2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25
Jack Welch جنرال الکتریک را راه اندازی نکرد - زمانی که او کنترل را به دست گرفت، این شرکت بیش از صد سال قدمت داشت، اما او موفق شد آن را متحول کند و درباره آن کتاب بنویسد. در کمال تعجب بسیاری از کارشناسان که استدلال میکردند جنرال الکتریک برای رشد سهام آن بسیار بزرگ است و سرمایهگذاری در آن فقط به خاطر سود سهام است، دو دهه رهبری ولش ارزش آن را 40 برابر افزایش داد.
پسر لکنت زبان
Jack Welch در 19 نوامبر 1935 در Peabody، ماساچوست متولد شد. پدر و مادرش، پدر جان فرانسیس ولش و مادرش گریس، سعی کردند حس اعتماد به نفس را در پسرشان القا کنند که در طول زندگی حرفه ای برای او مفید بود.
جک در کودکی کمی لکنت داشت، اما این مانع از موفقیت او در مدرسه و ورزش نشد. او مدرک مهندسی شیمی را در سال 1957 و دکترا را در سال 1960 قبل از پیوستن به جنرال الکتریک به عنوان مهندس دانشیار دریافت کرد.
همیشه بیش از آنچه خواسته شده است بدهید
جکولش که در جنرال الکتریک با توسعه یک پلاستیک جدید برای کاربردهای صنعتی، پلی فنیلن اکسید (PPO) شروع به کار کرد، با یک تیم توسعه کوچک کار کرد. به دلیل ساختار وسیع جنرال الکتریک، او در نهایت مجبور شد پروژه خود را به دانشمندان ارشد "بفروشد" تا از آنها کمک بگیرد.
ولش با روبن گوتوف، مدیر اجرایی جنرال الکتریک، رابطه خوبی برقرار کرد و همیشه بیش از آنچه از او خواسته شده بود، انجام می داد. هنگامی که مدیر نیاز به تجزیه و تحلیل پروژه داشت، جک آن را همراه با تجزیه و تحلیل هزینه برای محصولات مشابه از شرکت های رقیب مانند DuPont ارائه کرد. این بخشی از استراتژی او بود که با فراتر رفتن از انتظارات و ارائه دیدگاهی جدید و شاید ارزشمند به مافوق خود از بین مردم متمایز شود.
اخراج ناموفق
وقتی ماهیت بوروکراسی یک شرکت بزرگ مانند جنرال الکتریک شروع به آزار ولش کرد، به ویژه کمک هزینه های یکسان برای همه کارمندان در سال اول کار، او سعی کرد استعفا دهد. با این حال، گوتوف با پیشنهاد افزایش دستمزد زیاد و موقعیتهای مدیریتی امیدوارکننده در آینده، او را متقاعد کرد که بماند. بنابراین رودولف موافقت کرد که به جک کمک کند تا برخی از بوروکراسی را که جنرال الکتریک را گرفتار کرده بود دور بزند. رفتار ویژه ای که او از سوی رئیس اجرایی داشت، اعتماد او را به سیاست تمایزی که متعاقباً اتخاذ کرد، تقویت کرد. جک ولش که نقل قولهایش بسیار محبوب است، به همین مناسبت گفت: «تمایز کردن افراد پرانرژی و برونگرا را ارتقا میدهد و افراد متواضع و درونگرا را دست کم میگیرد، حتی اگر با استعداد باشند.»
بیگ بنگ
در سال 1963، جک ولش درس دیگری در مورد کار با مردم دریافت کرد. کارخانه مواد شیمیایی منفجر شد و اگرچه کسی آسیب ندید، مرد جوان که می لرزید مجبور شد خود را روی فرش بکشد تا چارلی رید، یک مدیر سطح بالاتر، توضیح دهد. رید به جای سرزنش زیردستان خود، بر آنچه از این حادثه آموخته شد تمرکز کرد و از او برای جلوگیری از انفجارهای آینده راهنمایی خواست. ولش دفتر را با اعتماد به نفسی تازه و جنرال الکتریک متعهدتر ترک کرد.
هنگامی که شغلی برای مدیر پروژه فروش PPO مطرح شد، جک با وجود نداشتن تجربه کافی در این زمینه، از گاتاف برای پر کردن این موقعیت ناراحت شد. بدیهی است که او استعداد خاصی به عنوان فروشنده داشت، زیرا این انتصاب دریافت شد. ولش هر بار که سفارشها به 5000 دلار میرسند، رسم بر جشن گرفتن موفقیت تیمش با برپایی یک مهمانی است. فروش موفقیت آمیز تیم در سال 1968 منجر به انتصاب جک به عنوان مدیر کل کل بخش پلاستیک، جوانترین در GE شد.
Jack Welch: داستان مدیر
پلاستیک مورد پسند جنرال الکتریک قرار نگرفت زیرا این شرکت حتی پس از سالها تحقیق سرمایهبر برای شکستن تلاش میکرد. ولش، جوان و با اعتماد به نفس، پیش بینی کرد که تجارت پلاستیک جنرال الکتریک نسبت به رقیب DuPont، غول شیمیایی، دو برابر خواهد شد. جک و تیمش دست به یک شیرین کاری تبلیغاتی بی سابقه زدند. او بیلبوردهایی را متصور بود،یک تبلیغ رادیویی و حتی یک نمایش عمومی در یک پارکینگ زمانی که دنی مکلین، پارچ لیگ برتر، توپهایی را به سمت ولش پرتاب کرد که یک ورقه پلاستیکی صنعتی به عنوان محافظ در دست داشت.
جک در عرض سه سال به هدف خود مبنی بر دوبرابر کردن تجارت دست یافت و در نتیجه سبک مدیریتی خود را تقویت کرد. او در برخورد با بیکفایتی صریح و حتی کمی سنگدل بود و هرکسی را که استانداردهای او را نداشت به سرعت اخراج میکرد، اما نسبت به کسانی که این کار را میکردند نیز بسیار سخاوتمند بود. از کارمندانی که او تایید کرد انتظار می رفت سخت کار کنند، اما دستمزد بسیار خوبی نیز به آنها پرداخت کردند. بر اساس نتایج به دست آمده، در سال 1971 جک ولش به عنوان رئیس کل بخش شیمیایی و متالورژی شرکت ارتقا یافت.
کادرها درباره همه چیز تصمیم می گیرند
Jack Welch بر استخدام و حفظ بهترین افراد، فقط در مقیاس بزرگتر تمرکز دارد. نحوه استخدام و اخراج کارکنان او توجه غیر دوستانه مدیریت ارشد جنرال الکتریک را به خود جلب کرده است. شرکت بهطور فزایندهای بر ارشدیت و سیستم ارزیابی عملکرد معیوب بهعنوان معیاری برای ارتقاء تکیه میکرد، اما ولش با ارتقاء و استخدام افراد بر اساس شایستگی، آن سیستم را به چالش کشید.
در سال 1973، او در گزارش خود نوشت که یکی از اهداف بلندمدت او تبدیل شدن به مدیرعاملی شرکت است. در همان سال، ولش به مبلغ 2 میلیارد دلار به عنوان مدیر چند واحد ارتقا یافت. او که قادر به کاوش عمیق در همه زمینه ها از اشعه ایکس گرفته تا نیمه هادی ها نبود، از افرادی که تجارت را اداره می کنند بیشتر قدردانی کرد.از سال 1973 تا 1980، او از این مفهوم استفاده کرد - پرسنل بیش از هر چیز دیگری، هر بار پستهای مسئولیتپذیر بیشتری را اشغال میکردند.
Dark Horse
در سال 1977، واضح بود که موفقیت ولش در هر موقعیتی، او را به اسبی تیره در مسابقه تبدیل شدن به مدیرعامل شرکت، رجینالد اچ. جونز تبدیل کرد. به عنوان بخشی از آزمون، همه داوطلبان به دفتر مرکزی شرکت دعوت شدند و بخشهای بزرگی از آن را برای مدیریت در نظر گرفتند. جک کالاها و خدمات مصرفی را دریافت کرد. بخشی از این مجموعه شامل کسب و کاری بود که ولش بلافاصله پسندید - اعتبار. جک بعداً به عنوان مدیرعامل، موتور رشد جنرال الکتریک را به بخش اعتبار تبدیل خواهد کرد.
اشتباه قاطع
در رقابت برای نامزدی برتر، ولش یک اشتباه قابل توجه مرتکب شد. به اندازه کافی عجیب، این بعدها به او کمک کرد تا موفق شود. او توانایی خود را در انجام کارها و تصمیم گیری های سخت در مورد یک کسب و کار بازنده ثابت کرده بود، اما نگرانی هایی در مورد حس رقابت سخت خود داشت. از آنجایی که هزینه به دست آوردن بخش کابل و پخش کاکس ارتباط با هر مذاکره افزایش می یافت، ولش این معامله را لغو کرد.
او بیش از یک سال وقت صرف کرد تا هیئت مدیره جنرال الکتریک را در مورد نیاز به چنین خریدی متقاعد کند و اکنون باید اعتراف کند که اشتباه کرده است. برای برخی از اعضای هیئت مدیره، این واقعیت که ولش مرتکب اشتباه شد و به سرعت برای اصلاح آن اقدام کرد، استدلالی به نفع او بود. در سال 1980، با موافقت هیئت مدیره، رجینالد جونز به او اطلاع داد که او مدیر اجرایی جدید خواهد بود.کارگردان.
جک ولش برنده شد
سفر از مهندس جوان تا مدیر عامل 20 سال طول کشید، سرعت شگفت انگیزی برای بالا رفتن از نردبان شرکت با 29 سطح مدیریت. یکی از اولین کارهایی که جک ولش، برنده، به عنوان مدیرعامل انجام داد این بود که این سطوح را حذف کرد تا راه را برای افراد و ایدهها باز کند.
در طول زندگی حرفهایاش، اصول سادهای مانند "مردم همه چیز هستند" و تلاش مداوم برای پیشبینی و فراتر از انتظارات به ولش این امکان را داده است که از بین مردم متمایز شود. شکی نیست که جک اعتماد به نفس فوقالعادهای داشت، اما این تلاشی بود که به مردم انجام داد و اعتمادی که او را به یک مدیر عالی تبدیل کرد و به او کمک کرد تا شرکت را بهعنوان مدیرعامل تغییر دهد.
زندگی خصوصی
کارولین همسر اول ولش برای او چهار فرزند به دنیا آورد. در آوریل 1987، این زوج پس از 28 سال زندگی مشترک از یکدیگر جدا شدند. همسر دوم، جین بیزلی، سابقاً وکیل خرید و ادغام بود. عروسی در آوریل 1989 برگزار شد و طلاق در سال 2003رخ داد.
همسر سوم، سوزی وتلافر، یکی از نویسندگان کتاب برنده شدن جک ولش. زمانی او به عنوان سردبیر مجله هاروارد بیزینس ریویو کار می کرد. جین بیزلی که در آن زمان هنوز یک همسر بود، متوجه این ماجرا شد و به مدیریت مجله اطلاع داد. در اوایل سال 2002، وتلاوفر پس از اعتراف به رابطهاش با جک در حین آمادهسازی مصاحبهاش، مجبور به استعفا شد.
کتاب
- Jack: Straight from the Gut در سال 2003 منتشر شد.
- کتابWinning در سال 2005 منتشر شد و در فهرست پرفروشترینهای وال استریت ژورنال در رتبه اول قرار گرفت.
- در سال 2006 توسط Winning: 74 سخت ترین سوال در تجارت امروز دنبال شد.
در سال 2009، ولش مؤسسه مدیریت را به نام خود تأسیس کرد که شخصاً در برنامه درسی آن مشارکت داشت.
توصیه شده:
مدیریت ذهن: مفهوم، تعریف، اصول اولیه و کتاب های موضوعی
تعداد کمی از افراد مدرن می دانند چگونه زمان خود را مدیریت کنند. با وجود محبوبیت مدیریت زمان، مردم در جریان اطلاعات گم می شوند و نمی توانند زندگی خود را اصلاح کنند. و همه چرا؟ به این دلیل که آنها یک سیستم واحد برای ساختاردهی اطلاعات ندارند. مدیریت ذهن به شما کمک می کند تا به هرج و مرج ابدی نظم دهید
ادوارد دمینگ: بیوگرافی، کتاب
ادوارد دمینگ مردی است که روش جدیدی برای انجام تجارت ایجاد کرده است. دانشمندی که کمک کرد ژاپن به سطح جدیدی از توسعه اقتصادی برسد. متخصصی که همه مدیران ارشد این دنیا را می شناسند. هرکسی که میخواهد فرآیندهای کسبوکار را به درستی و مؤثر مدیریت کند، باید با بیوگرافی و آثار این شخص آشنا شود
وارن بافت بهترین سرمایه گذار در جهان است. بیوگرافی، کتاب ها، گفته ها، مسیر "فرقه از اوماها"
وارن بافت توسط هموطنانش به دلیلی اوراکل اوماها نامیده می شود. این سرمایهدار و تاجر حس متناقضی از فرآیندهای اقتصادی دارد. علاوه بر این، او شرکت سرمایه گذاری خود را با دستی محکم هدایت می کند، جایی که افراد همفکر در آن کار می کنند
Jack D. Schwager - کارشناس معاملات آتی و صندوق های تامینی: زندگی نامه، کتاب
مقاله امروز درباره جک شواگر است. این یک نویسنده و یک تاجر موفق است که حرفه خود را بنا کرد و به همه نشان داد که می توان به هر ارتفاعی دست یافت. ما به بیوگرافی این متخصص نگاه خواهیم کرد، همچنین در مورد کتاب ها و نکات او برای مبتدیان صحبت خواهیم کرد
چگونه یک کتاب نقدی را به درستی نگهداری کنیم. کتاب نقدی: پر کردن نمونه
طبق قوانین داخلی، همه سازمان ها موظفند منابع مالی رایگان را در بانک نگه دارند. در عین حال، اکثر تسویه حساب های اشخاص حقوقی باید به صورت غیرنقدی بین خود انجام شود. برای جریان نقدی به یک میز نقدی، کارمندی که با آن کار می کند و دفتری که معاملات در آن ثبت می شود نیاز دارید