تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر شرکت. تجزیه و تحلیل سربه سر تولید
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر شرکت. تجزیه و تحلیل سربه سر تولید

تصویری: تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر شرکت. تجزیه و تحلیل سربه سر تولید

تصویری: تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر شرکت. تجزیه و تحلیل سربه سر تولید
تصویری: This Home is Abandoned for 2 Decades and Everything Still Works! 2024, نوامبر
Anonim

تحلیل سربه سر فرآیندی است که از طریق آن یک کسب و کار می تواند تصمیم بگیرد که چقدر محصولات نهایی تولید و بفروشد. این به شما امکان می دهد تعیین کنید چه زمانی می توانید یک مورد هزینه را پوشش دهید.

با تجزیه و تحلیل منظم این شاخص ها، می توانید موقعیت خود را در بازار کالاها و خدمات حفظ کنید و در یک محیط رقابتی احساس اطمینان کنید. و این به سازمان کمک می کند که نه تنها سرپا بماند، بلکه در بین سایر شرکت ها نیز رشد کند.

جلوگیری

برای انجام یک تحلیل سربه سر، باید فهرستی از شاخص های سازمانی مرتبط با شاخص های اصلی داشته باشید. اولین قدم این است که هزینه های اجباری و تکراری را تا حد امکان دقیق شناسایی کنید. هزینه های پرداخت مالیات، خرید مواد اولیه و لوازم کارگاه، تولید محصولات، پرداخت حقوق به کارکنان، تجهیزات عملیاتی، کمپین های تبلیغاتی، بسته بندی محصولات نهایی، پرداخت قبوض آب و برق، اجاره زمین یا محل و بسیاری موارد دیگر باید لحاظ شود..

تحلیل سربه سر مالی
تحلیل سربه سر مالی

در حال انجام تجزیه و تحلیل نقطه سر به سرمقایسه کلیه هزینه ها با درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات وجود دارد. هدف این است که یک دوره مشخص را انتخاب کنید، میزان درآمد فروش را محاسبه کنید، تمام هزینه ها را محاسبه کنید و مقایسه کنید که آیا درآمد قادر به پوشش کامل اقلام هزینه است یا خیر. با محاسبه صحیح به وضوح مشاهده می شود که برای پوشش هزینه ها چند واحد کالا برای مدت معینی باید تولید شود. شما همچنین می‌توانید محاسبه کنید که چه مقدار کالا نیاز دارید تا نه تنها به نتیجه برسید، بلکه برای کسب سود.

تجزیه و تحلیل نقطه صفر حتی می تواند به دلایل مختلفی مفید باشد:

  • توانایی پیش بینی؛
  • پس از دریافت نتیجه، می توانید تنظیماتی را در روند کار انجام دهید؛
  • می توانید محصولات جدید را با استفاده از نشانگرهای قدیمی منتشر کنید؛
  • را می توان به عنوان نقطه شروع و پیش بینی استفاده کرد.

سرسخت سازمانی

هنگام انجام فعالیت های سازمان، صاحب کسب و کار باید وضعیت مالی تولید خود را بداند. بسیاری تمایل دارند چنین دانشی را به مفروضات نسبت دهند تا محاسبات قابل اعتماد. بیشتر کارآفرینان بر شهود خود تکیه می کنند و مفروضات و حدس هایی می گویند. تمام تجزیه و تحلیل بر اساس محاسبات پول نقد از میز نقدی انجام می شود. تعداد کمی از کارآفرینان یک تحلیل سربه سر یک شرکت را انجام می دهند. برخی از آنها در حال توسعه پروژه های تجاری هستند. داده‌های به‌دست‌آمده بر اساس آن قابل اعتماد نیستند، زیرا همه برنامه‌های تجاری بر اساس یک الگو تهیه می‌شوند و از آنها برای جذب سرمایه‌گذاران استفاده می‌شود. چنین اشتباهاتی معمولاً انجام می شودشرکت های کوچک، آنها در شرکت های متوسط بسیار کمتر رایج هستند. بسیاری از مردم بر این باورند که تحلیل سربه سر یک شرکت ابزاری است که منحصراً با امور مالی کار می کند و تنها اقتصاددانان و حسابداران با تجربه می توانند با آن کار کنند. اما این کاملاً درست نیست. چنین محاسباتی مورد نیاز کارآفرینان است، افرادی که مسئول و مسئول همه تصمیمات هستند.

سربه سر یک موقعیت مالی است که در آن هزینه های سازمان می تواند به طور کامل با محصولات تولید شده و فروخته شده جبران شود. در این حالت حاشیه سود صفر است. در طول تجزیه و تحلیل، پاسخ به سوالات باید به دست آید:

1. چقدر باید درآمد داشته باشید تا همه هزینه ها را پوشش دهید؟

2. چه تعداد محصول یا خدمات باید تولید شود تا هزینه های سازمان را پوشش دهد؟

تحلیل به اینجا ختم نمی شود.

برای اهداف محاسبه، هزینه ها باید به دو دسته تقسیم شوند:

1. هزینه های اجباری که هر ماه در دسترس هستند

2. هزینه های مکرر.

هزینه های اجباری شامل تمام هزینه های سازمان است که به خدمات ارائه شده بستگی ندارد.

تحلیل سربه سر شرکت
تحلیل سربه سر شرکت

این شامل تمام هزینه هایی است که هر ماه ثابت می شوند. به عنوان مثال، حقوق کارمندان، پرداخت مالیات، حق بیمه، پرداخت قبوض آب و برق و بسیاری موارد دیگر.

هزینه های مکرر شامل تمام هزینه هایی است که به طور کامل با تولید مرتبط است. به عنوان مثال، خرید مواد لازم و مواد اولیه، هزینه هایحمل و نقل، دستمزد کارکنانی که به صورت تکه ای کار می کنند. این شامل تمام هزینه هایی است که برای ساخت یک واحد کالا لازم است.

هنگام جمع آوری تجزیه و تحلیل سربه سر فعالیت های یک سازمان، داده هایی در نظر گرفته می شوند که برای مدت زمان معینی تغییر نمی کنند. در واقعیت، همه چیز متفاوت است و بسیاری از موقعیت های پیش بینی نشده وجود دارد که می تواند تأثیر نامطلوبی بر شرکت داشته باشد. اگر صاحب کسب و کار بخواهد محاسبات دقیق را تا سقف کپک دریافت کند، از این گزینه استفاده نمی شود. از آنجایی که هنگام انجام یک تجزیه و تحلیل، می توانید وابستگی چگونگی تغییر اندازه سود در رابطه با هزینه ها را دریافت کنید.

هنگام تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر تولید، می توانید ببینید که چگونه سود، درآمد خالص و هزینه ها در یک دوره زمانی خاص به یکدیگر بستگی دارند. هدف پی بردن به نوسانات مالی در صورت تغییر فعالیت تولید است.

نقطه سربه سر حالتی است که در آن سازمان سود نمی برد و در عین حال متحمل زیان نمی شود، تا صفر کار می کند. برای کسب سود خالص باید درآمد حاصل از فروش را دریافت کنید. سود به تعداد محصولات تولید شده که باید فروخته شود و متعاقباً تمام هزینه های سازمان را پوشش دهد بیان می شود.

وظیفه تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر تولید، جستجوی نقطه سربه سر است، یعنی وضعیتی از سازمان که در آن امکان تولید حداقل محصولات نهایی و کار برای رسیدن به آن وجود داشته باشد. صفر - برای پوشش تمام هزینه ها. بنابراین هیچ گونه سود و زیان در سازمان وجود ندارد. میزان درآمد دریافتیخرید مواد و مواد اولیه برای تولید و پرداخت هزینه های ماهانه اجباری.

تجزیه و تحلیل حاشیه تجزیه و تحلیل سربه سر
تجزیه و تحلیل حاشیه تجزیه و تحلیل سربه سر

روش های استفاده شده در کار

برای انجام یک تجزیه و تحلیل دقیق و یافتن یک نقطه بحرانی، ارزش این را دارد که بدانید چه عواملی می توانند بر سر سر به سر تأثیر بگذارند.

یکی از عوامل، حجم تولید است. در مواردی که ارقام تولید ثابت می ماند و در طول زمان تغییر نمی کند، تجزیه و تحلیل دقیق انجام شد. سطح پایین نشان دهنده موفقیت سازمان در بازار است. عوامل دیگری نیز می توانند بر سطح سربه سر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، تعداد کارمندان، کارهای ساختمانی و موارد دیگر.

در عمل، چندین روش برای تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر وجود دارد، اما محبوب ترین آنها سه روش است:

  • ریاضی؛
  • حاشیه ناخالص؛
  • گرافیک.

روش کنترل ریاضی در نظر گرفته می شود

برای تعیین نقطه سر به سر یک سازمان با استفاده از فرمول ها استفاده می شود. فرمول های زیادی برای یافتن سود استفاده می شود، اما در میان آنها می توان یکی را که در حال حاضر محبوب ترین است، مشخص کرد. به صورت زیر بیان می شود: مقدار سود را می توان پس از کم کردن تمام هزینه ها که شامل هزینه های اجباری و مکرر می شود از سود سازمان پیدا کرد.

روش محاسبه سود ناخالص را نیز حاشیه مشارکت می نامند. در صورتی که استفاده از یک نوع ریاضی غیرممکن باشد، این روش یک جایگزین است. در این صورت پذیرفته می شوداز فرمول زیر استفاده کنید: برای یافتن درآمد نهایی، باید سود دریافتی را به مقدار هزینه ها اضافه کنید.

روش گرافیکی

روش گرافیکی سعی می‌کند نقطه‌ای را بیابد که یکنواخت شود، برای این یک نمودار ساخته می‌شود. درآمد و هزینه ها را نشان می دهد. هر نشانگر به شکل خطوط مشخص شده است. نقطه ای که این خطوط در آن قطع می شوند، نقطه سر به سر در نظر گرفته می شود.

داده های روش برای تحقیق در بازه زمانی معین استفاده می شود. برای استفاده طولانی مدت توصیه نمی شود.

تحلیل سربه سر تولید
تحلیل سربه سر تولید

تجزیه و تحلیل حاشیه

برای اینکه فعالیت‌ها را با ضرر انجام ندهید، باید نقطه‌ای را پیدا کنید که نقطه صفر باشد. گزینه ایده آل لحظه ای است که سازمان درآمد دریافت می کند. اما برای این کار باید تعادلی تعیین شود که در آن درآمد دریافتی هزینه ها را پوشش دهد و بنگاه به صفر برسد.

همه محاسبات باید بدون مالیات بر ارزش افزوده و مالیات انجام شود. این به این دلیل است که مواقعی وجود دارد که بخشی از هزینه ها مشمول مالیات است و مابقی مشمول مالیات نیست. بنابراین، بهتر است در محاسبات داده هایی را که حاوی مالیات هستند در نظر نگیرید - این از اشتباهات در تجزیه و تحلیل جلوگیری می کند.

برای یافتن داده های لازم، تحلیل حاشیه سربه سر مناسب است که در آن تقسیم بندی به هزینه های اجباری و تکراری وجود دارد.

در فرآیند فعالیت، تمام هزینه ها را می توان به عنوان ثابت تنها به صورت مشروط طبقه بندی کرد. این به این دلیل است که قیمت ها هر سال افزایش می یابد، بنابراین هزینه های ثابت نیز افزایش می یابد.بنابراین، اگر تمام هزینه ها را جمع کنید، کل هزینه ها را دریافت خواهید کرد. برای تعیین سود، باید هزینه ها را از مقدار درآمد دریافتی کم کنید.

اگر این فرمول تبدیل شود و تقسیم هزینه ها در نظر گرفته شود، برای محاسبه سود خالص باید هزینه های اجباری و هزینه های دوره ای را از مقدار سود کم کنید.

اگر هزینه های دوره ای را از درآمد سازمان کم کنید، می توانید درآمد نهایی را محاسبه کنید. مقدار درآمد دریافتی برای پوشش هزینه ها و درآمدهای اجباری مورد نیاز است. بنابراین، هزینه های اجباری نباید از درآمد نهایی تجاوز کند. چنین درآمدی نباید منفی باشد. هر محصول فروخته شده منهای شرکت در حال حاضر را افزایش می دهد.

تحلیل مالی

تحلیل سربه سر مالی روشی برای بررسی داده های مالی و عملکرد یک شرکت برای پذیرش توسط مدیریت است.

تعیین نقطه سربه سر
تعیین نقطه سربه سر

چنین تجزیه و تحلیل در برنامه های طراحی شده ویژه انجام می شود. در این فرآیند، محاسبات کمی انجام می شود که بر اساس شاخص های مختلف و همچنین ارزیابی و مقایسه داده های به دست آمده با سایر سازمان ها انجام می شود. تجزیه و تحلیل های مالی عبارتند از:

  • تجزیه و تحلیل دارایی؛
  • توان پرداخت بدهی سازمان؛
  • ثبات در بازار کالا و خدمات.

به کمک آن می توان لحظه ای مانند ورشکستگی را آشکار کرد. آنها توسط بانک ها برای صدور وام یا توسط حسابدار ارشد هنگام تهیه گزارش استفاده می شود.

در قلب همه تحلیل های مالیضرایب هستند. از جمله آنها عبارتند از:

1. رابطه بین سرمایه و دارایی های یک سازمان.

2. نسبت دارایی های در گردش به بدهی ها در یک مقطع زمانی معین.

3. سطح سودآوری سرمایه متعلق به.

4. سطح سودآوری در نتیجه فروش کالا و خدمات.

برای به دست آوردن تمام اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل، در بیشتر موارد از داده های گزارش های حسابدار خود استفاده می کنند. اگر نیاز به محاسبه عمیق‌تر و دقیق‌تر شاخص‌ها دارید، داده‌های شاخص‌های مالی درگیر هستند. برای یافتن نقطه‌ای که یکنواخت شود، از داده‌های حسابداری و حسابداری تولید استفاده کنید.

تحلیل پروژه

تحلیل سربه سر پروژه یک عنصر مهم در ارزیابی اثربخشی پروژه ها است. سرمایه گذار باید اطلاعاتی در مورد اینکه چه زمانی تولید به پایان می رسد و چه مقدار برای این محصول تولید می کند، داشته باشد. برای انجام محاسبات از هزینه های دوره ای، اجباری و عمومی استفاده می شود. با توجه به افزایش مداوم قیمت ها، که هزینه اجاره، آب و برق و سایر موارد به آن بستگی دارد، به طور کلی پذیرفته شده است که هیچ هزینه ثابتی وجود ندارد. بنابراین، برای بازه های زمانی مختلف، تجزیه و تحلیل باید تکرار شود. تجزیه و تحلیل سربه سر محصولات فقط برای یک نام محصول انجام می شود. اگر کارگاه چندین نوع کالا تولید می کند، محاسبه شاخص ها باید برای هر مورد فردی باشد. شایان ذکر است که حتی اگر داده های به دست آمده همه را برآورده کندترجیحات و خواسته های سرمایه گذار، تصمیم گیری بر این اساس بسیار دشوار است که آیا پروژه موثر خواهد بود یا خیر. اهداف فرآیند تحلیل چیست؟

ارزیابی تجزیه و تحلیل سود و سربه سر تنها در صورتی انجام می شود که دوره کوچکی در نظر گرفته شود. همچنین برای این امر باید شرایط خاصی رعایت شود و تولید سازمان با ظرفیت محدود وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، سازمان نباید در این مدت گسترش یابد، تجهیزات جدید برای کار نصب کند، تأسیسات و دفاتر تولیدی اضافی باز کند.

تحلیل سربه سر
تحلیل سربه سر

در چنین مواردی، با انجام یک تحلیل سربه سر، می توانید تعدادی از کارها را حل کنید، به عنوان مثال:

  • نقطه ای را بیابید که متعاقباً برای سازمان شکست خواهد خورد؛
  • تعیین کنید چه مقدار محصول نهایی باید برای فروش بیشتر تولید شود تا به این نقطه برسید؛
  • چه ارزشی باید برای کالاها و خدمات در نظر گرفته شود تا تقاضا افزایش یابد و درآمد مطلوب حاصل شود؛
  • چه فناوری تولیدی باید برای افزایش سطح کارایی انتخاب شود؛
  • می توان طرح تولیدی را شکل داد که بهینه باشد.

بنابراین محاسبه تحلیل سربه سر در یک سازمان یکی از گزینه های بررسی تقاضای کالا و خدمات در شرایط اقتصادی فعلی کشور محسوب می شود.

تحلیل تحت چه شرایطی باید انجام شود؟

برای انجام یک تحلیل کیفی از نقطهسربه سر باید با شرایط و نسبت های خاصی مطابقت داشته باشد. آنها به شرح زیر هستند:

  • سود حاصل از فروش و میزان هزینه های مکرر کاملاً به توانایی های شرکت بستگی دارد؛
  • سطح عملکرد باید ثابت بماند؛
  • در طول دوره ای که تجزیه و تحلیل انجام می شود، هیچ تغییری در قیمت محصولات نهایی و مواد خریداری شده نباید در تولید و در سازمان رخ دهد؛
  • کل ساختار تولید تغییر نمی کند؛
  • لازم برای تعیین میزان هزینه های اجباری و تکراری تا حد امکان دقیق؛
  • تا زمانی که تجزیه و تحلیل کامل شود، شرکت نباید هیچ منبعی برای تولید بیشتر داشته باشد، یا باید در حداقل مقدار باشد.

اگر یکی از نکات در فرآیند رعایت نشود، احتمال اینکه نتیجه اشتباه بگیرد بسیار زیاد است. اگر به اصول اولیه تجزیه و تحلیل سربه سر پایبند باشید، می توانید همه چیز را درست انجام دهید.

روش های تحلیل سربه سر
روش های تحلیل سربه سر

این برای شرکت ها چه معنایی دارد؟

پیدا کردن نقطه سربه سر تنها زمانی استفاده می شود که برنامه ریزی کوتاه مدت باشد. اگر جست و جوی این نکته وجود داشته باشد، این به هیچ وجه به این معنا نیست که سازمان برنامه ریزی می کند تا فعالیت های خود را بدون ایجاد درآمد به صفر برساند. در بیشتر موارد، آنها فقط به دنبال نقطه سربه سر هستند تا به صورت بصری نوار پایینی را برای فروش محصولات نهایی ببینند.

بعد از محاسبه این امتیاز، می توانید تعادل یکنواخت بین میزان درآمد وتمام هزینه ها پس از آن، می توانید ایده روشنی در مورد اینکه چند واحد دیگر برای دستیابی به سود مورد نظر تولید کنید، داشته باشید. اگر همه چیز بدون خطا انجام شود، می توان عوامل اصلی را شناسایی کرد که در دستیابی به اهداف کمک می کند. بنابراین، نقطه سربه سر به سازمان کمک می کند تا درآمد حاصل از انجام کسب و کار را توسعه دهد و دریافت کند.

هر تاجر یا فردی که از مسائل مالی به دور است می داند که نقطه سربه سر کلید موفقیت یک شرکت است. سازمانی که سودی به دست نمی آورد، به سادگی نمی تواند وجود داشته باشد، و تجزیه و تحلیل برای به دست آوردن آن به سادگی ضروری است.

توصیه شده: