2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25
در شرایط مدرن، کسب و کار باید توسط مدیران حرفه ای کنترل شود که قادر به توسعه رویکردهای نوآورانه برای ایجاد محصول خود باشند. مدیریت دارای جهت گیری ها و وظایف بسیاری است. این ممکن است کنترل فعالیتهای مالی و توسعه پروژهها و تصویب استراتژیها باشد، اما در همه موارد، مدیریت کسبوکار باید تلاش کند تا برنامهای ایجاد کند که به کارآفرین اجازه دهد به اهداف خود برسد و تجارت خود را گسترش دهد.
جایگاه مدیریت نوآوری در کسب و کار
یک مدیر خوب به این فکر می کند که چگونه مشکلات پیش روی سازمان را به بهترین نحو حل کند. در اینجا تصمیم می تواند به صلاحدید خود شما گرفته شود، اما نتیجه نهایی به آن بستگی دارد. مدیر باید انتخاب کند که کدام استراتژی را دنبال کند.
در این لحظه به کمک می آیدتاریخچه.
از زمان تولد مفهوم مدیریت و مکاتب نظری آن در کسب و کار، روند زیر مشاهده شده است: هر کارآفرین موفقی با عرضه چنین محصولی به موفقیت دست یافته است که هیچکس قبل از او عرضه نکرده است. محصولی استثنایی و منحصر به فرد است که مشکلات انسان را حل می کند و دلیلی برای تقلید فراهم می کند. چنین عواملی کارآفرین را به یک انحصارگر انحصاری در تجارت خود تبدیل کرد.
فعالیت معرفی محصولات جدید «مدیریت نوآوری» نامیده می شود. در آینده، نوآوری مدیریت استراتژیک شرکت را تعیین کرد، زیرا آنها به آینده نگاه می کردند. بارزترین نمونه تاریخی مدیریت نوآوری، محیط سازمانی تحت رهبری هنری فورد است که موفق به ایجاد اولین تولید خودکار اتومبیل در جهان شد.
شایستگی های یک مدیر در هنگام تدوین استراتژی
مدیریت نوآوری نیازمند رویکردی شایسته است. اگر محصول یا خدمات جدیدی در حال ایجاد است، باید بتوانید آن را به درستی ارائه دهید تا تقاضا داشته باشید. دومی از عواملی شکل میگیرد که مستقیماً با مهارتهای مورد نیاز مدیر مرتبط است که باید در فرآیند سازماندهی مدیریت نوآورانه نشان دهد.
هنگام شکلگیری ایدهها، یک مدیر باید رقابت، میزان نیاز به محصول/خدمات معین در جامعه، اندازه بازار، درجه ریسک، میزان سرمایهگذاری و سود بالقوه را در نظر بگیرد. این به اصطلاح به فرآیند فیلترینگ ایده اشاره دارد که در آن شرکت باید موارد غیر ضروری را حذف کند و بیشترین را ترک کند.مورد نیاز است.
تاریخچه مختصر
XX قرنی است که در آن توسعه مدیریت نوآوری آغاز شد. مراحل شکلگیری آن چندان زیاد نبود، اما همه آنها گامی باورنکردنی به سمت پیشرفت برداشتند و تنها در یک قرن به یک علم کامل در مورد چگونگی بهتر کردن جامعه و سودآورتر کردن تجارت تبدیل شدند. این مراحل عبارتند از:
- دوران تولید انبوه، زمانی که بازار هنوز آنقدر از کالاهای مختلف اشباع نشده بود (سوم اول قرن بیستم).
- دوران بازاریابی انبوه که هدف آن بازیابی اقتصاد ایالات متحده پس از رکود بزرگ بود (تا اواسط قرن بیستم ادامه داشت).
- دوران فراصنعتی که با علم و فناوری اطلاعات سرچشمه گرفت (از نیمه دوم قرن بیستم شروع شد و تا امروز ادامه دارد).
در دنیای فراصنعتی، وظایف مدیریت نوآوری که نیازمند تازگی و منحصربهفرد بودن است، سرانجام قویتر شده است. در نتیجه، در آغاز قرن بیست و یکم، بازارهای جهانی مملو از محصولاتی شد که 50 تا 70 سال پیش هیچ کس حتی نمی توانست رویای آنها را ببیند. از آن زمان، تعداد زیادی از استراتژی های نوآورانه در محیط کسب و کار ریشه دوانده اند و امروزه توسط بسیاری از شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرند. از آغاز قرن بیستم، مکاتب مدیریتی زیادی در آمریکا ایجاد شد که خاستگاه آنها دانشمندان و متفکران مشهوری چون F. Herzberg، A. Maslow، F. Taylor و دیگر بنیانگذاران نظریههای مدیریت علمی بودند. در این زمان بود که برای اولین بار اهمیت عامل روانی و اجتماعی در زندگی جامعه مورد توجه قرار گرفت که کسب و کار را بر آن داشت تا چیز جدیدی ایجاد کند.
کارکردهای فرآیند توسعه نوآوری
تئوری مدیریت سازمان چندین گروه از عملکردهای مدیریت نوآور را شناسایی می کند. آنها همچنین مراحل خاصی را در توسعه یک محصول نوآورانه نشان می دهند. اولین قدم پیش بینی خطرات و مزایای آن است. سپس تابع برنامه ریزی وارد عمل می شود که در حال حاضر مستقیماً زیربنای طرح توسعه، اجرا و انتشار نوآوری برنامه ریزی شده است. در میان کارکردها، موارد مهمی مانند تجزیه و تحلیل محیط خرد و کلان انجام شده در جریان کار، اتخاذ تصمیمات مدیریتی، ایجاد انگیزه در پرسنل و کنترل بر پیشرفت معرفی نوآوری ها وجود دارد. تنها زمانی که فرآیند مدیریت به درستی پیش برود، شرکت ها می توانند موفق شوند. اهداف مدیریت نوآوری هیچ تفاوتی با انواع دیگر آن ندارد، اما همانطور که همه کسانی که از این نظریه حمایت کردند، با رویکردی نوآورانه قابل دستیابی هستند.
راهبردهای تحقیق و توسعه (تحقیق و توسعه)
یک عامل کلیدی در مدیریت نوآوری در یک کسب و کار، اولویت بندی مناسب ایده ها است. ایده های مدیر باید با واقعیت، عقل سلیم و اصل سودآوری مطابقت داشته باشد. در نتیجه، دقیقاً آن ایده هایی انتخاب می شوند که به بهترین وجه این اولویت ها را برآورده می کنند. در عمل، شرکت دارای مقدار محدودی سرمایه است که به سادگی نمی توان آن را هدر داد.
راهبردهایی وجود دارد:
- محافظت کننده، با هدف کاهشهزینه ها؛
- تهاجمی، شامل افزایش تولید؛
- جذب، تمرکز بر روابط تجاری؛
- نوآورانه مرتبط با نوآوری ها؛
- سرکش، رقابت خارج از کنترل؛
- تعاون;
- جذب متخصصان جدید.
چرخه زندگی جدید
هنگامی که یک محصول جدید به بازار معرفی شود، شرکت در کل چرخه عمر خود زنده خواهد ماند. ما نباید فراموش کنیم که هیچ چیز برای همیشه دوام نمی آورد و هر محصول جدیدی که برای استفاده عمومی عرضه می شود از اوج محبوبیت خود جان سالم به در می برد و به تدریج از مد می افتد.
در ابتدا، یک محصول جدید مرحله نوپایی را طی می کند، زمانی که به تازگی به بازار معرفی می شود و هنوز کسی از آن اطلاعی ندارد. در این مرحله اول از همه تبلیغات و کیفیت خود محصول مهم است. او باید خودش را ثابت کند. سپس، با توجه به موفقیت در مرحله قبل، زمان رشد آغاز می شود، زمانی که نوآوری مد می شود و محبوبیت پیدا می کند. بعد از آن مرحله بلوغ فرا می رسد. در این مرحله محصول در اوج شکوه است، محبوبیت دارد و موفقیت و درآمد خوبی را برای شرکت به ارمغان می آورد. در پایان چرخه زندگی، لحظه ای فرا می رسد که تازگی دیگر چنین نیست و به تدریج از مد می افتد. در برخی موارد، ممکن است همچنان محبوبیت بالایی در بین مشتریان داشته باشد. با این حال، این زمانی اتفاق می افتد که محصول واقعاً آنقدر نوآورانه بود که زندگی جامعه را تغییر داد و مردم به آن عادت کردند.
در غیر این صورت، نوآوری و درآمد کاهش می یابد و به زودی شرکت نیاز به توسعه دارداستراتژی های جدید.
ارزیابی مالی
مدیران با تجربه مزایای اقتصادی نوآوری خود را محاسبه می کنند. راه ها و فرمول های زیادی وجود دارد. از آنجایی که مدیریت نوآوری ارتباط نزدیکی با مدیریت سرمایه گذاری دارد، ابتدا لازم است نرخ بهره وام هایی را که می توان برای ایجاد یک پروژه جذب کرد، محاسبه کرد. سرمایهگذار قبل از سرمایهگذاری در یک پروژه آتی، ارزش آتی آن را با استفاده از فرمولهای اقتصادی خاص محاسبه میکند و سپس در مورد سرمایهگذاری تصمیم میگیرد.
تجزیه و تحلیل ریسک
احتمال خطرات فنی، مالی، پروژه ای، عملکردی یا سیاسی بسیار زیاد است. هر روش مدیریت نوآوری شامل تجزیه و تحلیل ریسک های بالقوه است. هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد، از پرسنل غیرمسئول گرفته تا خرابی های فنی یا مشکلات قانونی، که احتمال موفقیت را به شدت کاهش می دهد.
استعداد یک مدیر ترکیبی از احتیاط، آگاهی و خلاقیت است. مدیریت نوآوری بر این واقعیت استوار است که متخصصان به آینده نگاه می کنند و کار خود را با یک محاسبه دوربرد انجام می دهند.
بازاریابی نوآورانه
شرکتی که از اصول بازاریابی به عنوان یک فلسفه پیروی می کند، نسبت به شرکت هایی که در شرایط عدم اطمینان کامل، محصول جدیدی را در بازار عرضه می کنند، احتمال شکست در نوآوری بسیار کمتر است. بازرگانان با تجربه بازار رقابتی را مطالعه می کنند و بر اساس اطلاعات دریافتی، برنامه های بازاریابی تاکتیکی و استراتژیک تهیه می کنند.
همه چیز می تواند اینجا باشدهر چیزی. شرکت ها سعی دارند با نرم کردن سیاست قیمت گذاری، افزایش منابع، ایجاد تبلیغات منحصر به فرد و غیره، از رقبای خود پیشی بگیرند.
اجزای یک پروژه نوآورانه
جوهر مدیریت نوآوری یک پروژه منحصر به فرد است که می تواند یک سازمان را به خط مقدم برساند. عناصر آن همه مهم ترین جزئیاتی هستند که از آن تشکیل شده است. پروژه باید یک هدف داشته باشد که به نوبه خود به لیستی از وظایف از پیش تعریف شده تقسیم می شود که می تواند به آن منجر شود. این پروژه دارای چرخه عمر خاص خود، مجموعه ای از اقدامات برای اجرای آن و فهرستی از شاخص های کمی است که سطح آن را تعیین می کند.
همچنین مهم است که پروژه باید شرکت کنندگان داشته باشد. مشتری و مجری در صورت لزوم ظاهر می شوند. مشتری کاربر اصلی نتایج پروژه است، در حالی که پیمانکار شخصی است که تحت قرارداد با مشتری کار می کند. این پروژه همچنین دارای سرمایهگذارانی است که بودجه ارائه میکنند، طراحان محصول را نظریهپردازی میکنند و فروشندگان منابع را ارائه میکنند. کار بر روی نوآوری توسط مدیران، اعضای شورای علمی و ساختارهای خارجی که ممکن است علاقه مند به ایجاد یک محصول باشند ارائه می شود. این ساختارها می توانند خصوصی و عمومی باشند، در صورت لزوم می توانند به عنوان سرمایه گذار ظاهر شوند. این زمانی اتفاق می افتد که سازمان های بزرگ به نوعی فناوری یا محصول نوآورانه نیاز دارند. چنین شرکتی آماده حمایت از یک ایده تجاری جدید خواهد بود.
توصیه شده:
ماهیت و مفهوم سازمان. شکل مالکیت سازمان. چرخه حیات سازمان
جامعه بشری متشکل از سازمانهای بسیاری است که میتوان آنها را انجمنهای افرادی نامید که اهداف خاصی را دنبال میکنند. آنها یک سری تفاوت دارند. با این حال، همه آنها تعدادی ویژگی مشترک دارند. ماهیت و مفهوم سازمان در مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت
توسعه سازمان: روش ها، فناوری ها، وظایف و اهداف
در چارچوب این مقاله به مفهوم توسعه سازمان در شرایط مدرن پرداخته شده است. روش های اصلی، فناوری ها، اهداف و اهداف فرآیند توسعه ارائه شده است. تغییراتی که زمینه ساز توسعه است
سازمان مدیریت سازمانی: کارکردها، روشها و اهداف
کسب و کار تحت تأثیر عوامل زیادی قرار می گیرد: رقابت در فعالیت های مستمر، وضعیت اقتصادی جمعیت، کیفیت کالاها و خدمات ارائه شده، موقعیت شرکت و دور بودن آن از مراکز فروش و غیره. اما، شاید، مهم ترین چیزی که موفقیت شرکت به آن بستگی دارد، سازماندهی مدیریت شرکت است
تقسیم کار افقی عبارت است از سطوح مدیریت در سازمان مفهوم اهداف و مقاصد
برای بهره وری شرکت از تقسیم افقی و عمودی کار در مدیریت استفاده می شود. جزئیات فرآیند تولید و توزیع اختیارات بین مدیران سطوح مختلف را فراهم می کند. برای بهبود عملکرد شرکت، دانستن اصول تقسیم کار و همچنین تعیین صحیح اهداف و مقاصد سازمان ضروری است
کنترل در سازمان: ابزارها، اهداف و مقاصد
کنترل در یک سازمان چیست و نقش آن در سیستم مدیریت مدرن سازمان چیست؟ اهداف، مقاصد، کارکردها، روش ها، ابزارها و مفاهیم اصلی کنترل. تفاوت بین کنترل عملیاتی و کنترل استراتژیک چیست و چه رابطه ای با هم دارند؟ اجرای کنترل در شرکت