2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25
قبل از بحران جهانی 2008، موسسات مالی در هر شکل و اندازه ای تامین مالی بدهی را مسلم می دانستند، بدون اینکه هزینه نقدی کمی داشته باشند. در طول یک رکود عمیق، بسیاری از موسسات برای حفظ سطح مناسبی از ریسک نقدینگی تلاش ناموفقی کردند که منجر به شکست بسیاری از بانکهای ردیف دوم شد. بانک های مرکزی مجبور شده اند برای سرپا نگه داشتن اقتصاد مداخله کنند.
ریسک های بانکی
با شروع به نشستن گرد و غبار از دیوارهای بانک های فروریخته، مشخص شد که بانک ها و شرکت های بازار سرمایه باید نقدینگی خود را بهتر مدیریت کنند. و غریزه صیانت نفس تنها انگیزه این نیست. پیامدهای مدیریت ناکافی ریسک می تواند بسیار فراتر از دیوارهای هر موسسه مالی باشد. آنها می توانند کل اکوسیستم مالی کشور و حتی اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار دهند.
ریسک نقدینگی عبارت است از ناتوانی بانک در انجام تعهدات خود در قبال مشتریان و طرفین به دلیل کمبود وجوه در حساب های کارگزار. پس از گذراندن سالها در سایه، این موضوع ناگهان به یک موضوع داغ در مدیریت ریسک تبدیل شد و خود را به عنوان یک هتمن در طول بحران مالی ثابت کرد.
تلاش های نظارتی برای کنترل بانک ها
عواقب بیشتر بلایای طبیعی معمولاً شامل اقدامات زیادی برای جلوگیری یا به حداقل رساندن خسارت ناشی از هر گونه بلایای مشابه در آینده است. زمانی که یک زلزله کل شهرها را ویران می کند، کشورها روی سیستم های هشدار اولیه بهتر سرمایه گذاری می کنند. سیل های بزرگ در هلند در سال 1953 منجر به ساخت زیرساخت های پیچیده پیشگیری از بلایا در این کشور شد. رسوایی انرون باعث شد ایالات متحده قانون ساربنز-آکسلی را معرفی کند.
بحران مالی جهانی 2008-2009 تفاوتی ندارد رگولاتورها قوانینی از فرانک داد و مقررات زیرساخت بازار اروپا (EMIR) تا بازل III را برای جلوگیری از بحرانهای مالی مشابه ناشی از ریسک نقدینگی در آینده وضع کردهاند.
اقدامات پیشگیری از بحران
به عنوان بخشی از اصلاحات بازل III، تنظیمکنندهها قوانین جدیدی را برای بانکها برای کنترل و مدیریت ریسک خود ایجاد کردهاند که میتوان آن را بهطور ساده بهعنوان تهدید تمام شدن پول نقد تعریف کرد. کمیته بانکداری بازلسازمان نظارت حداقل محدودیت هایی را برای دو پارامتر کلیدی مورد استفاده برای ارزیابی ریسک نقدینگی معرفی کرد. موسسات مالی در سراسر جهان باید این نسبت ها را در سطح مورد نیاز حفظ کنند. چنین محدودیتهایی میتواند تأثیر قابلتوجهی بر مشتریان آنها داشته باشد.
نسبت های کنترل ریسک مؤسسات مالی
اولین پارامتر، نسبت پوشش نقدینگی (LCR) است که برای بهبود پوشش نقدینگی کوتاه مدت بانک ها طراحی شده است. LCR بهعنوان مجموع داراییهای نقدی با کیفیت بالا تقسیم بر جریان نقدی مورد انتظار، از جمله تعهدات وام دریافتنشده، طی 30 روز محاسبه میشود.
تنظیمکنندهها میخواهند از این واقعیت راحت باشند که در صورت کاهش غیرمنتظره سطح نقدینگی، بانک دارایی کافی خواهد داشت که میتواند به راحتی آن را به پول نقد تبدیل کند تا در شرایط استرسزا جان سالم به در ببرد و از بدترین سناریو جلوگیری کند. از تبدیل شدن به ورشکستگی.
دومین اقدام نظارت بر نسبت خالص سرمایه گذاری پایدار (NSFR) است، که برای افزایش بودجه پایدار در ترازنامه بلندمدت طراحی شده است تا از تهدید کسری نقدی برای برآورده کردن تعهدات جلوگیری شود.
این نسبت به منظور تشویق و تشویق بانک ها به استفاده از منابع پایدار برای تامین مالی فعالیت های خود و کاهش وابستگی آنها به تامین مالی مجدد کوتاه مدت تدوین شده است. بنابراین، ریسک نقدینگی سرمایه بانک ها به حداقل می رسد.
سریعناپدید شدن این نوع اهرم ها در طول بحران، دلیل اصلی شکست چندین موسسه بزرگ از جمله Leman Brothers بود. بر این اساس، موسسات مالی باید اطمینان حاصل کنند که میزان بودجه پایدار در دسترس آنها از مقدار لازم برای پرداخت به مشتریان در طی 12 ماه بیشتر است.
تاثیر اقدامات نظارتی بر جامعه تجاری
یکی از پیامدهای ناخواسته مقررات جدید بانکی این است که خطرات نقدینگی آتی فراتر از بانک ها گسترش یافته و آسیب جدی به بخش شرکت ها وارد می کند. شرکت ها باید به طور جدی در مورد موقعیت ریسک نقدینگی خود و چگونگی بقای خود در زمان بروز بحران در آینده فکر کنند.
واضح ترین پیوند بین بانک ها و شرکت ها این واقعیت است که شرکت ها برای نیازهای مالی خود به شدت به بانک ها وابسته هستند. الزامات سختتر برای مدیریت ریسک نقدینگی دارایی در بخش مالی بدون شک بر وامدهی شرکتها تأثیر میگذارد.
تهدید یک بحران عمیق تر؟
اثر در آینده بسیار بدتر خواهد بود زیرا قوانین جدید بازل III که بر بانک ها تحمیل می شود، مشکلات مدیریت ریسک نقدینگی را به بخش شرکت ها منتقل می کند. این قوانین، ایفای نقش سنتی خود در پرداخت وام را برای بانک ها دشوار می کند. شرکتها باید برای دریافت بودجه از بانکها بجنگند.
عدم دسترسی به وام بانکیتوانایی شرکت ها را برای برنامه ریزی فرآیندهای تجاری از قبل محدود می کند. تحت این شرایط، آنها به شدت به بانکها وابسته هستند که در اولین نشانههای مشکل، خطوط اعتباری کوتاهمدت را قطع میکنند.
تغییر در معاملات مشتقه
حتی بدتر، قوانین جدید تسویه، که هدف آن انتقال معاملات مشتقه به پلتفرمهای تسویهشده مرکزی است، شرکتها را مجبور میکند که حاشیه روزانه را در برابر موقعیتهای مشتقهشان ارسال کنند. این امر باعث نوسانات گسترده روزانه در منابع نقدینگی شرکت خواهد شد. روی هم رفته، این دو اثر به دنیایی اشاره میکنند که در آن شرکت کنترل بسیار کمتری بر منابع جریان نقدی خود دارد، با افزایش تقاضا برای نقدینگی و کاهش عرضه.
مدیریت ریسک نقدینگی شرکتی
بانکهایی که از بحران مالی اخیر جان سالم به در بردهاند، مجبور شدهاند شیوههای مدیریت نقدینگی خود را مدرنسازی کنند تا بهتر برای بحرانهای نقدینگی آینده آماده شوند. یک تاکتیک این است که بیشتر تهدیدات بالقوه را از بانکداری خارج کرده و به بخش شرکتی وارد کنیم. در نتیجه، بحران فعلی سر خود را در بخش شرکتها بالا میبرد. اگر شرکتها نمیخواهند قربانی بعدی باشند، باید به طور فعال سیستمهای مدیریت ریسک را پیادهسازی کنند.
ریسک نقدینگی شرکت
ریسک نقدینگی این احتمال است که یک شرکت نتواند وجوه لازم را به دست آورد.ارضای تعهدات کوتاه مدت یا میان مدت به طلبکاران. در بسیاری از موارد، سرمایه در دارایی های بلندمدت متمرکز می شود که در صورت نیاز به پرداخت صورت حساب های جاری، تبدیل آنها به پول نقد به ارزش منصفانه دشوار است.
یک بحران کوتاه مدت کوچک به دلیل کمبود سرمایه در گردش می تواند تأثیر منفی بلندمدتی بر کسب و کار داشته باشد. عدم دستیابی به بودجه کافی در یک بازه زمانی واقعی می تواند شرکت را در معرض خطر نقدینگی قرار دهد.
برای اوراق بهادار، این ریسک زمانی به وجود می آید که یک شرکت با نیاز فوری به نقدینگی، به دلیل کمبود خریدار یا بازار ناکارآمد، قادر به فروش دارایی به ارزش بازار نباشد.
بحران 2008-2009 ناشی از نکول در اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن، یک مشکل کلاسیک ریسک اعتباری بود، اما سرعت گسترش بحران در سراسر سیستم مالی را تنها می توان با رابطه نزدیک بین ریسک اعتباری و نقدینگی توضیح داد. خطر.
یک شرکت مشاوره با چندین معامله تجاری شرکتی در مجموعه خود به پرداخت به موقع مشتری برای رفع نیازهای نقدی متکی است. فسخ قرارداد توسط یک مشتری عمده منجر به کاهش ناگهانی جریان نقدی می شود. شرکت به دلیل ریسک نقدینگی شروع به تاخیر در پرداخت دستمزدها می کند. این منجر به جریمه از سوی مقامات نظارتی، کاهش جدی شهرت و اخراج ارزشمندترین کارمندان می شود.شکار شده توسط رقبا.
از یک شرکت مرفه، شرکت به سرعت به سمت افراد خارجی حرکت می کند. یک مثال بارز از اینکه چگونه شکست کوتاه مدت در انجام تعهدات منجر به پیامدهای منفی بلندمدت تجاری می شود.
توصیه شده:
مراحل مدیریت ریسک. شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک ریسک تجاری
متخصصان صنایع مختلف در پیام ها و گزارش های خود به طور مداوم نه تنها با تعریف "خطر" بلکه با اصطلاحی مانند "ریسک" عمل می کنند. در ادبیات علمی، تعبیر بسیار متفاوتی از اصطلاح «ریسک» وجود دارد و گاه مفاهیم مختلفی روی آن سرمایه گذاری می شود
کلاس های طبقه بندی Nice: کدها، فهرست و طبقه بندی کننده. طبقه بندی بین المللی کالاها و خدمات چیست؟
برای ثبت هر علامت از محصولات جدید در تجارت، از طبقه بندی بین المللی کالاها و خدمات استفاده می شود. در مرحله اولیه، متقاضی تعیین می کند که فعالیت خود تحت کدام دسته قرار می گیرد. این امر در آینده مبنایی برای اجرای مراحل ثبت نام و تعیین میزان هزینه پرداختی توسط کارآفرین خواهد بود
ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری. ارزیابی ریسک یک پروژه سرمایه گذاری معیارهای ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار، قبل از تصمیم به سرمایه گذاری در توسعه کسب و کار، به عنوان یک قاعده، ابتدا پروژه را برای افراد بالقوه مطالعه می کند. بر اساس چه معیاری؟
طبقه بندی بسته بندی در محل بسته بندی: انواع، هدف، عملکردها و ویژگی ها، الزامات اساسی برای بسته بندی
امروز مرسوم است که بسته بندی را بر اساس تعدادی ویژگی طبقه بندی می کنند. در میان آنها، محل بسته بندی. مواد مورد استفاده در ساخت؛ فرم؛ تعداد دفعات استفاده؛ هدف ظرف؛ ابعاد و ظرفیت بار در این مقاله به بررسی انواع بسته بندی، طبقه بندی و ویژگی های هر یک می پردازیم
ارزیابی ریسک سیستم های فنی. مبانی تحلیل ریسک و روش شناسی مدیریت
همه سیستم های فنی که تا به حال ایجاد شده اند بر اساس قوانین عینی، عمدتاً فیزیکی، شیمیایی، گرانشی، اجتماعی عمل می کنند. البته سطح صلاحیت یک متخصص، سطح توسعه تئوری و عمل تجزیه و تحلیل و مدیریت ریسک مهم است، اما آنها همیشه به طور عینی واقعیت را منعکس نمی کنند