مدیریت بدون ساختار: شرح مفهوم، روش ها و روش ها

2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25

نام این روش مدیریت بیانگر تمام ماهیت آن است، یعنی عدم وجود ساختار مشخص و مشخص و از این رو نیاز به ایجاد آن. مدیریت بدون ساختار جامعه با کمک رسانه ها، شایعات و پیش بینی های مختلف صورت می گیرد.

شرح کلی مفهوم

اجرای چنین فعالیت هایی با نیاز به کنترل بدون تأثیر مستقیم بر گیرندگان دیکته می شود. برخلاف تمام روش‌های ساختاری مدیریت، در این مورد، ساختارهای مدیریتی از پیش تا شده که حتی قبل از شروع فرآیند عمل می‌کنند، کاملاً وجود ندارند. اطلاعات بدون آدرس در محیطی توزیع می شود که قادر به پردازش اطلاعات دریافتی و ایجاد برخی روابط بین آنها است. ترکیب عناصر تشکیل دهنده، به نوبه خود، ساختارهای جدیدی را ایجاد می کند که توسط خود محیط ایجاد می شود.

مدیریت نوع ساختاری خود به لطف مدیریت بدون ساختار ظاهر می شود. اساس دومی در تجزیه و تحلیل آماری و مدیریت بدون آدرس اطلاعات مختلف در یک محیط کنترل شده نهفته است. چنینروش ها منجر به تغییرات قابل پیش بینی و مطلوب در آمار می شوند. نیازی به تأثیرگذاری بر شکل‌گیری ساختارهای جدید به روش خاصی نیست، زیرا آنها به‌صورت دایره‌ای بدون آدرس ایجاد می‌شوند.

مقایسه روش های سازه ای و غیر سازه ای

فرایند اجرای کارکرد مدیریتی و تأثیرگذاری بر کارکنان شرکت به دو روش شناخته شده انجام می شود. به عنوان یک قاعده، هر دو گزینه از یک هدف اصلی پیروی می کنند - فعال کردن کار کارکنان، و همچنین تعیین جهت درست برای فعالیت های خلاقانه و فعال دیگر.

در مجموع، سه روش اصلی برای مدیریت یک واحد ساختاری وجود دارد:

• اقتصادی؛
• سازمانی و اداری؛
• اجتماعی-روانی.

تفاوت هر روش ساختاری در تأثیر مستقیم سوژه بر شی کنترل است. به این روش Directive-address نیز می گویند. روش‌های بدون ساختار مستلزم برنامه‌ریزی موضوع تأثیر برای آگاهی مستقل و متعاقب آن خود مدیریتی است. علاوه بر این، روش ساختاری حل برخی از مشکلات در چارچوب یک واحد از قبل سازماندهی شده (محیط مدیریت) است که می تواند یک طبقه کارخانه، یک واحد نظامی، یک وزارتخانه یا یک موسسه خاص باشد.

کنترل رسانه

همانطور که می دانید، رسانه ها ابزاری عالی برای تأثیرگذاری بر جامعه در دست صاحبان آنها هستند. منطقی است که فرض کنیم زنجیره ای از پیوندهای متوالی استمدیریت دیر یا زود به حکومت کشور و بالاترین ساختارهای فراملی می انجامد. چنین بنگاه‌هایی در هر دو روش ساختاری و غیر ساختاری مدیریت، تأثیر پیچیده‌ای بر آگاهی افراد عادی دارند.

تبلیغات تلویزیونی و به طور کلی صنعت تلویزیون یک مثال ساده هستند. «صفحه‌های آبی» به راحتی مخاطبان گسترده‌ای از چندین میلیون یا حتی میلیاردها نفر را جذب می‌کند و برخی از رویدادها را در نور خاصی نشان می‌دهد. تفسیر هدفمند از یک رویداد یا نظر یک فرد معتبر در مورد آنچه اتفاق افتاده، راه‌های اصلی تأثیرگذاری بر بیننده بالقوه است.

راه‌های بدون ساختار مانند تبلیغات تلویزیونی در طول فیلم‌ها و نمایش‌های جالب، به اصطلاح طرز تفکر کالیدوسکوپیک را در افراد ایجاد می‌کند. به لطف این، در آینده، هر اطلاعاتی از صفحه‌های تلویزیون فوراً تحقق می‌یابد و با واقعیت‌های هر شیء کنترلی سازگار می‌شود.

ایجاد حالات تب و هراس

وقتی مردم وحشت می کنند، دچار سردرگمی و وحشت عمومی می شوند. در تب - بیش از حد هیجان زده، سر و صدا، نگران و تصمیم گیری عجولانه. تاریخ تأثیرات هدفمند و پرتاب اطلاعات نادرست به اردوگاه دشمن در جنگ دارد. بنابراین، سربازان قوی و آموزش دیده اغلب در نبردها شکست می خوردند که دشمن حتی قبل از شروع نبرد، وحشت را در صفوف آنها کاشت.

استفاده از مدیریت بدون ساختار زمانی اتحاد جماهیر شوروی را نابود کرد. سالهای پرسترویکا پر بودخلق و خوی مشابه تب و هراس، که با پرتاب اطلاعات مختلف در مورد کمبود هر محصول پشتیبانی می شد: تنباکو، الکل، خمیر دندان، و حتی لامپ. به لطف این رویکرد، وضعیت ناپایدار کشور که به زودی شکل گرفت، به تصمیم یکپارچه مردم در مورد نیاز به ایجاد تغییرات و بازگرداندن نظم کمک کرد.

مدیریت از طریق پیش‌بینی

به ویژه، این دسته شامل جهت نجومی است. میلیون ها نفر روزنامه صبح را می خوانند، که همیشه یک ستون با پیش بینی های هر علامت زودیاک دارد. از نظر تئوری، فال های طالع بینی که به طور تصادفی در محیط روزمره بافته می شوند، می توانند انتخاب فرد را در هر ساعت خاص در طول روز کنترل کنند.

علاوه بر پیش‌بینی‌های نجومی، پیش‌بینی‌های اقتصادی را نیز شامل می‌شود که به همان اندازه گزینه‌ای مؤثر برای مدیریت بدون ساختار در نظر گرفته می‌شوند. به عنوان مثال، جورج سوروس، اقتصاددان تلویزیونی که توسط جهانی‌سازان تبلیغ می‌شود، این کار را انجام خواهد داد. با پوشش زنده او از کاهش ارزش ین، او قدرت ایجاد یک بحران مالی در سراسر آسیای جنوب شرقی را دارد.

حالت همگام‌سازی خودکار

یک اثر جالب، که بعدها حالت همگام سازی خودکار نامیده شد، در جوامع حیوانی مشاهده شد. به عنوان مثال، اگر در یک گله کبوتر یا یک گله اسب، 5-10 درصد افراد شروع به اجرای همزمانیا اقدام، سپس بقیه اعضا نیز به همین ترتیب اقدام کردند. اثر مشابهی در جامعه بشری مشاهده شد که قطعاً در یکی از روش‌های کنترل بدون ساختار استفاده می‌شد.

اقدام متقابل در برابر این روش دستکاری آگاهی، افزایش درجه درک افرادی است که در فرآیندهای کنترل مشارکت دارند. با این حال، در هر جامعه‌ای، می‌توان با استفاده از همان 5 تا 10 درصد «اردک‌های فریب»، یک راهروی دلخواه از سناریوهای احتمالی برای تغییر رفتار تنظیم کرد.

مدیریت شایعات

این روش همیشه با موفقیت استفاده شده است. از همان ابتدای تجارت، چند تاجر فعال می‌توانستند با حضور صفی از خریداران، صحبتی را آغاز کنند که به دلیل کمبود شدید در بازار، کالاهایشان به زودی بسیار گران می‌شود. پس از شنیدن چنین سخنانی، اکثر مردم تصمیم قطعی می گیرند که لازم است محصول مورد نظر را از این تجار "در ذخیره" خریداری کنند. این طرح یکی از قدیمی ترین روش های بدون ساختار است.

این روش همچنین در صورت لزوم برخورد دو گروه از افراد با یکدیگر کار می کند. اطلاعات متضاد و آشکارا متناقض در دو محیط مختلف معرفی می شوند. یک مثال بارز ترکیب شایسته روش های بدون ساختار و ساختاری مدیریت تعارض در اوکراین است. انتشار بدون هدف داده ها به طور قابل پیش بینی بر گروه های خاصی از مردم و درک آنها از یک موقعیت خاص تأثیر می گذارد.

اخلاق دینی و سکولار

نگرش های اخلاقی تحمیل شده توسط دگم های اعترافات مختلف و ایدئولوژی های سکولار به سرعت در میان اکثریت اعضای هر محیطی تثبیت و تثبیت می شود. مبانی آموزه های دینی که به صراحت در صفحات کتاب هایی مانند انجیل یا قرآن آمده است، شخص را طوری برنامه ریزی می کند که اعمال خاصی را در موقعیت های خاص انجام دهد. پیرو هر دینی به پیروی از اعتقادات خود، ناخودآگاه کلیشه های رفتاری خود را حفظ می کند. باز هم چنین فرآیندی با کمک مدیریت بدون ساختار این شخص وجود دارد.

کارل مارکس شخصیت مشهور آلمانی این حقیقت را به بسیاری از مردم الهام بخشید که جهان متعلق به پرولتاریا است و کارگران پیشتاز و موتور جامعه هستند. به لطف این تصور نادرست، بخش بزرگی از روس ها هنوز منتظر همان «ارتفاع» مردم عادی هستند. آشکار ساختن این حقیقت ساده که حتی در این صورت هم بدون آگاهی از اصول حکومت، این مردم چندان در راس قدرت دوام نمی آورند، کار دشواری نیست.

طرح مدیریت رهبر

اگر نمی توان به طور مستقیم بر جامعه تأثیر گذاشت، پس ارزش آن را دارد که از طریق رهبر آن انجام شود. به این ترتیب، شخص اصلی در هر ساختاری می تواند فعالیت کند: تحریریه، پژوهشکده، کارخانه، سرویس ویژه یا وزارت.

رهبر تمایل دارد به توصیه های "مشاوران مخفی" خود که همیشه در هر سازمانی وجود دارد گوش دهد. معمولاً اینها افرادی هستند که تمایل دارند "برای هدف تشویق کنند." با شرکت در هر گونه همایش و گردهمایی متخصصان در حوزه خود،چنین مشاورانی در اطراف "مقامات" گروه می شوند و روندهای جدیدی را از آنها ترسیم می کنند.

مسلح با دانش و توصیه های تازه، "مشاوران مخفی" در مورد آنها به رهبر می گویند و او نیز به نوبه خود تمام اطلاعات را به بقیه کارکنان منتقل می کند و اصلاحات لازم را در سازمان خود انجام می دهد. بنابراین، مشخص می شود که گزینه دیگری برای مدیریت بدون ساختار جامعه از طریق شخصی که آن را رهبری می کند، ایجاد می کند.