لشکر پیاده نظام 316 ژنرال پانفیلوف. تاریخ لشکر، شاهکار مبارزان
لشکر پیاده نظام 316 ژنرال پانفیلوف. تاریخ لشکر، شاهکار مبارزان

تصویری: لشکر پیاده نظام 316 ژنرال پانفیلوف. تاریخ لشکر، شاهکار مبارزان

تصویری: لشکر پیاده نظام 316 ژنرال پانفیلوف. تاریخ لشکر، شاهکار مبارزان
تصویری: 😍 آموزش گام به گام طراحی و ساخت سایت از صفرتا صد - به صورت کاملاً رایگان 2024, نوامبر
Anonim

جوانان اکنون بازیگران و خوانندگان محبوب، سیاستمداران برجسته را به خوبی می شناسند و همه به افرادی که دهه ها پیش کار بزرگی انجام داده اند علاقه ندارند. اما نسل قدیم به خوبی از لشکر 316 پیاده نظام ژنرال پانفیلوف آگاه است که به قیمت جان خود، تصرف مسکو توسط نازی ها را خنثی کرد. در سال های جنگ و پس از جنگ، روزنامه های بسیاری در مورد این تقسیم نوشتند و همه 28 سرباز پانفیلوف پس از مرگ به قهرمانان اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شدند. به نظر می رسد، چه چیزی می تواند اشتباه باشد؟ به هر حال، شاهکار این افراد نترس مشهود است. اما موادی وجود داشت که ثابت می کرد لشکر تفنگ 316 بدتر و بهتر از سایر یگان هایی نیست که نازی ها را در حومه مسکو نگه می دارند. در هر یک از آنها، سربازان ما قهرمانانه جان خود را از دست دادند، که به دلایلی هیچ کس در مورد آنها چیزی نمی گوید، اما به دور از همه 28 سرباز پانفیلوف جان باختند. علاوه بر این، همه آنها قهرمان نبودند، برخی از آنها حتی خائن شدند.چیست - پرتاب گل به شاهکار سربازان شوروی یا تمایل به افشای حقیقت برای مردم؟ در این مقاله بر اساس اسناد اصلی سیر وقایع آن سال ها را بازیابی می کنیم تا هم جوانان و هم نسل بزرگتر تمام حقیقت قهرمانان را بیاموزند.

ژنرال پانفیلوف

فرمانده لشکر 316 پیاده نظام، IV پانفیلوف معروف، مردی خارق‌العاده بود. او در تاریخ 92/12/20 (سبک قدیم) یا 01/01/93 (جدید) به دنیا آمد، بنابراین هم انقلاب و هم جنگ جهانی اول را گرفت. در سال 1915 در ارتش تزاری جنگید، اما از سال 1918 سرباز ارتش سرخ شد، در کنار چپای بزرگ جنگید و شخصاً او را شناخت.

لشکر 316 تفنگ
لشکر 316 تفنگ

فرمانده افسانه ای پانفیلوف جوان را به عنوان پیشاهنگ منصوب کرد و بارها به شجاعت، جسارت، شجاعت و توانایی او در کنار آمدن با خطرناک ترین وظایف تقریباً بدون ضرر اشاره کرد. استعداد این فرمانده و انسانی - برای محافظت از مبارزان خود و در عین حال پیروزی بر دشمن - فرمانده لشکر 316 پیاده نظام و فقط یک فرد فوق العاده تا آخرین دقایق زندگی خود را حفظ خواهد کرد. او در هر شرایطی از هر یک از مبارزان خود به گونه ای مراقبت می کند که گویی پسر خودش هستند و به همین دلیل او را آکساکال و بعداً باتیا نامیده می شود. حتی 3.5 سال پس از مرگ مضحک پانفیلوف، یکی از سربازان لشکر او در برلین تسخیر شده روی دیوار می نویسد که او یک پانفیلووی است و این جمله را اضافه می کند: "پدر، برای چکمه ها متشکرم."

تولد 316 پیاده نظام

پس از فارغ التحصیلی از مدرسه پیاده نظام کیف، پانفیلوف در نهایت به آسیای مرکزی رفت و در آنجا با باسماچی ها جنگید. و همه جا، حتی در خطرناک ترین مناطق کوهستانی پر از باسمچی، در کنار اوهمسر عزیز و وفادارترین دوست او ماشا، ماریا ایوانوونا وجود داشت. I. V. Panfilov در سال 1938 به عنوان کمیسر نظامی جمهوری شوروی قرقیزستان منصوب شد. و در این سمت به رزمندگان جوان نه تنها به آموزش رزمندگان بلکه به نیازهای معمولی خانه که مخصوص همه فرماندهان نیست، بیشترین توجه را داشت.

در اوایل ژوئیه 1941، I. V. Panfilov به آلما آتا رفت و در آنجا شروع به تشکیل یک واحد رزمی قوی به نام "لشکر 316 تفنگ" کرد. پانفیلوف شخصاً افرادی را برای آن انتخاب کرد و به فعالان کومسومول و کمونیست های جوان ترجیح داد. پانفیلوف با ایجاد چنین واحد بزرگی که وظیفه اصلی آن مبارزه با نازی ها بود ، فراموش نکرد که مبارزان او اول از همه مردم و فقط پس از آن سرباز بودند ، بنابراین او شرایط عادی اسکان برای آنها ، منابع غذایی و مناسب را شکست داد. امکانات رفاهی، حتی کنسرت های موسیقی برای آنها ترتیب داد، و همه زنان به جای پاپوش و شلوار، جوراب و دامن صادر کردند.

فرمانده لشکر 316 تفنگ
فرمانده لشکر 316 تفنگ

آموزش نظامی

لشکر تفنگ افسانه ای 316، که صدها شاهکار به انجام رساند، در ابتدا یک واحد رزمی کاملاً هماهنگ نبود، زیرا مبارزان آن درک کمی از هنر نظامی داشتند، بسیاری حتی از تانک می ترسیدند. بنابراین ، I. V. Panfilov آموزش نظامی کارکنان لشکر خود را وظیفه اصلی قرار داد ، که برای آن فقط یک ماه به او فرصت داده شد. از فرماندهان گروهان و گردان، اواو خواستار آموزش افراد در نظم، استقامت شد و در عین حال با توجه به اینکه ترکیب لشکر تفنگ 316 شامل افراد 34 ملیتی بود (حتی افرادی بودند که یک کلمه روسی را نمی فهمیدند) به رویکرد خاصی اشاره کرد. به مبارزان به منظور جمع کردن همه آنها در خانواده دوستانه. این آموزش شامل راهپیمایی های اجباری طولانی، اجباری رودخانه ها، گرفتن آسمان خراش ها، حفر سنگر و سنگر، درگیری و ساختن گذرگاه ها بود. پانفیلوف برای غلبه بر ترس از تانک در جنگنده های خود، حملات تراکتورهای آموزشی را ترتیب داد که در طی آن رزمندگان در سنگر می نشستند، منتظر می ماندند تا تراکتورها از روی آنها عبور کنند و سپس آنها را با نارنجک های آموزشی پرتاب کردند.

تعمید آتش

سربازان لشکر 316 پیاده نظام در 30 ژوئیه سوگند یاد کردند و در 18 آگوست به نزدیک نووگورود رسیدند و به ارتش 52 پیوستند. رزمندگان لشگر با نبودن در خط مقدم، تعدادی عملیات شناسایی انجام دادند. ستوان کورولف با جوخه خود متمایز شد، که "زبان"، یک مسلسل را گرفت و چندین آلمانی را نابود کرد. این اولین سورتی رزمی آنها بود که با موفقیت بسیار انگیزه ای برای مبارزان به پایان رسید.

اما لشکر 316 پیاده نظام عملیات نظامی گسترده ای را در نزدیکی لنینگراد انجام نداد و در اوایل پاییز به جهت مسکو به ارتش 16 روکوسوفسکی منتقل شد. قرار بود لشکر 316 پیاده نظام پانفیلوف راه نازی ها را به سمت ولوکولامسک مسدود کند و در یک جبهه 50 کیلومتری مواضع دفاعی بگیرد. در اینجا، هنگ توپخانه 857 کورگانف وارد لشکر شد، اما پانفیلوف همچنان فاقد تجهیزات نظامی ضد تانک بود، اگرچه حتی از سلاح های ضد هوایی و کاتیوشاهای باشکوه ما استفاده شد.

ترکیب لشکر تفنگ 316
ترکیب لشکر تفنگ 316

تاکتیک نظامی پانفیلوف

پانفیلوف، محبوب هم فرماندهان و هم جنگجویان، ژنرال لشکر 316 پیاده نظام توجه شخصی زیادی داشت، زیرا پیچیدگی کار را به خوبی درک می کرد. برای افزایش شانس پیروزی، او از تاکتیک های جنگی که خودش توسعه داده بود استفاده کرد و پرسنل را متقاعد کرد که تهاجمی، حتی در غیرقابل پیش بینی ترین موقعیت ها، بر دفاع ارجحیت دارد. بعداً این تکنیک جان صدها مبارز را نجات می دهد و در واقع قانون اصلی باتی او را تأیید می کند که بارها به مبارزان گفته است که نمی خواهد آنها بمیرند، او می خواهد همه آنها زنده بمانند.

اینجا فقط یکی از نمونه های باشکوهی است که ستوان کرایف خود را متمایز کرد. گروهان او بلند مرتبه ای را اشغال کرد، اما توسط تانک ها و پیاده نظام دشمن وارد حلقه ای تنگ شد. کرایف که محکوم به مرگ بود، ناگهان به حمله رفت و نه تنها حلقه را شکست، بلکه 3 تانک و تعداد زیادی نازی را نیز نابود کرد و خودش با یک گروه از محاصره فرار کرد. بعداً یکی از آلمانی ها نوشت که شکست دادن جنگنده های لشکر 316 "وحشی" بسیار دشوار است، زیرا آنها همیشه ناگهانی عمل می کردند و از هیچ قانون جنگی پیروی نمی کردند.

شاهکار 28 جنگنده لشکر 316 پیاده نظام
شاهکار 28 جنگنده لشکر 316 پیاده نظام

جنگ در نزدیکی Volokolamsk

نوآوری های زیادی توسط فرمانده لشکر 316 پیاده نظام ارائه شد. یکی از این تکنیک ها حتی "حلقه Panfilov" نامیده شد و در سایر بخش های جبهه مورد استفاده قرار گرفت. اما با همه تلاش ها 316 شکست هایی هم داشت. بنابراین، در 15 اکتبر، آلمانی ها حمله قدرتمندی را آغاز کردند و تعداد زیادی تانک را به سمت لشگر پانفیلوف پرتاب کردند. فقط در جناح چپ، جایی کههنگ 1075 شجاعانه جنگید، بیش از 150 نفر از آنها بودند. نبرد فوق‌العاده سنگین بود، اما لشکر 316 تفنگ از محاصره فرار کرد و نقشه‌های نازی‌ها را نابود کرد، زیرا پانفیلوف توانست به موقع با مقدار زیادی توپ ضدتانک به 1075 ام کمک کند.

بعد از 4 روز، آلمانی ها به مسکو نزدیک شدند و روستاهای جداگانه را اشغال کردند. در این نبردها، کاپیتان لیسنکو، که دفاع از روستای اوستاشوو را بر عهده داشت، کاپیتان مولچانوف، که 6 تانک را با جنگنده های خود ناک اوت کرد، بالاترین قهرمانی را نشان داد. اما آلمانی ها بدون توجه به تلفات خود به مسکو شتافتند. قبلاً در 25 اکتبر ، آنها حدود 120 تانک را به سمت لشکر پانفیلوف پرتاب کردند. پانفیلوف برای نجات سربازان خود دستور عقب نشینی و تسلیم ولوکولامسک را داد. روکوسفسکی او را از دادگاه نجات داد و ژوکوف او را از اعدام نجات داد.

شاهکار 28 جنگنده لشکر 316 تفنگ
شاهکار 28 جنگنده لشکر 316 تفنگ

جنگ برای مسکو

با الهام از موفقیت، نازی ها به حمله ادامه دادند. 16 نوامبر فرا رسید، روز سخت ترین (به گفته ژوکوف) نبرد برای مسکو و روزی که 28 سرباز لشکر تفنگ 316 شاهکار بی سابقه خود را انجام دادند. آلمانی ها به سمت شکست رفتند، ورماخت 2 لشکر از این قبیل را به سمت ولوکولامسک پرتاب کرد. یک لشکر پیاده به آنها کمک می کرد. بر اساس خاطرات رزمندگان بازمانده، مورد حمله تانک هایی قرار گرفته اند که نیروهای پیاده روی آن ها می نشستند و بی وقفه تیراندازی می کردند. رزمندگان ما حتی نمی توانستند سرشان را بالا بیاورند تا ببینند نارنجک را کجا پرتاب کنند. در همان زمان هواپیماها آنها را از بالا بمباران کردند. تمام این بهمن مرگ توسط یک لشکر 316 تفنگ پانفیلوف مخالفت شد.

با سپیده دم، حمله ای قدرتمند به دوبوسکووو آغاز شد، جایی کههنگ تفنگ 1075. فرماندهی آن بر عهده ایلیا واسیلیویچ کاپروف بود. در همان زمان، گروهان 6 از Shiryaevo، 4 - مستقیما Dubosekovo، 6 - منطقه بین Petelino و ارتفاع 251 دفاع کرد. دشمن حدود 60 تانک به سمت گروهان 4 پرتاب کرد و ما فقط 1 اسلحه ضد تانک و 2 تانک داشت. جوخه های ضد تانک !

دعوا به مدت 4 ساعت ادامه داشت. در این مدت پانفیلووی ها 18 تانک دشمن را کوبیدند و صدها سرباز را منهدم کردند. نسخه رسمی به شرح زیر است: همه 28 سرباز گروهان کشته شدند، اما دشمن متوقف شد. همچنین مربی سیاسی، واسیلی کلوچکوف سی ساله، کشته شد، که به قول معروف روسیه عالی است، اما جایی برای عقب نشینی وجود ندارد، زیرا مسکو عقب است.

مرگ پانفیلوف

برای این شاهکار بزرگ، لشکر 316 تفنگ پانفیلوف در 17 نوامبر به لشکر تفنگ هشتم گارد تبدیل شد. علاوه بر این، به او نشان پرچم قرمز اعطا شد. پانفیلوف از این بابت بسیار خوشحال بود ، زیرا مدتها آرزو می کرد که لشکر او به یک بخش نگهبان تبدیل شود. در 18 نوامبر، او با دخترش والنتینا، یک پرستار در بخش خودش ملاقات کرد. در این دیدار، ایوان واسیلیویچ برای گفتگو با خبرنگاران مسکو به مقر واقع در روستای گوسنوو احضار شد. گفتگو در گودال در جریان بود و با پیامی در مورد حمله جدید تانک توسط نازی ها قطع شد. پانفیلوف با عجله به خیابان رفت، به سوی مبارزانش، از گودال بیرون پرید. در همین لحظه یک گلوله در همان نزدیکی منفجر شد. در مقابل چشمان مردم حیرت زده، ژنرال شروع به آویزان کرد. بر حسب تصادف شیطانی، یک قطعه کوچک درست در معبد به او برخورد کرد. قهرمان باشکوه در مسکو، در گورستان نوودویچی به خاک سپرده شد و بخش او پانفیلوفسکایا نام داشت.

ژنرال لشکر 316 پیاده نظامپانفیلووا
ژنرال لشکر 316 پیاده نظامپانفیلووا

جام ها و باخت ها

در طول سخت ترین عملیات نظامی جنگ جهانی دوم، که از 16 تا 19 نوامبر بود، نه تنها فرمانده محبوب لشکر 316 پیاده نظام، که از مسکو دفاع می کرد، جان باخت. میهن هزاران قهرمان خود را در این نبردها از دست داد. بنابراین، در ابتدای تشکیل، لشکر 316 متشکل از 11347 جنگنده بود و تا 16 نوامبر حدود 7000 نفر از آنها باقی مانده بودند، به ویژه، 1534 نفر در هنگ 1075، 1666 در 1073 و 2078 سرباز و فرمانده بودند.. پس از نبرد مرگبار، 120 نفر در هنگ 1075، از جمله مجروحان، در 1073 - 200 باقی ماندند، و در بزرگترین هنگ، 1077، تنها حدود 700 جنگجو وجود داشت. ضرر، البته، وحشتناک است. در شرکت معروف چهارم، تنها 20 نفر از 140 نفر زنده ماندند. در مجموع، پانفیلووی ها به مدت دو ماه در دیگ جهنمی دوبوسکووو-کریوکوو "پختند". در این مدت، آنها 9000 سرباز نازی، حدود 100 تانک را نابود کردند، 4 لشکر آلمانی - 1 تانک، 1 موتوری و 2 پیاده نظام را شکست دادند.

پس از یک شاهکار

مواد نشان می دهد که در 16 نوامبر، چندین هزار نفر از مبارزان سرافراز ما که از مسکو دفاع کردند، جان باختند. چرا فقط شاهکار 28 سرباز لشکر 316 پیاده نظام برای تمام جهان شناخته شده است؟ این به پیشنهاد کارمندان روزنامه Krasnaya Zvezda Otenberg، Krivitsky، Koroteev رخ داد. کریویتسکی اعتراف کرد که مقاله خود را تحت فشار شرایط اختراع کرده است. فرمانده 1075، I. V. Kaprov که پس از نبرد جان سالم به در برد، رسماً اظهار داشت که روزنامه نگاران شخصاً با او ملاقات نکردند و هیچ اطلاعاتی دریافت نکردند و نه 28، بلکه بیش از 100 نفر از مردان پانفیلوف در آن نبرد معروف جان باختند. همه آنها مانند شیطان جنگیدند و از هر وجب از سرزمین مادری خود دفاع کردند، اما هیچ شاهکاری از 28 نفر وجود نداشت.تمام اسامی (که به یاد داشت) مبارزانش که به پانفیلووی معروف شدند توسط کاپیتان گروه چهارم گاندیلوویچ به کریویتسکی دیکته شد و این 2 ماه پس از نبرد اتفاق افتاد و کریویتسکی خود عبارت کلوچکوف را نوشت.

فرمانده لشکر 316 پیاده نظام
فرمانده لشکر 316 پیاده نظام

اشتباهات کشنده و آزاردهنده

بی شک لشکر 316 پیاده نظام نه فقط قهرمانانه، بلکه در آستانه توانایی های انسانی، فقط نه با 28 نفر تجلیل شده، بلکه تک تک جنگیدند. اما به لطف بی صداقتی کسانی که شخصاً جان خود را به خطر نینداختند، شاهکار همه مبارزان به قهرمانی گروه کوچکی از مردم تقلیل یافت. بنابراین، کریویتسکی به دروغ گفت که او موفق شده است در مورد نبرد در بیمارستان از یکی از 28 پانفیلوف ناتاروف، که به زودی درگذشت، بشنود. اما او نتوانست این کار را انجام دهد، زیرا در زمان نبرد معروف او 2 روز مرده بود. در میان کشته شدگان و سربازان پانفیلوف پس از مرگ، دانیل کوژبرگنوف (کوژابرگنوف) است که در طول نبرد توسط آلمانی ها اسیر شد. پس از آن، او به جنگل فرار کرد، در آنجا سرگردان شد تا اینکه توسط سواران ژنرال دواتور شوروی پیدا شد. این عنوان و جایزه قبلاً در آن زمان برای او صادر شده بود ، بنابراین در اسناد ، نام و نام خانوادگی او فوراً توسط عسکر کوژبرگنوف جایگزین شد که به وی اعطا شد. اما این جنگنده نیز در نبرد معروف شرکت نکرد زیرا فقط در ژانویه 1942 وارد لشکر 316 شد.

اشکالات زیر خوش شانس هستند. بنابراین، پانفیلووی ها پاول گاندیلوویچ (فرمانده)، ایلاریون واسیلیف، دیمیتری تیموفیف، گریگوری شمیاکین، ایوان شادرین پس از مرگ اعطا شدند. همه آنها پس از نبرد زنده ماندند و جوایز خود را دریافت کردنددر سلامتی خوب متأسفانه گاندیلوویچ در آوریل 1942 درگذشت، بقیه توانستند از جنگ جان سالم به در ببرند.

قهرمان یا خائن؟

فاحش ترین واقعیتی که شکوه لشکر 316 پیاده نظام را تحت الشعاع قرار می دهد قسمتی با ایوان اوستافیویچ دوبروبابین، فرمانده سابق این گروه است. گوندیلوویچ وقتی نام خانوادگی خود را صدا زد نمی دانست که دوبروبابین دستگیر شده و به عنوان پلیس خدمت می کند و حتی رئیس پلیس می شود ، بنابراین با غیرت وظایف خود را انجام می دهد ، اگرچه او مانند قهرمان اتحاد جماهیر شوروی به حساب می آمد. استراحت پس از مرگ پس از دستگیری، حکم اعطای عنوان به او لغو شد و خائن به 15 سال زندان محکوم شد. بعدها، دوبروبابین درخواست کرد که ننگ شرم آور از او حذف شود، اما همیشه رد شد. او تنها در سال 1993 پس از اعلام استقلال اوکراین بازسازی شد.

دیگر پانفیلوویت

نه تنها گروهان چهارم از لشکر 316 تفنگ در 16 نوامبر خود را متمایز کرد. به عنوان مثال، 120 سرباز گروهان 1 از روستای Matrenino دفاع کردند. آنها توسط ستوان فیلیمونوف فرماندهی می شدند. آنها چندین تانک و 300 نازی را نابود کردند. از گروه ششم که در نزدیکی پتلینو مستقر بود، تنها 15 نفر از این حمله جان سالم به در بردند. این چند ساعت دفاع را نگه داشت، 5 تانک را منفجر کرد، اما همه 15 رزمنده جان باختند. تحت فرماندهی ستوان جوان کرایف ، گروهان دوم یک 231، 5 مرتفع را در دست داشت و اصلاً گلوله و سلاح ضد تانک نداشت ، اما به نحوی موفق شد 3 تانک را منفجر کند ، 200 نازی را نابود کند ، یک جایزه را به دست آورد. 3 مسلسل و 1 ماشین سواری. در نزدیکی روستای یادروو، 20 نفر از مبارزان ما به فرماندهی ستوان های اسلام کولف و اوگوریف، یک گردان فاشیست را شکست دادند.تیراندازان.

شاهکارها در روزهای دیگر نیز انجام شد. در 17 نوامبر، 17 سرباز هنگ 1073 در نزدیکی روستای میکانینو تا حد مرگ جنگیدند. 15 جنگنده کشته شدند، اما 8 تانک از 25 تانک که به سمت آنها می رفت منهدم شد. در 18 نوامبر ، 11 جنگجو از هنگ 1077 به فرماندهی ستوان فرستوف در نزدیکی روستای استروکوو برای چند ساعت (تا آخرین فرد زنده) با حملات کل گردان نازی ها و تانک ها مبارزه کردند. حیف است که اطلاعات کمی در مورد عملکرد این قهرمانان وجود دارد.

توصیه شده: