنان آموزشی دانشکده ها ودانشگاه هایی که کلاس هایی را در رشته هایی در راستای «فعالیت فرهنگی-اجتماعی» برگزار می کنند.
بازآموزی مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر بر اساس مؤسسات آموزش عالی دولتی انجام می شود. هر حرفه ای که دارد:
- آموزش حرفه ای ابتدایی (راهنمای)؛
- آموزش عالی.
دانشجویان فارغ التحصیل از موسسات حرفه ای متوسطه و عالی نیز پذیرفته می شوند.
دوره آموزشی - 3 ماه. بازآموزی حرفه ای مدیریت در حوزه فرهنگ 252 ساعت تحصیلی است که طی آن مباحث تاریخچه این گرایش و همچنین موضوعات موضوعی برای برگزاری رویدادها در حوزه اوقات فراغت، گردشگری و خلاقیت در نظر گرفته شده است. همچنین قرار است دوره کارآموزی در محل کار دانشجو انجام شود. تکمیل موفقیت آمیز برنامه با صدور مدرک بازآموزی حرفه ای به پایان می رسد.
ادبیات
آموزش های زیادی وجود دارد که خوانندگان خود را با مدیریت فرهنگی آشنا می کند. یکی از آنها کتاب «مدیریت در حوزه فرهنگ» است. توسط گروهی از نویسندگان نوشته شده و تحت سردبیری عمومی G. P. تولچینسکی و I. M. بولوتنیکوا.
کتاب درسی «مدیریت در حوزه فرهنگ» به طور پیوسته خواننده را با مفاهیم و محتوای حوزه خلق محصولات هنری آشنا می کند. همچنین به بررسی نقش دولت در مدیریت این حوزه، منابع مالی موجود برای سازمان های فرهنگی،روشهایی برای توسعه و اجرای رویدادها، سیستمهای کار با پرسنل، و همچنین سوالات خیریه، حمایت مالی، حمایت و فعالیتهای بنیادها.
توصیه شده:
مدیریت استرس مفهوم، روشهای مدیریت فرآیند، تئوری و عمل
بهره وری کارکنان به وضعیت روانی آنها بستگی دارد. اگر فردی از حضور در یک تیم ناراحت باشد، نمی تواند به طور موثر و سریع با کار کنار بیاید. مدیریت استرس فعالیتی است که به طور فعال در شرکت های بزرگ انجام می شود. رهبران باتجربه، به تنهایی یا با کمک روانشناسان، تیمی را تشکیل می دهند که در کل به خوبی عمل می کند
مدیریت فرهنگ سازمانی: ویژگی ها، مشکلات و روش ها
در دنیای مدرن، سازمانها، مؤسسات و جوامع بسیار زیادی وجود دارند که اهداف و مقاصد خاص خود را دارند که معنا و جایگاه خاصی در جامعه دارند. چنین شرکت هایی ارزش ها و معیارهای اخلاقی خود را دارند و از آنها محافظت می کنند. رشد چنین شرکت هایی بود که باعث ایجاد مفهوم فرهنگ سازمانی شد
چگونه یک شرکت مدیریت مسکن و خدمات عمومی را مدیریت کنیم؟ صدور مجوز، سازماندهی و فعالیت شرکت مدیریت در زمینه مسکن و خدمات عمومی
امروزه هیچ رقابتی در حوزه مدیریت مسکن در بازار مدرن داخلی وجود ندارد. و بسیاری از آن شرکت هایی که وجود دارند اغلب فاقد ابتکار عمل هستند یا حتی مشکل دارند. و این در حالی است که برعکس، شرکت مدیریت برای بهبود این حوزه و اطمینان از استفاده منطقی از وجوه طراحی شده است. این سوال در مورد چگونگی مدیریت یک شرکت مدیریت مسکن و خدمات عمومی است که این مقاله به آن اختصاص دارد
چگونه یک شرکت مدیریت را مدیریت کنیم؟ چگونه یک شرکت مدیریت ایجاد کنیم؟
شرکت مدیریت یک شخص حقوقی است که به منظور مدیریت یک ساختمان آپارتمانی ایجاد شده است. این نوع فعالیت در سال های اخیر بسیار محبوب شده است. شرکت مدیریت چگونه کار می کند؟
مدیریت رویداد مدیریت سازماندهی رویدادها است. مدیریت رویداد و توسعه آن در روسیه
مدیریت رویداد مجموعه ای از تمام فعالیت هایی است که برای ایجاد رویدادهای انبوه و سازمانی انجام می شود. در عین حال، از اولی ها خواسته می شود تا از شرکت های تبلیغاتی حمایت قدرتمندی کنند، در حالی که دومی ها با هدف تقویت روحیه در شرکت ها هستند