مدیریت فرهنگ سازمانی: ویژگی ها، مشکلات و روش ها
مدیریت فرهنگ سازمانی: ویژگی ها، مشکلات و روش ها

تصویری: مدیریت فرهنگ سازمانی: ویژگی ها، مشکلات و روش ها

تصویری: مدیریت فرهنگ سازمانی: ویژگی ها، مشکلات و روش ها
تصویری: 5 دوره برتر حرفه ای در سال 2023 2024, ممکن است
Anonim

در دنیای مدرن، نهادها و جوامع بسیار زیادی وجود دارند که اهداف و مقاصد خاص خود را دارند که معنا و جایگاه خاصی در جامعه دارند. چنین شرکت هایی ارزش ها و معیارهای اخلاقی خود را دارند و از آنها محافظت می کنند. رشد چنین شرکت هایی بود که باعث ظهور مفهوم فرهنگ سازمانی شد. شرکت تصویر خود را ایجاد می کند که بر اساس ویژگی های خاص محصولات و خدمات تولیدی، اصول عمل و پایه های اخلاقی بالای کارکنان، اعتبار در جامعه تجاری و غیره است. در شرکتی که کارکنان را برای راه‌اندازی یک فرآیند، ایجاد روابط و دستیابی به نتایجی که این شرکت را از سایرین متمایز می‌کند، انگیزه می‌دهد.

شراکت
شراکت

این چیست؟

فرهنگ سازمانی جدیدترین حوزه دانشی است که وارد مجموعه علوم مدیریت شده است. او در زمینه نسبتاً جدیدی از دانش برجسته بود- رفتار سازمانی که ترکیبات، مبانی، قوانین و الگوهای رایج در شرکت را بررسی می کند.

وظیفه اصلی رفتار سازمانی این است که به فرد کمک کند وظایف مستقیم خود را در شرکت به بهترین نحو اجرا کند و بیشترین سود و رضایت را از کار انجام شده به دست آورد.

برای انجام این مأموریت، از جمله موارد دیگر، ایجاد هنجارهای ارزشی برای یک فرد، یک شرکت، روابط و غیره ضروری است. ما در مورد هنجارها، قوانین یا استانداردهای رفتار سازمانی صحبت می کنیم. هر اقدامی باید بر اساس استانداردهای مدرن تری ارزیابی شود. این منطقه نسبتاً قابل توجهی است که برای مطالعه توسط دانشمندان و پزشکان جالب است. اهمیت مطالعه و استفاده از چنین استانداردها، قوانین و کلیشه های عمومی شناخته شده غیرقابل انکار است. به نوبه خود فرهنگی که جزء آن است از رفتار سازمانی شکل گرفته و شکل می گیرد.

فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی

قطعات

لازم به ذکر است که رفتار سازمانی دارای سطح فرهنگ سازمانی خاص خود است. و همه اینها، بدون استثنا، یک کل واحد را تشکیل می دهند. در صحبت کردن در مورد این موضوع، ما باید در مورد موضوع مطالعه، یعنی سطح فرهنگ سازمانی صحبت کنیم، همچنین لازم است به موضوع مطالعه، یعنی اهمیت آن در شرکت اشاره کنیم. هدف اصلی این کار مطالعه فرهنگ سازمانی، تثبیت اهمیت، افشای مزایا و مشکلات مدیریت آن خواهد بود.

فرهنگ سازمانی اساساً شامل استقلال شخصی است. یعنی آدم بایداز میزان مسئولیت، استقلال و توانایی شکل گیری ابتکارات در شرکت آگاه باشید. فرهنگ سازمانی همیشه از ساختار خاصی تشکیل شده است. به عبارت دیگر، بین شرکت ها و افراد، قوانین اجرایی، مدیریت مستقیم و کنترل ارتباط وجود دارد. یکی دیگر از عناصر به همان اندازه مهم، جهت یا سطح توسعه و قابلیت های شرکت است. در مورد فرهنگ سازمانی، نمی توان نقش ترکیب یا یکپارچه سازی کار را به منظور دستیابی سریع به نتایجی که شرکت یا شرکت را توسعه می دهد و آن را به یک هدف خاص نزدیک می کند، ذکر نکرد. فرهنگ سازمانی بدون حمایت مدیریت غیرممکن است، زمانی که افراد صاحب قدرت شرکت، مدیران با قدرت های بزرگ، به زیردستان کمک می کنند، آنها را در حل مسائل مربوط به وظایف کاری حمایت می کنند. این عملکرد مشابه دیگری است که در فرهنگ سازمانی به همان اندازه مهم است، یعنی میزان حمایتی که مافوق از زیردستان خود ارائه می‌کند.

تجارت در فرهنگ
تجارت در فرهنگ

خواص

فرهنگ سازمانی تا زمانی که شرکت تشویق و مشوقی برای کارکنان برای کارشان نداشته باشد، عمل نخواهد کرد. کارگردان و دستیارانش باید بتوانند حوادث مختلف را مدیریت کنند.

این ویژگی ها شامل پایه و ستون فقرات هر شرکتی است که فرهنگ سازمانی دارد. بر اساس عوامل فوق، می توانید کار هر شرکتی را توصیف کنید.

شکل گیری هدفمند فرهنگ سازمانی می تواند نه تنها امکان استفاده مولد از انسان را فراهم کندمنابع شرکت برای اجرای استراتژی خود، بلکه برای افزایش درجه مدیریت پذیری شرکت، وحدت تیم را بهبود می بخشد.

تشکیل

تشکیل فرهنگ شرکت با محیط بیرونی شرکت مرتبط است: بخش تجاری به عنوان یک کل، نمونه هایی از فرهنگ دولتی. پذیرش یک گزینه خاص توسط یک شرکت می تواند شبیه به ویژگی حوزه ای باشد که در آن فعالیت می کند، با سرعت تغییرات علمی، فنی و غیره، با ویژگی های متمایز بازار، مشتریان و غیره محتوای نوآورانه. ارزش ها و باور "در تغییر". اما این سمت بر اساس هنجارها و قوانین شرکت، ویژگی های ملی و سایر ویژگی ها و ویژگی های متمایز می تواند خود را به شکل های مختلف نشان دهد.

برای سازماندهی خوب چه چیزی لازم است؟
برای سازماندهی خوب چه چیزی لازم است؟

فرهنگ سازمانی به عنوان یک ارگانیسم مجزا، شرکت را در داخل مدیریت می کند، روابط در حال وقوع در شرکت را تنظیم می کند، به دستیابی به هدف خاصی کمک می کند، اما چیزی به نام "مدیریت فرهنگ سازمانی" وجود دارد. با بهبود حوزه مدیریت، روش‌های جدیدی ظاهر می‌شوند که به شما امکان می‌دهد فرآیندهای درون شرکت را کنترل کنید.

برای این به چه چیزی نیاز دارید؟

ابتدا، بیایید در مورد مکانیسم های مدیریت فرهنگ سازمانی صحبت کنیم. ابتدا، همیشه لازم است وضعیت آن در شرکت تجزیه و تحلیل شود. برای این کار لازم است به طور مرتب داده ها، ویژگی های کیفی و کمی لازم از طریق نظرسنجی یا پرسشنامه جمع آوری شود. به علاوهلازم است این اطلاعات پردازش شود و نتایج خاصی در مورد کار فرهنگ سازمانی به دست آید. به همان اندازه مهم جمع آوری اسناد است که به مدیر یا مدیر شرکت نیز درک روشنی از وضعیت شرکت می دهد. من می خواهم توضیح دهم که کنترل اسناد رسمی شرکت ضروری است، زیرا به لطف این، فرد اطلاعات عینی در مورد تمام مشکلات مدیریت فرهنگ سازمانی دریافت می کند.

در مورد مشکلاتی که در مدیریت شرکت به وجود می آید، باید ویژگی های زیر را برجسته کرد. اولاً، کار مؤثر شرکت و کارکنان آن به عملکرد خوب و هماهنگ بستگی دارد. اگر مدیریت فرهنگ سازمانی بنگاه ایجاد نشود، جو روانی-اجتماعی مثبتی در بین کارکنان شکل نخواهد گرفت. ثانیاً برای مدیریت مؤثر، ایجاد پایگاه و ابزارهایی برای تنظیم وضعیت داخلی شرکت ضروری است. این به شما این امکان را می دهد که رویدادهای مختلف مربوط به کار را پیش بینی کنید، درجه خطرات را کاهش می دهد تا از کاهش تولید یا کارایی در شرکت جلوگیری کنید.

استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار

در مورد فرآیند مدیریت فرهنگ سازمانی، باید به نقش ایجاد یک سیستم مؤثر انگیزش کارکنان اشاره کرد که اجرای استراتژی شرکت را بهبود می بخشد. تحریک کارکنان همیشه منجر به افزایش کارایی در حل مشکلات مختلف و ایجاد اهداف و ایده های جدید برای توسعه شرکت می شود. انتخاب باکیفیت پرسنلی که این کار را انجام می دهند اهمیت چندانی نداردمتناسب با فرهنگ سازمان وجود معیارهای لازم برای حمایت از جو روانی-اجتماعی در تیم ضروری است، فقط این امر کار با کیفیت بالا را در آینده تضمین می کند. اما برای اینکه کسب و کار شرکت توسعه یابد، باید به طور مداوم کارکنان را در موارد جدید آموزش داد و همچنین کارکنان جدید را آموزش داد و دانش لازم را در مورد عملکرد درونی سازمان به آنها ارائه داد.

رعایت قوانین کلید موفقیت است

سیستم مدیریت فرهنگ سازمانی شامل یک قانون بسیار مهم است - "بدون حفظ سنت های گذشته، نمی توان آینده را ساخت." این نشان می دهد که باید به ارزش هایی که در سازمان وجود دارد، به سنت هایی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، احترام گذاشت. در غیر این صورت، کاهش کارایی تیم امکان پذیر است، زیرا روحیه در بیشتر موارد بر بهره وری تولید تأثیر می گذارد. همه اعضای تیم باید از سیاست های شرکت پیروی کنند.

فعالیت سازمانی کلید موفقیت است
فعالیت سازمانی کلید موفقیت است

بعدی چیست؟

بعد، باید در مورد نقش مدیریت فرهنگ سازمانی صحبت کنیم. تصور کنید که هر کارمند شرکت ارزش‌ها و دستورالعمل‌های زندگی خود را دارد که با منافع تیم منطبق نیست. هیچ کس با دیگری کنار نمی آید. هرج و مرج در شرکت حاکم است، کارایی در حد صفر است، هیچ آیین مشترک، سنت هایی وجود ندارد که به متحد شدن تیم کمک کند. این کار راندمان کار را تقریباً به حد مجاز کاهش می دهد.

بنابراین، به راحتی می توان به این سوال پاسخ داد که چیستفرهنگ سازمانی نقش مسلط را در کار شرکت ایفا می کند، زیرا جزء اصلی کار مؤثر در تیمی از افراد است. این یک نقطه اتحاد بین افراد مختلف است که مجبور به کار در یک مکان هستند. مدیریت شکل‌گیری فرهنگ سازمانی بر اساس علایق، هنجارها و ارزش‌های کل تیم در یک دوره زمانی طولانی صورت می‌گیرد. این اوست که کارمندان را به هم متصل می کند، آنها را از فعالیت هایشان رضایت می دهد، به آنها کمک می کند تا به روشی مؤثرتر به اهداف خود دست یابند.

بنابراین مدیران و مدیران از چه روش هایی برای مدیریت فرهنگ سازمانی برای دستیابی به توسعه سازمانی استفاده می کنند؟ مهمترین چیز واکنش نسبت به وقایع است. هرچه رئیس شرکت سریعتر و مؤثرتر به یک موقعیت بحرانی پاسخ دهد، زیردستان و مدیران بهتر می توانند آن را به نحو مطلوب برای شرکت حل کنند. همچنین، یک معیار مهم استخدام و اخراج پرسنل است، زیرا غیرممکن است که یک فرد در بنگاهی کار کند که عملکرد آن بسیار مطلوب است. یک مدیر باتجربه قطعا با شرایطی که به وجود آمده برخورد می کند و کارمند را تحریک می کند یا او را از محل کارش محروم می کند. همه چیز به توانایی فرد در کار و گاهی اوقات به مشکلاتی که در زندگی او به وجود آمده است بستگی دارد که باید توسط رئیس شرکت نیز رسیدگی شود.

روش بعدی مدیریت، الگوبرداری از تیم است. این بدان معناست که هر زیردستی باید کار خود را به شدت انجام دهد، باید از اختیارات، وظایف و اعمال غیرقابل قبول خود آگاه باشد.در مورد موقعیت او این امر از برنامه کاری لازم برای رسیدن به هدف نهایی پشتیبانی می کند که نتایج شایسته ای به همراه خواهد داشت. ما نباید فراموش کنیم که رئیس شرکت چهره شرکت است، شاید بتوان گفت یک استاندارد، یک الگو برای کارکنان است. باید با رفتارش کارگر شایسته را الگو قرار دهد. در غیر این صورت، اگر تصویر مدیر با وضعیت او مطابقت نداشته باشد، ممکن است کار شرکت از کیفیت بالایی برخوردار نباشد، اما در همه موارد استثنا وجود دارد.

یکی از دفاتر مرکز تجاری
یکی از دفاتر مرکز تجاری

سفری که زمان می برد

نمی توان گفت که فرهنگ سازمانی در مدیریت یک شرکت آسان است. از این گذشته، همانطور که قبلا ذکر شد، جو درون سازمانی بلافاصله شکل نمی گیرد و شامل دیدگاه ها و ارزش های همه کارکنان شرکت است، بنابراین مدیران، یعنی مدیران، باید به هر نحو ممکن از سنت ها و قوانین حمایت کنند. که در طول زمان، هنجارها و قوانین تیم را توسعه داده اند، اما با این وجود بر اساس منافع برای شرکت. شایسته است به آنچه در اساس فرهنگ سازمانی گنجانده شده است فکر کنیم. پاسخ واضح است، مطابق با نیازهای فرد و نیازهای شرکت. اگر درخواست‌ها مطابقت داشته باشند، بهره‌وری نیروی کار افزایش می‌یابد، شخصیت کارمند محدود نمی‌شود، همانطور که ارزش‌های او و ارزش‌های شرکت از هم جدا می‌شوند.

عملکرد

برای درک عمیق تر موضوع، ارزش آن را دارد که به ساختار مدیریت فرهنگ سازمانی فکر کنیم. همانطور که در بالا ذکر شد، برای مدیریت کارآمد یک شرکت در داخل، باید روی روش ها، اصول و عملکردها تمرکز کنید. هیچ کدام را نمی توان نادیده گرفتاز نکات ذکر شده، زیرا کار هماهنگ کل "ارگانیسم" به مجموع اقدامات هماهنگ بستگی دارد.

وقت آن است که در مورد کارکردهای مدیریت فرهنگ سازمانی صحبت کنیم. اولین چیزی که باید به آن توجه کرد، البته، عملکرد نظارتی است. به لطف فرهنگ سازمانی است که بر کل کار تیم، بر روابط بین کارکنان، بر انجام وظایف محول شده به آنها کنترل وجود دارد. البته این یک ویژگی محرک است. از این گذشته، این فرهنگ سازمانی است که متضمن اصول ایجاد انگیزه و تحریک کارکنان برای بهبود کارایی شرکت است.

عملکرد بعدی، اما نه کم اهمیت تر، یکپارچه سازی است. بدون متحد کردن کارکنان بر اساس اهداف و علایق، کار با کیفیت بالا در یک تیم غیرممکن است. یک نفر بدون کمک دیگری قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود، در غیر این صورت بهره وری او به حداقل می رسد.

عملکرد بعدی تطبیقی است. فرهنگ سازمانی به کارمند کمک می کند تا در یک تیم، در یک شرکت سازگار شود، که به فرد امکان می دهد پتانسیل خود را در کار به طور کامل آشکار کند و در نتیجه بهره وری کل تیم را افزایش دهد.

و البته، عملکرد ارتباطی. انسان قبل از هر چیز یک موجود اجتماعی است. به همین دلیل است که او به فرهنگ، جامعه، ارتباط، تعامل با افراد دیگر نیاز دارد. انسان در طول زندگی خود اهدافی را برای خود تعیین می کند و راه های رسیدن به آنها را تدوین می کند. این چیزی است که او را از حیوان متمایز می کند. فرهنگ سازمانی به فرد کمک می کند تا با افراد دیگر ارتباط برقرار کند، به اهداف مشترک برسد.اهداف جدید تعیین کنید و با هم به بالاترین نتیجه برسید.

نتیجه گیری

در مدیریت پرسنل، فرهنگ سازمانی نقش مهمی را ایفا می کند. همه شرکت هایی که در کسب و کار خود موفق یا رهبری می شوند، مدیریت منظمی دارند. همچنین، این فرهنگ سازمانی بود که شرکت های غول پیکری را از شرکت های تازه وارد ایجاد کرد که بازار را تسخیر کردند. تصویر شرکت، سبک آن، قوانین و هنجارها، سنت ها و آیین ها، روابط در تیم و خیلی بیشتر به آن بستگی دارد. به همین دلیل است که این موضوع همیشه مطرح است و نه تنها توسط مدیران و مدیران، بلکه توسط همه کارکنان شرکت ها مورد مطالعه قرار می گیرد. مدیریت توسعه فرهنگ سازمانی یک جنبه مهم در این کار دشوار است.

توصیه شده: