کاهش ارزش و نکول چیست و چه تفاوتی بین آنها وجود دارد؟

2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:25

اقتصاد بر تمام حوزه های زندگی انسان تأثیر می گذارد، بنابراین شناخت شرایط و فرآیندهای آن ضروری است. دلیل این امر وجود پول در کیف پول و لزوم استفاده از آن به عنوان ابزار پرداخت است. علاوه بر این، مفاهیمی مانند کاهش ارزش، تورم و نکول بیشتر در گزارش های خبری یافت می شود. منظور آنها فرآیندهای مختلفی است که بر توسعه اقتصادی دولت تأثیر منفی می گذارد. البته این امر بر سلامت شخصی نیز تأثیر می گذارد. و اینکه دقیقاً چه چیزی از کیف پول می گیرد و منجر به کاهش قدرت خرید آنها می شود باید با جزئیات بیشتری بررسی شود.

کاهش ارزش

هنگام درک اینکه کاهش ارزش و پیش‌فرض چیست، باید فوراً به تفاوت اساسی بین فرآیندها توجه کنید. در مورد آن در زیر بخوانید. کاهش ارزش یک فرآیند اقتصادی کاهش ارزش نرخ مبادله یک واحد پولی در برابر ارز دیگر یا کاهش سهم طلا در تامین پول ملی است. این یک رکود برنامه ریزی نشده در اقتصاد است که منجر به ناتوانی در حفظ نرخ ارز در همان سطح می شود.

به معنای محدودکاهش ارزش - این کاهش ارزش پول است که به معنای کاهش نرخ ارز است. به عنوان مثال، نرخ ارز «الف» به واحد پول «ب» 1 به 1 بود. سپس پس از رکود در توسعه اقتصادی کشوری که ارز «الف» در آن استفاده می‌شود، واحد پولی آن نسبت به ارز ارزان‌تر شد. "ب". در واقع، قیمت آن در برابر تمام ارزهای دیگر جهان کاهش یافته است. این تفسیر به ما اجازه می دهد تا مفهوم "کاهش ارزش" را به زبان ساده آشکار کنیم.

پیش‌فرض

نکول عبارت است از خودداری یک واحد اقتصادی از ایفای تعهدات اعتباری قبلی یا سایر تعهدات بدهی. ناشی از رکود اقتصادی یا کاهش ارزش، تورم بالا، یا اصلاحات اقتصادی ناموفق است. این بدان معناست که موضوع، یعنی دولت، بلوک اقتصادی، شرکت یا فرد به دلیل کمبود بودجه برای این امر نمی تواند وام را بازپرداخت کند. با اعلام نکول، واحد تجاری به ورشکستگی خود اعتراف می کند، اگرچه در هنگام دریافت وام، بازگشت سرمایه را تضمین می کند.

اگر در هنگام دریافت وام، دارایی ها به عنوان وثیقه گرو گذاشته شده باشند، خود نکول رخ نمی دهد. سپس آنها به سادگی برداشته می شوند و به مالکیت وام دهنده تبدیل می شوند و بدهی های وام گیرنده از بین می روند. با این حال، زمانی که بودجه ای برای بازپرداخت وام وجود ندارد، خود اعلام ورشکستگی می کند. به بیان دقیق، واحد اقتصادی ورشکسته است. پس از آن، باید سناریوهایی را در نظر بگیرید که تصمیم می‌گیرند در صورت نکول در اقتصاد چه اتفاقی بیفتد. بیشتر در مورد آن در زیر بخوانید.

کاهش ارزش و پیش فرض دراقتصاد

بنابراین، کاهش ارزش و پیش‌فرض چیست؟ اصطلاح کاهش ارزش از دو منظر در نظر گرفته می شود: از نقطه نظر "استاندارد طلا" موجود قبلی و مقررات فعلی ارز آزاد (بازار). اگر در نظر بگیریم که نرخ مبادله واحد پولی با حجم ذخایر طلا و ارز تنظیم می‌شود، کاهش ارزش فرآیندی است برای کاهش سهم طلا و ارز در حمایت مالی از ثبات پول. چنین مثالی مربوط به یوان چین است که نرخ مبادله آن آزادانه تنظیم نمی شود، اما توسط بانک خلق چین کنترل می شود. امنیت طلا و ارز برای بسیاری از ایالات دیگر نیز مرتبط است.

نرخ ارز سایر کشورها در بازار آزاد «شناور» است. یعنی تقاضا برای یک واحد ارزی قیمت آن را تعیین می کند. این نرخ مبادله ای را تشکیل می دهد، یعنی ارزش پول یک ایالت به ارز کشور دیگر. در چنین شرایطی، کاهش ارزش به معنای کاهش ارزش یک ارز در برابر ارزهای دیگر است.

پیش‌فرض، برخلاف فرآیند کاهش ارزش، پدیده مخرب‌تری است. این بدان معناست که هیچ وجهی برای بازپرداخت وام وجود ندارد. موضوع، یعنی شرکت، دولت یا یک فرد باید به عنوان پیش فرض شناخته شود. یعنی مدتی پیش مقدار دارایی را وام گرفته اما در موعد مقرر امکان برگشت آن وجود ندارد. در زیر، همه این فرآیندها، که به سؤالات مربوط به کاهش ارزش و پیش‌فرض پاسخ می‌دهند، با جزئیات بیشتری توضیح داده شده‌اند.

اشتراک فرآیندهای پیش‌فرض و کاهش ارزش

با درک اینکه کاهش ارزش و پیش پرداخت چیست، باید نتیجه بگیریم که اینها فرآیندها و اصطلاحات متفاوتی هستند. کاهش ارزش تنها کاهش ارزش پول است و پیش‌فرض یک بحران اقتصادی عمیق است، فقدان کامل فرصت برای بازگشت وجوه اعتباری. در فرآیندهایی مانند کاهش ارزش و نکول، این تفاوت نیز قابل توجه است زیرا می توان آنها را برای موضوعات مختلف اعمال کرد. کاهش ارزش فقط برای دولت اعمال می شود، یعنی در مورد موضوعی که سیستم پولی و واحد پولی خود را دارد. پیش فرض یک مفهوم خاص برای یک فرد، شرکت یا دولت است.

با این حال، در این فرآیندها برخی از پدیده های مشترک و همچنین نقاط تماس وجود دارد. اولین وجه مشترک، بحران اقتصادی است: هر دو کاهش ارزش و نکول زمانی رخ می دهد که سیستم اقتصادی شکست بخورد. دومین وجه مشترک، پیامدهای منفی بلندمدت برای شهرت است: هر دوی این فرآیندها جذابیت واحد پولی را برای سرمایه گذاری و ذخیره سرمایه کاهش می دهند. در غیر این صورت، این مفاهیم متفاوت است.

اقتصاد ناپایدار: مسیرهای کاهش ارزش و پیش‌فرض

تفاوت بین پیش‌فرض و کاهش ارزش چیست و این مفاهیم کجا با هم ارتباط دارند؟ اگر همه چیز با تفاوت ها روشن باشد، نقاط تماس می توانند کاملاً متفاوت باشند. آنها باید بر اساس فرآیندهای اقتصادی معمول کشورهای با اقتصاد توسعه نیافته جدا شوند. به عنوان مثال، یک دولت "الف" با اقتصاد ضعیف یا ناپایدار وجود دارد. در این کشور از واحد پولی معینی استفاده می شود که پس از لغو «استاندارد طلا» از ذخایر طلا و ارز تأمین می شود. جلداز این پول برابر با مقدار کالای آزاد شده در ایالت است.

به دلیل تاکید نادرست رهبری یا تحریم های اقتصادی یا کالایی، سود صادراتی دولت و بنگاه های آن کاهش می یابد. سپس شرکت ها "برای انبار" کار می کنند یا به طور کلی تولید را متوقف می کنند. در عین حال، ورودی ارز کاهش می یابد که مستلزم هزینه ذخایر طلا و ارز برای پرداخت کمک های اجتماعی یا پرداخت بیکاری است. در نتیجه حجم ذخایر طلا و ارز در حال کاهش است. این بدان معناست که کشور ذخایر کمتری برای حمایت از نرخ ارز دارد. اعتماد سرمایه گذاران به آن رو به کاهش است و اقتصاد به طور ناکارآمد کار می کند. کاهش ارزش رخ می دهد: کاهش ارزش واحد پولی نسبت به سایر ارزها.

راههای برون رفت از بحران

در چنین شرایطی، ایالت ها تصمیم می گیرند برای سرمایه گذاری در اقتصاد وام بگیرند. وقتی وام‌ها به صورت غیرمنطقی هزینه می‌شوند، یعنی مثلاً برای تثبیت اقتصاد سرمایه‌گذاری نمی‌شوند، بلکه صرف پرداخت‌های اجتماعی می‌شوند تا باعث کاهش اعتماد به دولت نشود، نتیجه واضح است: اقتصاد اینطور نبوده است. بازسازی شده است، اما هنوز بدهی وجود دارد، و زمان بازگشت وجوه وام فرا رسیده است. اگر دولت نتواند بدهی های دریافتی از وام ها یا وام های دولتی را بازپرداخت کند، اعلام می کند که بدهی های خود را نکول می کند. سپس مشکل در سطح بین دولتی حل می شود تا راه حلی برای تحریک اقتصاد پیدا شود تا وام گیرنده وجوه را برگرداند.

زمینه مشترک بین کاهش ارزش و پیش‌فرض

از مثال بالا، دو نتیجه می توان گرفت:کاهش ارزش می تواند موتور پیش فرض باشد. ثانیاً، پیش‌فرض ممکن است به محرک کاهش ارزش جدید تبدیل شود. یعنی بحران اقتصادی به وجود آمده و کمبود دارایی برای پرداخت بدهی ها باعث کاهش ارزش جدید می شود. اینها به اصطلاح نقاط تماس بین این مفاهیم هستند. ضمناً آنها هیچ ربطی به تورم ندارند که می تواند عاملی برای بحران اقتصادی باشد.

پوچ بودن مفهوم "پیش فرض روبل"

یک اشتباه دیگر پیش‌فرض ارز است. بنابراین، پیش فرض روبل چیست؟ این پدیده ای است که در واقعیت نمی تواند رخ دهد، اگرچه در تئوری ممکن است. با چنان سقوط عمیق واحد پول روبل مشخص خواهد شد که به عنوان وسیله ای برای پرداخت در خارج از کشور تلقی نخواهد شد. برای روبل، خرید حتی حداقل واحد پولی یک ایالت دیگر امکان پذیر نخواهد بود. این همان چیزی است که پیش فرض روبل است. اگر نقل قول های سولژنیتسین را به خاطر بیاورید، به این شکل خواهد بود: برای روبل ما فقط می توانند به صورت شما ضربه بزنند.

تاثیر کاهش ارزش و نکول بر اقتصاد

کاهش ارزش و نکول از نظر تأثیر بر اقتصاد و تراز پرداخت‌های واحدهای اقتصادی چیست؟ کاهش ارزش یک فرآیند توافق رسمی (یا ضمنی) است که ارزش پول ملی کمتر از سایرین است و یا پولی برای تثبیت نرخ ارز وجود ندارد یا تخصیص آنها غیرمنطقی است. نتیجه آن تضعیف نرخ ارز، افزایش قیمت تمام شده سایر ارزها و مهمتر از آن کاهش اعتماد سرمایه گذاران به اقتصاد کشور است.

نکول نیز فرآیندی است که اقتصاد را در چشم سرمایه گذاران "تضعیف" می کند. سپسارز برای پس انداز غیرقابل تحمل است، زیرا کاهش ارزش و نکول با افزایش نرخ تورم همراه است. در این صورت پول بسیار کمتر از قبل ارزش دارد. این امر حتی در داخل کشور نیز احساس می شود، به خصوص اگر به طور مرتب «چاپخانه را روشن می کرد» تا اسکناس های جدید منتشر کند. ضمناً کاهش ارزش پول در صورت عدم وابستگی به واردات، تأثیری بر اقتصاد داخلی کشور ندارد. و تورم ویرانگر است.

اثرات تجاری مثبت و منفی کاهش ارزش

کاهش ارزش دارای پیامدهای مثبت و منفی است. از جمله نکات مثبت بدون شک باید به کاهش قیمت کالاهای صادراتی اشاره کرد. دولتی که کاهش ارزش را انجام داده است، کالاهایی را با نرخ ارز بالاتر و باثبات تر به کشور دیگری می فروشد و در ازای دریافت کالا، آن را دریافت می کند. این وجوه سودهای مشهود هستند.

علاوه بر این، برای خارجی ها، چنین محصولاتی بسیار ارزان تر از محصولاتی هستند که از کشورهایی با اقتصادهای توسعه یافته خریداری می شوند. این عاملی برای افزایش رقابت در بازارهای خارجی است. در این مورد با کاهش ارزش چه باید کرد؟ ساده است: کار کنید و بفروشید. بازارهای فروش را جستجو و متنوع کنید و سعی کنید جای پایی در آنها به دست آورید. خروج کارمندان برای کار به خارج از کشور نیز به شما امکان می دهد درآمد بیشتری کسب کنید، اگرچه این تاکتیک به تصویر کشور آسیب می رساند و تهدیدی برای "خروج اطلاعات" در خارج از کشور است.

اثرات منفی کاهش ارزش تجارت

اثر منفی کاهش ارزش افزایش قابل توجه قیمت تمام شده کالاهای وارداتی است. دولت در صورت کاهش ارزش پول چه باید بکند؟ اکثراز طریق جایگزینی واردات از خود در برابر کالاهای وارداتی محافظت می کند. این مسیر صالح ترین و متعادل ترین است، زیرا به شما امکان می دهد خروج دارایی های ارزی لازم را از سیستم بانکی کشور محدود کنید. با این حال، زمانی که دولت نتواند برخی از کالاها، به عنوان مثال، برخی از محصولات غذایی را تولید کند، همچنان مجبور است آنها را خریداری کند. در غیر این صورت، جمعیت با کمبود مواد غذایی تهدید می شود. سومین گامی که دولت نباید بردارد چاپ پول بیشتر است. این حرکت در حال حاضر به بازار داخلی آسیب می رساند و هم کاهش ارزش جدید و هم تورم را تحریک می کند.

پیش بینی کاهش ارزش روبل

در سال 2015، روبل به "آزاد شناور" تبدیل شد و بسته به تقاضا به طور مستقل تنظیم می شود. پس از آن، نرخ متقاطع آن به تدریج کاهش می یابد که این نیز تحت تأثیر عدم اطمینان سیاسی است. دولت قصد دارد پرداخت برای حامل های انرژی را منحصراً به روبل بپذیرد. و این به معنای تنها یک چیز است - مسیر توسعه یک اقتصاد مبتنی بر منابع. خوشبختانه این یک پیش فرض نیست. این چیه؟ به عبارت ساده، این یک مانور اقتصادی است که از چندین جزء تشکیل شده است.

اول، کاهش ارزش روبل منجر به رشد سایر ارزها می شود. دارایی های روسیه اکنون تقریباً 45 درصد از دلار تشکیل شده است. این ارز همانطور که می دانید پشتوانه طلا ندارد، اما پس از رد "استاندارد طلا" توسط سایر کشورها به عنوان ذخیره پذیرفته شده است. روبل روسیه نیز در ذخایر طلا و ارز سایر کشورها وجود دارد. کاهش ارزش به دارایی‌های دلاری موجود در ذخایر طلا و ارز خارجی دولت اجازه می‌دهد تا بیشتر دارایی‌های روبلی جهان را خریداری کرده و به روسیه بازگرداند.

در نتیجه، تسویه نفت و گاز خریداران را ملزم می کند که ابتدا روبل را برای ارز خود خریداری کنند و سپس آن را به عنوان پرداخت برگردانند. نکته اصلی این است که نرخ تبدیل روبل به دلیل تقاضای قابل توجه برای آن بالا خواهد بود. این پیش‌بینی بلندمدت است و این همان چیزی است که کاهش ارزش روبل را در بلندمدت تهدید می‌کند. اما در کوتاه مدت، این همچنان می‌تواند منجر به پیش‌فرض دیگری شود.

جمعیت باید چه کار کنند

هر چیزی که کاهش ارزش روبل را تهدید می کند نمی تواند تأثیر شدیدی بر اقتصاد مبتنی بر منابع داشته باشد. یک پیامد وحشتناک فقط یک نکول است که با کاهش ارزش قوی و نسبتاً سریع امکان پذیر است. در این مدت، مهم است که مردم از دریافت وام خودداری کنند. پس انداز ارزی به شما این امکان را می دهد که سطح زندگی را به همان شکلی که الان هست رها کنید. با این حال، باید درک کرد که بحران ممکن است 5 سال یا بیشتر طول بکشد.

در این شرایط، شایسته ترین تاکتیک این است که مهم ترین دارایی های خود را ذخیره کنید: املاک و ماشین ها. خرید ملک یا زمین در مناطق امیدوار کننده برای ساخت و ساز باعث افزایش چشمگیر سرمایه می شود. در غیر این صورت، زندگی با امکانات موجود، که دستمزد برای آن کافی است، مهم است. و هنگامی که یک نکول رخ می دهد، جمعیت نیز تحت تأثیر قرار نمی گیرد، مگر اینکه، البته، اوراق قرضه وام فدرال در دست داشته باشد. تفاوت بین نکول و کاهش ارزش در این است که وقتی شرایط نکول ظاهر می شود، دولت از بازپرداخت آنها خودداری می کند. در غیر این صورت، نکول و کاهش ارزش هر دو بر منافع مردمی که از ارز و کالاهای وارداتی استفاده نمی‌کنند، تأثیری نمی‌گذارد.تورم شتاب می گیرد.