رویکرد موقعیتی: مفهوم، ماهیت، کاربرد
رویکرد موقعیتی: مفهوم، ماهیت، کاربرد

تصویری: رویکرد موقعیتی: مفهوم، ماهیت، کاربرد

تصویری: رویکرد موقعیتی: مفهوم، ماهیت، کاربرد
تصویری: شرح شغل مهندس کنترل 2024, نوامبر
Anonim

وقتی دستورالعملی در مورد نحوه عمل در یک موقعیت خاص وجود دارد خوب است. در اینجا شخصی اشتباه کرد و بلافاصله یک برنامه اقدام به او ارائه شد - راحت است و نیازی به فکر کردن نیست. فقط در دنیای مدرن، این همیشه کار نمی کند، تنوع "جنگ های" انسان پایان ناپذیر است، بنابراین هرگز توصیه جهانی در مورد رفتار صحیح وجود نداشته و نخواهد داشت. همین امر در مورد توسعه تجارت نیز صدق می کند. هر شرکتی، مانند یک شخص، به روش خود فردی است، بنابراین جای تعجب نیست که نظریه های استاندارد مدیریت به فراموشی سپرده شده اند و فضا را برای یک رویکرد موقعیتی باز می کنند.

معرفی مختصر

رویکرد موقعیتی کمک زیادی به تئوری مدیریت کرده است. نقطه مرکزی در اینجا وضعیت است - مجموعه خاصی از شرایط که بر فعالیت های سازمان تأثیر می گذارد. با استفاده از این رویکرد، مدیران می توانند درک کنند که از چه تکنیک هایی برای رسیدن به هدف در یک موقعیت خاص استفاده کنند.

درست مانند رویکرد سیستمی، رویکرد موقعیتی نیز راهی برای تفکر در مورد مشکلات سازمانی و راه حل های آن است.مجموعه ای از قوانین و دستورالعمل ها نیست. این رویکرد تلاش می‌کند تا تکنیک‌های خاص را با موقعیت‌های مربوطه به هم پیوند دهد تا به اهداف شرکت به مؤثرترین راه دست یابد.

نظریه رویکرد موقعیتی
نظریه رویکرد موقعیتی

به طور کلی می توان این تکنیک را در فعالیت مدیریتی اینگونه توصیف کرد: شرایطی در شرکت ایجاد می شود، مدیر آن را تجزیه و تحلیل می کند، روش هایی را برای رفع مشکلات اعمال می کند و کار کارکنان را کارآمدتر می کند.

شروع

در آغاز دهه 60 قرن گذشته، مدارس مدیریت علمی زیادی شکل گرفت. هر یک از آنها به روش خود روند تمایز را در زمینه تحقیقات علمی در مورد مشکلات مدیریت نشان دادند. شاید این همان چیزی است که دانشمندان را بر آن داشت تا مکاتب و گرایش ها را بر اساس همین مفاهیم متحد کنند. در آن زمان، دانشمندان در تلاش بودند تا جلوی هجوم تحقیقات علمی را بگیرند، به همین دلیل نظریه مدیریت به یک جنگل واقعی تبدیل شد.

در سال 1964، در جلسه آکادمی مدیریت آمریکا، قطعنامه ای برای ایجاد "نظریه یکپارچه مدیریت" به تصویب رسید که می تواند تمام پدیده هایی را که یک مدیر ممکن است در عملکرد مدیریتی با آنها روبرو شود توضیح دهد. و برای آشتی دادن مفاهیم مختلف و گاه متضاد، زمینه ای برای به کارگیری توصیه های عملی ایجاد می کند.

رویکرد موقعیتی
رویکرد موقعیتی

تئوری یکپارچه، به اصطلاح یکپارچه، یک نظریه موقعیتی جدید مدیریت بود. نویسنده آن پروفسور R. Mockler (دانشگاه سنت جان، نیویورک) بود. بگذارید نویسنده بگوید که احمقانه است که جنگل را در نظر بگیریدنظریه مدیریت مدرن، در حالی که رویکرد موقعیتی را نادیده می گرفت، آن را به عنوان چیزی اساساً جدید تشخیص نمی داد.

نخستین اشاره

رویکرد موقعیتی به مدیریت در سال 1954 توسط پی. دراکر در کتاب "عمل مدیریت" ذکر شد، جایی که وی ویژگی های اصلی این نظریه را شکل داد. همراه با دانشمند و همکاران مدرسه اش، نیاز به تجزیه و تحلیل موقعیت ها برای تصمیم گیری توسط نظریه پردازان دیگر نیز مورد دفاع قرار گرفت. ماکلر معتقد بود که تلاش برای در نظر گرفتن نظریه موقعیتی به عنوان یک مفهوم متحد کننده یک گرایش منحصراً جدید در مدیریت است. درست است، دانشمند استدلال کرد که رویکرد موقعیتی نه به این دلیل که جامعه علمی تصمیم به ایجاد یک نظریه مدیریت واحد دارد، بلکه به دلیل نیاز به جهت‌گیری مجدد تحولات نظری در عمل شکل گرفته است.

مطالعه شرایط واقعی

Mauclair تلاش کرد دلایل این نگرش به نظریه مدیریت را به شرح زیر توضیح دهد. موقعیت‌هایی که یک مدیر باید در آن‌ها عمل کند آنقدر متنوع است که نظریه‌های موجود نمی‌توانند نیازهای عملی را برآورده کنند. داشتن اصول حکومتی خوب است، اما در زندگی کافی نیست. به همین دلیل است که هر چقدر هم که تئوری های مختلف را توسعه دهید، به مدیران 100% راهنمایی عملی برای عمل ارائه نمی شود. بسیار بهتر است که اصول شرطی و موقعیتی را ایجاد کنیم که در صورت لزوم بتوان از آنها استفاده کرد.

جستجو برای راه حل
جستجو برای راه حل

توسعه یک رویکرد موقعیتی جدید با تمرکز بر مطالعه شرایط واقعی که در آنیا شرکت دیگری بر اساس این شرایط باید ساختارهای سازمانی خاص و منحصر به فردی ایجاد شود. رویکرد موقعیتی به مدیریت، مدیران را تشویق کرد تا مدل‌های نظری سازمان را بسازند، که در آن عوامل خارجی با مجموعه‌ای از متغیرهای زمینه‌ای و به هم پیوسته مشخص می‌شوند

حل مشکل

طرفداران نظریه رویکرد موقعیتی می گویند که مدیریت باید سه مشکل را حل کند:

  1. یک مدل از موقعیت ایجاد کنید.
  2. مدل روابط عملکردی پیوندها.
  3. بر اساس داده های دریافتی، تصمیمات مدیریتی بگیرید و بازتولید کنید.

فشار برای توسعه

رویکرد موقعیتی به مدیریت با جزئیات بیشتر در کار "سازمان و محیط" توسط P. Lawrence و J. Lorsch مورد توجه قرار گرفت. نقطه شروع تئوری آنها این بود که به طور پیشینی هیچ راه واحدی برای سازماندهی وجود ندارد، زیرا در مراحل مختلف توسعه شرکتها لازم است ساختارهای سازمانی مختلفی معرفی شوند که پاسخگوی نیازهای واقعی شرکت ها باشد.

این رویکرد سایر متخصصان را بر آن داشت تا ساختارهای سازمانی خاصی را توسعه دهند. شایان ذکر است که رویکرد موقعیتی به مدیریت بر تمامی مکاتب مدیریتی تأثیر گذاشته است. بنابراین، اثر "نظریه اثربخشی رهبری" اثر F. Fiedler ظاهر شد. دانشمند کوشید تا انواع و موقعیت‌های رفتار گروهی را تعیین کند و سبک حکومتی را که مناسب‌ترین است پیشنهاد کند.

رهبر رهبری می کند
رهبر رهبری می کند

مطالعات مشابه توسط W. White استفاده شد. او می خواست انواع رفتار کارمندان و چیستی را شناسایی کندچگونه آنها تحت تأثیر روش های مختلف رهبری قرار می گیرند. چنین و مطالعات مشابه نشان می دهد که رویکرد موقعیتی شروع به محبوبیت کرده است. این بدان معناست که جامعه علمی از تمایل به شکل گیری اصول جهانی فعالیت مدیریتی دور شده است.

ماهیت رویکرد موقعیتی

در مورد این نظریه می توان گفت: این نظریه "ورودی" و "خروجی" خود را دارد و به طور فعال خود را با محیط خارجی و داخلی بسیار متغیر سازگار می کند. بر این اساس، علل اصلی آنچه در سازمان اتفاق می افتد را باید خارج از آن - جایی که در واقع کار می کند - جستجو کرد. در این رویکرد، مفهوم موقعیت مشکل کلیدی شده است. شایان ذکر است که این نظریه به هیچ وجه سایر اصول مدیریت را مورد مناقشه قرار نمی دهد، بلکه استدلال می کند که برای دستیابی موفقیت آمیز به اهداف، سازمان باید تکنیک هایی را نه تنها با ماهیت عمومی به کار گیرد.

مردم دنده می چرخانند
مردم دنده می چرخانند

هر تصمیم مدیریتی باید بسته به موقعیت متفاوت باشد، زیرا هنر اصلی رهبری باید توانایی انتخاب تکنیک های مناسب برای مقابله با موقعیت های مشکل باشد.

اصول

رویکرد موقعیتی در سازمان بر چهار اصل اساسی استوار است و همه آنها به کار رهبر مربوط می شود. از این گذشته ، سرنوشت شرکت به او بستگی دارد:

  1. هر مدیری باید ابزارهای مؤثر مدیریت حرفه ای را بداند. او باید فرآیند مدیریت، رفتار فرد و گروه را درک کند، مهارت های تحلیلی داشته باشد، روش های برنامه ریزی و کنترل را بداند.
  2. سرموظف است عواقب استفاده از یک روش مدیریتی خاص را پیش بینی کند. نقاط قوت و ضعف مفهوم کاربردی را تعیین کنید و توصیف مقایسه ای از وضعیت ارائه دهید.
  3. تفسیر صحیح از موقعیت به مدیر کمک می کند تا مهمترین عوامل را شناسایی کند.
  4. رهبر باید تکنیک های مدیریتی انتخاب شده را با شرایط خاصی هماهنگ کند تا بیشترین کارایی را در دستیابی به هدف تضمین کند.

برای کسانی که نمی فهمند

علیرغم این واقعیت که رویکرد موقعیتی، بر خلاف سایر نظریه های مدیریت، به وضوح نشان می دهد که اصولاً هیچ راه بهتری برای مدیریت وجود ندارد، دانشمندانی بودند که کاملاً این را درک نکردند. آنها همچنان بر لزوم تکیه بر علم پافشاری می کردند. اما اگر اقدامات یک مدیر را به اختصار شرح دهید، مشخص می شود که این رویکرد موقعیتی است که در مدیریت قابل اجرا است و نه جزمات علمی با روش های فنا ناپذیرشان.

شواهد Odiorne

اجازه دهید، به عنوان مثال، تحقیقات یک دانشمند را در نظر بگیریم که استدلال می کرد که پیش از این نمی توان علم مدیریت وجود داشت، زیرا رهبری هنری است که قوانین را به چالش می کشد و نمی توان آن را رمزگشایی کرد.

رویکرد موقعیتی در مدیریت
رویکرد موقعیتی در مدیریت

پروفسور دانشگاه میشیگان، جی. اودیورن، گفت که غیرممکن است که فعالیت های مدیریتی را به الگوها، هنجارها و قوانین خاصی برسانیم. تئوری های موجود به شکلی بسیار ساده انواع موقعیت هایی را که یک مدیر باید با آنها روبرو شود در نظر می گیرد. تجربه گرایی اودیورن در تجربیات منحصر به فرد و تکرار نشدنی خلاصه می شودرهبران برای دستیابی به این تجربه، نه تنها باید شرایط فعلی را کشف کرد، بلکه باید زنده ماندن را نیز یاد گرفت.

محدودیت های موقعیتی

همچنین، اودیورن خاطرنشان کرد که بیشتر شرایط پیرامون یک مدیر مطلقاً هیچ تحلیلی را به چالش نمی کشد، بنابراین او 5 دلیل برای غیرممکن بودن ایجاد علم مدیریت را نام برد:

  1. مدیر در وضعیتی دائمی قرار دارد، یعنی زمانی را ندارد که از یک موقعیت خارج شود، بلافاصله باید وارد موقعیت دیگری شود. به محض اینکه شخص موفق به تصمیم گیری می شود، متوجه می شود که تعداد مشکلات چندین برابر شده است. تنها با توسل به کمک تجربه گذشته، رهبر می تواند خود را برای تغییرات جدید آماده کند.
  2. شانس برای یک مدیر بسیار مهم است. حیف که اکثر تئوری ها او را نادیده می گیرند.
  3. رقابت و درگیری. اساساً دانشمند بر درگیری ابدی بر سر توزیع منابع تمرکز می کند. هرگز برنده و بازنده ای در آن وجود نخواهد داشت و تمام تئوری های مدیریتی تنها به خرید زمان در این مناقشه کمک می کند.
  4. گناه. این امر ذاتی هر مدیری است و از آنجایی که هرگز او را رها نمی کند، بر رفتار و تصمیم گیری تأثیر می گذارد.
  5. مرگ یک مدیر قوی ترین استدلال اودیورن علیه امکان نظریه مدیریت علمی بود.
رویکرد موقعیتی به مدیریت
رویکرد موقعیتی به مدیریت

انسان ذاتاً پیچیده است و شرایطی که او باید دائماً در آن عمل کند هرگز آنقدر ساده نمی شود که بتوان آنها را در چارچوب ریاضی در نظر گرفت.فرمول ها. در مورد نظریه موقعیتی، باید اگزیستانسیالیستی باشد، زیرا نقطه شروع آن شخص است - جوهری ناپایدار و مبهم. این جوهر استفاده از رویکرد موقعیتی است: فقط یک فرد، تجربه انباشته و توانایی تجزیه و تحلیل او در فعالیت های مدیریتی کمک می کند.

توصیه شده: