بازاریابی داخلی: ماهیت، کارکردها و اهداف
بازاریابی داخلی: ماهیت، کارکردها و اهداف

تصویری: بازاریابی داخلی: ماهیت، کارکردها و اهداف

تصویری: بازاریابی داخلی: ماهیت، کارکردها و اهداف
تصویری: واقعا رفتم جزیره لختیها لخت مادرزاد شدم 2024, آوریل
Anonim

در سال‌های اخیر، دنیای بازاریابی کاملاً بازطراحی شده و بر روی فناوری‌های دیجیتال و اینترنت متمرکز شده است (و همچنان ادامه دارد). این بدان معنا نیست که نوع سنتی دیگر مرتبط نیست، اما توسعه فناوری‌های جدید، همراه با اتخاذ استراتژی‌های جدید، به شتاب ادامه می‌دهد.

بازاریابی پرسنل خارجی و داخلی
بازاریابی پرسنل خارجی و داخلی

احتمالاً با بسیاری از روندها، شرایط و استراتژی های جدید در چرخش فعلی آشنا هستید، از جمله:

  • بازاریابی ورودی: در مورد جذب مشتری از طریق محتوای مرتبط و مفید و افزودن اطلاعات مفید در هر مرحله از خرید برای مشتری است. با بازاریابی درونگرا، مشتریان بالقوه شما را از طریق وبلاگ ها، موتورهای جستجو و رسانه های اجتماعی پیدا می کنند.
  • بازاریابی برون مرزی: یک شکل سنتی تر (یا حداقل یک نوع تاریخی طولانی تر) که در آن یک شرکت پیام خود را به مخاطبان منتقل می کند. بازاریابی برون گرا بیشتر بر اشکال سنتی بازاریابی و تبلیغات مانند آگهی های بازرگانی، تبلیغات رادیویی، تبلیغات چاپی، نمایشگاه های تجاری، تبلیغات خارجی تمرکز دارد.تماس های (سرد) و غیره.
  • بازاریابی مبتنی بر حساب: یک استراتژی و روند جدید در دنیای بازاریابی که محبوبیت زیادی پیدا می کند و توجه زیادی را به خود جلب می کند. با بازاریابی یک شرکت خاص (حساب) یا گاهی اوقات با یک فرد (معمولاً بسته به پیچیدگی استراتژی) با پیام یا محتوای شخصی همراه است. ایده این است که هر چه تلاش های هدفمندتر، نتایج بهتری حاصل شود.

اینها تنها چند نمونه از بهترین استراتژی هایی هستند که می توانند تفاوت بزرگی در موفقیت تبلیغات شما ایجاد کنند. با این حال، یکی از مهم ترین و رو به رشد ترین اشکال تبلیغات، محیط بازاریابی داخلی و خارجی است. این امر به ویژه برای شرکت هایی که به دنبال افزایش جریان مشتریان خود و دستیابی به مخاطبان وسیع تری هستند بسیار مهم است.

بازاریابی پرسنل خارجی و داخلی
بازاریابی پرسنل خارجی و داخلی

چرا اینقدر مهم است؟

یکی از قدیمی ترین و رایج ترین مشکلات در کسب و کار، عدم همسویی بین فروش و بازاریابی است. در نتیجه، بازاریابان داخلی اغلب با مشکل مشابهی روبرو هستند - عدم تطابق بین محیط بازاریابی داخلی و محیط خارجی.

چرا این یک مشکل است؟ کارشناسان می گویند درک این موضوع می تواند بسیار دشوار باشد، اما در نهایت درک کارکنان از یکپارچگی شرکت را تهدید می کند. اگر سازمان شما یک چیز را به کارمندان بگوید و دنیای بیرون چیز دیگری بگوید، اعتماد کارکنان به برند ممکن است آسیب ببیند. در نتیجه، مشارکت و کیفیت کار آنها نیز ممکن است آسیب ببیند. این را می توان در عمل احساس کرد، زیرا می تواند منجر شودکه کارمندان نخواهند توانست به طور کامل درخواست های مشتری را برآورده کنند.

گروه هدف بازاریابی داخلی خود را به انجام تحقیقات مرتبط و ملاقات با همکاران مرتبط برای هماهنگ کردن پیام‌ها تشویق کنید. لزومی ندارد که یکسان باشد - پیام های داخلی به زبانی متفاوت از زبان خارجی نیاز دارند، اما اطلاعات کلی باید یکسان باشد. قبل از اینکه تیم شروع به ایجاد مواد کمپین کند، که مرحله بعدی در فرآیند تبلیغات است، مطمئن شوید که تعامل وجود دارد.

بازاریابی داخلی چیست؟

این نوع بازاریابی، ترویج اهداف، مأموریت ها، محصولات و خدمات شرکت به کارکنان خود است.

بازاریابی داخلی کارکنان
بازاریابی داخلی کارکنان

اساساً، شرکت شما محصولات، خدمات و نام تجاری خود را به کارمندان خود می فروشد. در این مورد، سازمان شما به جای «فروش» به عموم یا مشتریان بالقوه، به کارمندان خود می فروشد.

هدف بهبود مشارکت کارکنان، افزایش دسترسی کلی به برند و درک این موضوع است که کارکنان اکنون می توانند به مشتریان بالقوه ارزش بیافزایند زیرا آنها اهداف و چشم انداز شرکت را باور دارند و درک می کنند.

بازاریابی داخلی بر این ایده استوار است که رابطه مشتریان با یک سازمان نه تنها بر اساس یک محصول یا خدمات، بلکه بر تجربه کلی از آن استوار است. این می تواند به معنای تعامل مشتری با کارمندان مختلف در بخش های مختلف (نه فقط تیم های خدمات مشتری) یا چشم انداز تعامل باکارمندان از طریق رسانه های اجتماعی، ایمیل، انجمن ها و غیره.

به طور سنتی، تلاش‌های بازاریابی داخلی و خارجی منابع انسانی توسط رهبران منابع انسانی هدایت می‌شوند، اما برای برداشتن آن یک قدم جلوتر، ابتدا به ابتکارات رهبری نیاز است. این برای موفقیت و البته رشد برند ضروری است.

ارائه خدمات استثنایی به مشتریان به اندازه ارائه محصولات استثنایی مهم است.

طبق نظرسنجی انجام شده توسط کارشناسان، 78٪ از مصرف کنندگان به دلیل دریافت خدمات ضعیف، از خرید و فروش بیشتر خودداری می کنند. حتی اگر بخواهند محصولی بخرند یا به آن نیاز داشته باشند، آنقدر از کار با این یا آن شرکت ناامید شده اند که خرید را به تعویق می اندازند.

در این زمینه، اقدامات کارکنان شرکت را می توان مهمترین عناصر محیط بازاریابی داخلی دانست. آنها در درجه اول قرار می گیرند و استراتژی های بازاریابی سازمان را متناسب با نیازهای هر مشتری که با آنها کار می کنند، تنظیم می کنند. نگرش، ظاهر و رویکرد آنها تمام اطلاعات مربوط به شرکتی را که آنها نمایندگی می کنند، منتقل می کند.

محیط بازاریابی داخلی و خارجی
محیط بازاریابی داخلی و خارجی

اگر سازمانی می خواهد یک مدل تجربه مشتری عالی ارائه دهد، باید کارکنان خود را برای ارائه آن آموزش دهد. اما یافتن نیروی کاری که به طور کامل اهداف شرکت را برآورده کند و در مورد آنها مشتاق باشد، آنطور که برخی انتظار دارند آسان نیست. کسب و کارها باید تلاش جدی برای انتشار اطلاعات به موقع و مرتبط انجام دهند تا هر کارمندی کار کنددر مورد دستیابی به اهداف مشترک نیروی کار بهم ریخته و رابطه ناسازگار بین آنها راههای آسانی برای از دست دادن تجارت است. به همین دلیل است که محیط بازاریابی داخلی و خارجی معادل هستند.

این بازاریابی چیست؟

از دیدگاه استراتژی بازاریابی داخلی، کارکنان به عنوان "مشتریان داخلی" در نظر گرفته می شوند که باید به چشم انداز شرکت متقاعد شوند و دقیقاً به همان روشی که "مشتریان خارجی" تنظیم شوند. هدف بازاریابی داخلی این است که تمام جنبه های عملیات داخلی یک شرکت را به منظور اطمینان از ارائه خدمات با کیفیت به مشتریان، هماهنگ کند. اگر یک شرکت بتواند به شیوه ای منسجم و استاندارد فعالیت کند، می تواند خدمات بهتری را به مشتریان خود ارائه دهد.

بازاریابی پرسنل داخلی بر این ایده استوار است که نگرش مشتریان نسبت به شرکت مبتنی بر تجربه آنها از تعامل با آن است و نه فقط بر روی برداشت از محصولات یا خدمات ارائه شده. هر بار که شخصی با یک کارمند تعامل می کند، بر رضایت کلی او تأثیر می گذارد. همه کسانی که از فروشنده گرفته تا تکنسین پشتیبانی تلفن کار می کنند، به شکل دادن به تجربه مشتری کمک می کنند. بنابراین، رضایت مشتری به شدت به عملکرد کارکنان شرکت بستگی دارد.

برای مثال، اپل فرهنگ سازمانی منحصر به فردی دارد که بر نوآوری، خلاقیت و تخصص تاکید دارد. به منظور ارتقاء آن، مدیریت در هنگام استخدام کارمندان بسیار گزینشی است و در فرآیند جذب آنها بسیار دقیق عمل می کند.یادگیری. اپل می‌داند که بهترین راه برای ارتقای تصویر برند خود، ایجاد تصویری مثبت برای هر کارمند، به‌ویژه کسانی که با مشتریان کار می‌کنند، است. هرکسی که به فروشگاه این شرکت رفته است می‌داند که کارمندان در محصولاتی که می‌فروشند متخصص هستند و برای پاسخگویی به سوالات بی‌پایانی در دسترس هستند. آنها باهوش، آماده گفتگو و آگاه هستند، که به طور مثبت بر شهرت شرکت به عنوان یک کل منعکس می شود.

چه کسی این را اجرا می کند؟

متخصصان منابع انسانی معمولاً کمپین های بازاریابی داخلی را رهبری می کنند. و این رویکرد درستی است. از آنجایی که بازاریابی داخلی پرسنل با هدف افزایش ارزش کارکنان است، برقراری ارتباط خوب بین سازمان و کارکنان حائز اهمیت است. مسئولیت اصلی آنها انتشار اطلاعات در مورد اهداف و استراتژی های شرکت و همچنین آموزش و پشتیبانی برای کمک به کارکنان برای دستیابی به این اهداف خواهد بود.

سیستم بازاریابی داخلی
سیستم بازاریابی داخلی

به بیان دقیق، هر سازمانی می تواند یک کمپین بازاریابی داخلی را اجرا کند. حتی کوچکترین کسب و کارها نیز می توانند به کارکنان آموزش دهند تا چشم انداز و اهداف کسب و کار را طرح ریزی کنند. بنابراین نانوایی کوچکی را تصور کنید که کارکنان خود را آموزش می دهد تا ضمن ارائه خدمات، با لبخند و نگرش مثبت از مشتریان استقبال کنند. برای هر شرکتی که می‌خواهد با مشتریان خود تعامل داشته باشد، هماهنگی نگرش کارکنان با مأموریت کسب‌وکار بسیار مهم است.

با این حال، معمولاً این شرکت‌های بزرگ هستند که بیشترین سرمایه‌گذاری را در تحلیل محیط داخلی دارند.بازاریابی و توسعه استراتژی های مناسب. از آنجایی که آنها تعداد زیادی کارمند دارند که اغلب در بخش ها و دفاتر جداگانه کار می کنند، اعمال فرهنگ شرکتی دشوارتر است. شرکت هایی با هزاران کارمند که در زمینه تحقیق و توسعه، فروش، بازاریابی، تولید و تدارکات کار می کنند، باید تلاشی هماهنگ برای آموزش همگان در مورد اهداف بازاریابی شرکت انجام دهند. خرده فروشان، رستوران های زنجیره ای و سایر شرکت هایی که با تعداد زیادی از مشتریان در تعامل هستند، به ویژه به بازاریابی داخلی علاقه مند خواهند بود. آنها باید یک فرهنگ سازمانی ایجاد کنند که در سراسر سازمان گسترش یابد و طرح های خود را برای مشتریان توسعه دهد.

تاکتیک ها و تجزیه و تحلیل بازاریابی داخلی باید بر اساس فرضیه های اساسی زیر باشد:

  • هر حوزه ای که سازمان با بازار در تماس است را شناسایی کنید؛
  • اجازه دادن به مدیران برای ارائه بازخورد در مورد بازاریابی داخلی و مسائل منابع انسانی؛
  • استفاده از خبرنامه یا دوره های ویدیویی برای گسترش آگاهی و تقویت فرهنگ سازمانی؛
  • استراتژی بازاریابی را به یکی از ویژگی های برنامه های آموزشی کارکنان تبدیل کنید؛
  • اطمینان از دسترسی هرچه بیشتر به اطلاعات؛
  • انگیزه دادن به کارکنان بر اساس عملکرد آنها؛
  • تلاش برای ارائه برنامه های آموزشی جامع و مستمر برای کارکنان در همه سطوح؛
  • برند را به عنوان مبنای استدلال خود قرار دهیدکارگران همچنین می توانند آن را با موفقیت شخصی خود مرتبط کنند؛
  • از ابزارهای فناوری مانند وبلاگ ها، تابلوهای پیام و ویکی پدیا برای انتشار اطلاعات در مورد فعالیت های خود استفاده کنید؛
  • برنامه های بازاریابی فردی را برای هر بخش ایجاد کنید، بنابراین پیام های فروشندگان با اطلاعات در نظر گرفته شده برای کارکنان فناوری اطلاعات متفاوت خواهد بود؛
  • موفقیت کارکنان را هنگامی که شروع های جدید یا اهداف فروش به دست می آورند برجسته کنید؛
  • تشویق همکاری بین بخش‌ها.

عوامل محیط بازاریابی داخلی

البته، با هر استراتژی خوب برای مؤثر بودن، باید یک برنامه اقدام ایجاد کنید. این نه تنها تضمین می‌کند که کورکورانه وارد فرآیند نمی‌شوید، بلکه می‌توانید حوزه‌هایی را پیدا کنید که ممکن است نیاز به بهبود یا تغییر داشته باشند.

محیط بازاریابی داخلی
محیط بازاریابی داخلی

تاکتیک ها و سیستم بازاریابی داخلی باید به دقت طراحی شوند و با دنبال کردن مراحل زیر، به خوبی در راه به حداکثر رساندن مکانیزم داخلی قوی در شرکت خود خواهید بود.

مهم است که تیم خود را به درستی تشکیل دهید

مشارکت اولیه رهبران منابع انسانی برای ایجاد فرآیندها و برقراری ارتباط خوب با کارکنان ضروری است. با این حال، قبل از هر چیز، مهم است که رهبران یا مدیریت کسب و کار بهترین درک را از ماهیت و استراتژی برند داشته باشند. آنها به ایجاد یک فرهنگ کاری، انتقال ماموریت شرکت و استخدام بهترین کارمندانی که در زمینه های خاص تخصص دارند کمک خواهند کرد.محصولات یا خدمات قبل از اینکه بتوانید کار دیگری را شروع کنید، مهم است که تیم شما با هم کار کنند.

اقدامات خود را مرور کنید

به عنوان یک قاعده کلی، چه یک سیستم رسمی داشته باشید یا نه، شرکت شما احتمالاً از قبل دارای نوعی و سیستم بازاریابی داخلی است. متأسفانه، ممکن است اوضاع چندان خوب نباشد. این زمان خوبی برای شناسایی و ارزیابی جنبه هایی است که تاکتیک های بازاریابی داخلی در نظر گرفته می شوند.

از آنجا می توانید شروع کنید به درک اینکه آیا حرکتی که شروع کرده اید کار می کند، چه چیزی باید تغییر کند و چگونه آن را درست تر کنید، یا باید از ابتدا شروع کنید. یک راه خوب برای ارزیابی این است که از همه کارمندان بپرسید که چه چیزهایی می‌دانند یا نمی‌دانند، نظراتشان در مورد شرکت چیست، و غیره.

پیام های بازاریابی را تراز کنید و آموزش های باز ارائه دهید

بعد از جمع آوری اطلاعات، می توانید بازاریابی داخلی سازمان را بهتر هماهنگ کنید و همه چیز را به صورت متمرکز دریافت کنید. البته، مطلوب است که کارکنان نظر شخصی خود را در مورد نحوه صحبت در مورد شرکت داشته باشند، اما همه آنها باید دیدگاه مشابهی در مورد محصول یا خدمات داشته باشند.

همچنین باید جلسات آموزشی و تالارهای گفتگوی آزاد برگزار شود که در آن کارگران بتوانند علناً ایده‌های خود را ارائه دهند، سؤال بپرسند و انتقاد مطمئن ارائه کنند. با به دست آوردن این نوع تعامل، اعتماد خواهید داشت و بین خود و کارکنان گفتگو ایجاد می کنید. همچنین، به رهبران شرکت شما اجازه می دهد تا به اشتراک بگذارندمواد و همه را تشویق کنید تا از طرف نام تجاری آنلاین و آفلاین اقدام کنند.

مطمئن شوید همه درگیر هستند

باز هم، مقدار زیادی از بازاریابی جدید به کارمندان اجازه می دهد تا فعالانه در مبادلات آنلاین شرکت کنند و از طریق رسانه های اجتماعی، ایمیل، اتاق های گفتگو، انجمن ها و غیره تعامل داشته باشند. این معمولا بخش بزرگی از بازاریابی داخلی است. بسیاری از شرکت‌ها سعی می‌کنند به سادگی یک خبرنامه حاوی آخرین مطالب یا اخبار برای کارکنان خود ارسال کنند.

برای تسهیل مشارکت همه کارکنان در چنین تعاملاتی (به ویژه شرکت هایی با ۲۰۰ کارمند یا بیشتر)، یک برنامه حمایتی برای عملکرد مؤثر بازاریابی داخلی بسیار مهم خواهد بود. ایجاد منبع اختصاصی خود در وب برای این جنبه موثر خواهد بود. این پلتفرم‌ها به‌عنوان یک مکان مرکزی برای اشتراک‌گذاری محتوای مفید، اطلاعات شرکت جدید، محتوای شخصی از منابع شخص ثالث، و تبلیغاتی عمل می‌کنند که کارکنان می‌توانند مستقیماً از طریق پلتفرم در حال اجرا در رسانه‌های اجتماعی خود استفاده کنند.

وقتی همه چیز آماده شد، به کار خود ادامه دهید

حتی بعد از اینکه یک استراتژی بازاریابی داخلی رسمی دارید، فرهنگ کاری عالی، کارمندان به هم متصل شده اید و از طرف برند به صورت آنلاین درگیر هستید، باز هم باید بازخورد داشته باشید و روی بهبود تاکتیک ها کار کنید.

به برگزاری آموزش ها یا جلسات برای بحث های آزاد ادامه دهید، اگر چیزی خراب شد، فرآیندها را اصلاح کنید، به طور مداومکارکنان را در جریان نگه دارید و افکار آنها را جدی بگیرید. بدانید که اگر اشتباهات یا پیشرفت های آشکار نادیده گرفته شوند، کار شما هرگز خیلی راحت نخواهد بود. بازاریابی خارجی و داخلی پرسنل باید به طور مستمر و در ارتباط دائمی کار کنند.

طرح چگونه باید کار کند

بازاریابی در بازار داخلی یکی از پیچیده ترین اشکال آن است. این مربوط به ایجاد پیام های قانع کننده و معنادار است که بین هر بخش و کارمندان در شرکت ارتباط برقرار می شود. بهترین راه برای بازاریابی داخلی موثر، ایجاد یک برنامه جامع است.

به عنوان مثال، Wachovia، یکی از پنج بانک بزرگ آمریکا را در نظر بگیرید. در سال 2001، پس از ادغام دو بانک کوچکتر، تشکیل شد و یک موسسه مالی بزرگ را تشکیل داد که ناگهان مجبور شد یک هویت شرکتی برای خود ایجاد کند و آن را به نیروی کار القا کند. برای کمک به آنها برای ارتقای تصویر کل شرکت، آنها یک برنامه و محیط بازاریابی داخلی خود را برای سازمان توسعه دادند که نتایج مثبتی داشت.

بازاریابی داخلی و خارجی
بازاریابی داخلی و خارجی

اولین گام در هر برنامه ای این است که اهداف روشنی برای استراتژی بازاریابی داخلی خود تعیین کنید. این می تواند هر چیزی از افزایش آگاهی از برند در بین کارمندان باشد. در مورد Wachovia، هدف آنها ارائه خدمات عالی و یکپارچه به مشتریان بود، زیرا آنها با ادغام چندین بانک روبرو شدند.

پس از تعیین اهداف، می توان برای دستیابی به آنها برنامه ریزی کرد. آنها می توانندپیچیده و جامع یا نسبتا ساده باشد. اگر شرکتی بخواهد آگاهی خود را نسبت به محصول جدید افزایش دهد، لازم است در جلسات کارکنان ارائه شود. اما اگر نیاز به تغییر اساسی فرهنگ سازمانشان وجود داشته باشد، ممکن است نیاز به اضافه کردن کارکنان اضافی، سازماندهی مجدد بخش ها یا توسعه خطوط تولید جدید داشته باشند.

در مورد Wachovia، خدمات استثنایی به مشتریان هدف نهایی آنها بود. آنها این کار را با ارائه برنامه های آموزشی جامع و استفاده از فناوری های جدید برای افزایش کارایی انجام دادند. کارکنان آنها آماده ارائه خدمات مورد انتظار مشتریان پس از ادغام بودند.

قبل از اجرای طرح، کارکنان باید اطلاعات جامعی در مورد اهداف و مقاصد آن به دست آورند. همه افراد شرکت باید بدانند که اهداف طرح داده شده چیست و چگونه به آنها دست خواهد یافت. سازمان‌ها می‌توانند از جلسات بخش، خبرنامه‌ها، نشست‌های شرکتی و وبلاگ‌ها برای کمک به انتشار این پیام استفاده کنند.

این طرح باید در هر زمان برای هر کارمندی در دسترس باشد. این مرحله مهم است زیرا بازاریابی داخلی با هدف افزایش آگاهی و تمرکز تلاش ها انجام می شود. کارکنان باید احساس کنند که بخشی از برنامه هستند و باید به نظرات و ایده های آنها احترام گذاشت.

بسیاری از شرکت‌ها نیز مشوق‌هایی مانند پاداش یا روزهای تعطیل اضافی را برای کمک به ایجاد انگیزه در کارکنان برای دستیابی به اهداف ارائه می‌دهند. Wachovia با ارائه مرخصی زایمان و مزایای طولانی به کارمندان خود رسیدبرای خانواده های دارای فرزند آنها همچنین بر تأیید کارکنان خود به عنوان یکی از دلایل موفقیت خود تمرکز کردند.

هنگامی که یک برنامه اجرا شد، متخصصان باید نتایج را از نزدیک نظارت و ارزیابی کنند تا مشخص کنند که آیا فعالیت موفق بوده است یا خیر. بسیاری از تلاش‌های بازاریابی داخلی سازمانی از نظرسنجی‌ها و کارت‌های بازخورد کارکنان استفاده می‌کنند تا درک کنند که کارکنان در مورد شرکت‌هایی که برای آن کار می‌کنند چه احساسی دارند. Wachovia نظرسنجی خود را برای ردیابی نگرش کارکنان نسبت به وفاداری، رضایت شغلی و سیاست های شرکت ایجاد کرده است. این به آنها کمک کرد پیام های برند خود را با فرهنگ سازمانی خود هماهنگ کنند. امروزه Wachovia به طور مداوم بالاترین امتیاز رضایت مشتری را در بین بانک های بزرگ دریافت می کند.

متخصصان ارتباطات بازاریابی در ایجاد پیام های آموزنده و جذاب متخصص هستند. وظیفه آنها یافتن کلمات، تصاویر و ایده هایی است که به بهترین نحو اهداف بازاریابی شرکت را با مردم پیوند می دهد. معمولاً آنها مشتری هستند، اما در مورد بازاریابی داخلی، آنها کارمند هستند.

تحصیلات و تجربه

همه متخصصان باید حداقل مدرک لیسانس بازاریابی داشته باشند. بسیاری از آنها دارای مدارک پیشرفته هستند که با سالها تجربه در این صنعت تکمیل شده است. آموزش روابط عمومی اضافی به آنها کمک می کند راه حل های بازاریابی موثرتری ایجاد کنند.

منابع انسانی به عنوان رابط عمل می کندبین شرکت و کارکنان آن آنها کارکنان جدید را جذب و آموزش خواهند داد، فرهنگ سازمانی را توسعه می دهند و به هر مشکلی که در محل کار ایجاد می شود پاسخ می دهند. انتشار اطلاعات در مورد سیاست ها، ابتکارات و اهداف شرکت یکی دیگر از ویژگی های مهم کار آنهاست. اکثر مدیریت بازاریابی داخلی از این بخش ها برای توزیع پیام های خود استفاده می کنند.

هر مدیری حداقل به مدرک لیسانس در مدیریت منابع انسانی نیاز دارد. مدرک بازاریابی لازم نیست، اما بسیار مفید خواهد بود. مدیران منابع انسانی باید به همان روشی که فروشندگان باید مشتریان را متقاعد کنند با کارمندان ارتباط برقرار کنند. تحصیلات اضافی در مدیریت بازرگانی یا روابط عمومی نیز ممکن است مفید باشد.

مدیران برند بر تلاش های بازاریابی برای یک برند نظارت خواهند داشت. مسئولیت آنها ایجاد هویت برای برند و سپس انتقال آن به مشتریان از طریق تبلیغات است. آنها همه چیز را از نحوه بسته بندی یک محصول گرفته تا قیمت آن و نحوه ارائه آن در تبلیغات تلویزیونی در نظر خواهند گرفت. مدیر برند به سایر کارکنان شرکت در مورد هویت برند و استراتژی بازاریابی آموزش می دهد.

این گونه کارمندان باید از تحصیلات مناسب برخوردار باشند. این معمولاً یک موقعیت ارشد بازاریابی است و بسیاری از مدیران برند آموزش استراتژی های بازاریابی پیشرفته را ارائه می دهند. تجربه مدیریت تیم و تفویض مسئولیت برای هر مدیر موثر بسیار مهم است.

بازاریابی داخلی یکی از سخت ترین انواع بازاریابی است، زیرا کارکنان اطلاعات بیشتری در مورد شرکت ها و محصولاتشان از هر مشتری دارند. هنگامی که ادعاها در مورد محصولات یا خدمات باشد، چشم خودی همیشه به ویژه درک خواهد شد. متقاعد کردن مردم به چیزی نیازمند یک رویکرد متفکرانه و جامع در بازاریابی است. مدرک در تبلیغات برای عملکرد مؤثر بازاریابی داخلی حیاتی است.

کلمه پایانی

وقتی کارمندان به یک برند اعتقاد دارند و در ابتکارات شرکت شما مشارکت می کنند، تمایل دارند با کار خود انگیزه پیدا کنند و به احتمال زیاد به بازاریابان و فروشندگان تأثیرگذار (حامیان برند) تبدیل می شوند و در مورد محصولات شما صحبت می کنند.

به همین دلیل است که بازاریابی داخلی و خارجی و داشتن یک استراتژی خوب برای موفقیت برند شرکت شما بسیار مهم است. اگر کارمندان از اهداف، محصولات و خدمات سازمانی که برای آن کار می کنند ناآگاه یا بی اطلاع باشند، شکاف عملکردی بزرگی با مشتریان و مشتریان بالقوه ایجاد می شود.

جنبه مهمی که باید در هنگام بررسی محیط بازاریابی داخلی یک شرکت در نظر داشت این است که فراتر از ابتکارات منابع انسانی و ارتباطات است. با رشد و اهمیت رسانه‌های اجتماعی و مشتریان بالقوه که می‌توانند اطلاعات آنلاین را از نزدیک ببینند، مدیران بازاریابی شما می‌توانند به سایر کارمندان کمک کنند تا در بحث‌های مختلف شرکت کنند.

موارد فوق باید به شما کمک کنددرک کنید که چرا عوامل بازاریابی داخلی باید در اولویت اصلی شرکت شما باشد. علاوه بر این، توضیحات ممکن است به شما کمک کند استراتژی داخلی فعلی را تنظیم کنید (اگر از قبل تنظیم شده باشد).

توصیه شده: