نظریه مالیات و مالیات
نظریه مالیات و مالیات

تصویری: نظریه مالیات و مالیات

تصویری: نظریه مالیات و مالیات
تصویری: یک روز با یک میلیاردر روسی: سرگئی ورمینکو 2024, ممکن است
Anonim

نظریه مالیات ها ریشه در نوشته های اقتصادی قرن هجدهم دارد. در آن زمان بود که بی طرفی مالیاتی کانون توجه دانشمند برجسته انگلیسی اسمیت و همچنین ریکاردو اقتصاددان بود. در عين حال، بايد اعتراف كرد كه پايه هاي نظريه ماليات ها خيلي زودتر، در اوايل قرن هفدهم، در رساله اي در باب هزينه ها و ماليات ها كه توسط دانشمند برجسته پتي نوشته شده بود، گذاشته شد. در کار او بود که آن ایده ها و تمهیدات بیان شد، که سپس اساس یک نظم و انضباط اقتصادی تمام عیار را تشکیل داد.

نظریه مالیات
نظریه مالیات

جنبه های تاریخی

نظریه کلاسیک مالیات بر مطالعاتی استوار است که رابطه بین هزینه ها و قیمت نیروی کار را مورد مطالعه قرار داده است. این دقیقاً همان کاری است که اسمیت اقتصاددان انگلیسی انجام داد و پایه گذاری قیمت ها را نه تنها بر اساس هزینه های نیروی کار، بلکه بر اجاره زمین، بهره سرمایه و سود نیز توجیه کرد. پس از آن بود که ابتدا به این واقعیت توجه شد که قیمت باید تمام هزینه‌های تولید ذاتی شرکت را در نظر بگیرد.

کار تنها عاملی نبود که توجه دانشمندان بریتانیایی را به خود جلب کرد. در همان زمان، آنها متوجه شدند که یک عامل مهم سرمایه است که از آن مقدار سود حاصل می شود و زمین که به دلیل رانت هجوم پول می دهد. بنابراین، مالیات نباید به یک طبقه اجتماعی کاملاً تعریف شده اختصاص داده شود (چنین دیدگاهدر میان فیزیوکرات ها وجود داشت)، اما بر روی عوامل برانگیختن سود. در عین حال، تئوری مالیات و مالیات بر این فرض است که به طور مساوی "خراج" را از سرمایه، نیروی کار و زمین جمع آوری می کند.

دانشمندان بریتانیایی ثابت کرده اند که…

در نوشته های خود در مورد نظریه مالیات ها، اسمیت با توجه ویژه به قوانین ساخت بازار، پایه شواهد گسترده ای برای لیبرالیسم اقتصادی ارائه کرد. او بود که توجه جامعه علمی را به این واقعیت جلب کرد که یک چارچوب قانونی درست فرموله شده امکان توسعه مؤثر اقتصاد را فراهم می کند، در حالی که نظریه های مالیاتی خصوصی، منافع فردی یک فرد به طور کامل نمی توانند روندها را منعکس، ارزیابی و پوشش دهند. ذاتی در جامعه در عین حال ، وضعیت بازار باید به نفع هر یک از شرکت کنندگان در رابطه ایجاد شود ، زیرا طبیعی است که شخص قبل از هر چیز از منافع خود مراقبت کند. همانطور که تئوری اساسی مالیات نشان می دهد، زمانی که به درستی انجام شود، میل به تامین بیشترین سود برای خود به نفع جامعه به عنوان یک کل است.

در نوشته های خود، اسمیت علیه کنترل دولت بر بخش اقتصادی، به ویژه بازار سخن گفت. به گفته این تحلیلگر برجسته، نقش اصلی دولت کشور "نگهبان شب" است که کشور را در برابر عوامل بیرونی و داخلی محافظت می کند، عدالت دادگاه را تضمین می کند و از نهادهای عمومی و اجتماعی مراقبت می کند. دولت باید برای تمام وظایف خود از منابع مختلف بودجه دریافت کند. این بیانیه بعداً در آثار تورگنیف درباره تئوری مالیات ها پاسخ خاصی پیدا کرد.

مالیات و مالیات

همانطور که تئوری مالیات می گوید، وجوهی که خزانه از این طریق دریافت می کند باید در درجه اول صرف اطمینان از توانایی دفاع در برابر تهدیدهای خارجی شود. این دقیقاً همان چیزی است که کار اقتصادی اسمیت در سال 1776 منتشر شد. وی وظیفه بررسی امکان صرف وجوه عمومی در مسائل مختلف عمومی را برعهده گرفت و در نظریه حقوق مالیاتی خود به این نتیجه رسید که وجوهی که از این طریق جمع آوری می شود باید به طور معقول در جهت حفظ حیثیت و منزلت دولت کشور باشد. به حفاظت عمومی در همان زمان، فرمول‌بندی شد که فقط یک تابع مالی برای مالیات‌ها در دسترس است.

نظریه های مالیات خصوصی
نظریه های مالیات خصوصی

همانطور که تئوری های مالیاتی عمومی می گویند، فرصت های مالی برای رفع سایر نیازهای دولت باید با توسل به سایر هزینه ها و هزینه ها پرداخت شود. این وجوه باید توسط کسانی پرداخت شود که از مزایا، خدماتی که از طریق توابع دولتی به دست می‌آیند استفاده می‌کنند. در نوشته‌های اسمیت به موضوعات تأمین بودجه برای آموزش دینی نیز پرداخته شده و بر لزوم پرداخت هزینه‌های ویژه برای تأمین منابع این حوزه تأکید شده است. با این حال، هم در آثار اسمیت و هم در نظریه‌های خصوصی مالیات‌هایی که بعداً از او حمایت کردند، ذکر شده است که در صورت عدم حمایت مالی هدفمند کافی، مجاز است برای کمک به سیستم مالیاتی مراجعه کند.

اشتباه نگیرید

همانطور که از مطالب بالا می توان فهمید، نظریه های مالیاتی کلاسیک تمایز دقیقی بین مالیات و سایر پرداخت ها ایجاد می کنند. ATعامل اصلی برای تقسیم به گروه ها هدف پول است، یعنی جهتی که آنها در آن خرج می شوند. امروزه، بسیاری از اقتصاددانان این موضع را دارند که این رویکرد برای توزیع بیش از حد سطحی و تصنعی است، اما در قرن هجدهم واقعاً محبوب بود.

از تئوری مالیاتی کلاسیک برمی آید که کار را می توان به مولد و غیرمولد تقسیم کرد. دسته اول شامل مواردی است که در نتیجه هزینه مواد بازیافتی افزایش می یابد و دسته دوم شامل خدماتی است که در زمان فروش ناپدید می شوند. خدمات عمومی که جامعه برای اجرای آن مالیات می پردازد، جزء گروه دوم است.

مذاجره یا نه؟

همانطور که از تاریخ مشاهده می شود، نظریه های کلی مالیات در ابتدا کاملاً با مفهوم اسمیت اقتصاددان انگلیسی مطابقت داشت. اکثر صاحب نظران آن زمان و نیز دوره‌های بعد، قواعدی را که او در نوشته‌های خود وضع کرده بود، به عنوان بی‌نیاز به دلیل اضافی پذیرفتند و بی‌قید و شرط اعمال کردند. در این لحظه، نگرش نسبت به خدمات عمومی به عنوان غیرمولد متولد شد. همانطور که از تئوری های عمومی مالیات برمی آید، پرداخت ها در این دوره به یک شر ضروری تبدیل شد و باعث نگرش های منفی گسترده شد.

در سال 1817، ریکاردو در یکی از آثار اقتصادی خود اعتراف می کند که مالیات رشد پس انداز را به تاخیر می اندازد، مانع تولید می شود. او همچنین استدلال می‌کند که تأثیر هر گونه مالیات مشابه تأثیر آب و هوای بد، کیفیت پایین خاک، یا کمبود نیروی کار، ظرفیت و تجهیزات برای اجرای موفق است.شرکت ها چنین حملات شدیدی در تجربه تئوری مالیات نه تنها توسط ریکاردو، بلکه توسط دیگر اقتصاددانان مشهور زمان او نیز مواجه شد. این اعتقاد وجود داشت که مالیاتی که جامعه مجبور به پرداخت آن است بر دوش کارآفرینان می افتد و به همین دلیل سود کاهش می یابد و فرآیند تولید فرصت های توسعه را از دست می دهد.

نظریه های مالیاتی
نظریه های مالیاتی

توافق و تناقض

از آثاری که تا به امروز باقی مانده است، مطالبی که به تجربه تئوری مالیات اختصاص داده شده است، واضح است که اسمیت و ریکاردو، که در ابتدا از یک مفهوم شروع کردند، در نهایت در نظرات خود در مورد این موضوع اختلاف نظر داشتند. تحت مطالعه قضاوت های ذاتی در کار هر دو تحلیلگر تا حد زیادی مشابه است، در حالی که در عین حال از نظر معنای نتیجه گیری با یکدیگر در تضاد هستند. این دوگانگی از طریق نگرش نسبت به خدمات عمومی به عنوان غیرمولد نمود پیدا کرد و منابع مالی دولت را از وظایف و اعمال واقعی منحرف کرد. در عین حال، هر دو تشخیص می دهند که مالیات پرداختی برای خدمات ارائه شده توسط دولت است که یک پاداش منصفانه است.

اسمیت در نوشته های خود می نویسد که هزینه های دولت برای شهروندان یک کشور شبیه هزینه های مدیریتی برای مالکان ساختمان است. البته هر ملکی درآمد مشخصی را به همراه دارد، اما به شرطی که صاحبان آن دارایی خود را در شرایط خوبی نگهداری کنند که مستلزم سرمایه گذاری تلاش، کار و پول است. این به طور کامل در مقیاس کل کشور قابل اجرا است، جایی که دولت به مالکیت تبدیل می شود و ساکنانی که مالیات می پردازند - به مالک. با این حال، در همان زمان، اسمیت می گوید که مالیات برای جامعه استخالص منهای حتی تعجب آور است که هیچ یک از اقتصاددانان مشهور آن زمان در این نظرات تناقضی تا این حد برای یک تحلیلگر مدرن ندیدند.

فقدان پایه نظری

بسیاری از اقتصاددانان مدرن موافقند که ناهماهنگی نتایج و پایه شواهد اسمیت به دلیل نبود امکانات نظری در آن زمان است. اقتصاد به عنوان یک علم هنوز به شکلی که اکنون می شناسیم وجود نداشته است، هیچ گروهی از مفاهیم که مالیات و مالیات با آنها مرتبط باشد وجود نداشت. در واقع، حتی نمی توان تعریفی از اصطلاح "مالیات" در نوشته های اسمیت یافت.

نظریه تورگنیف در مورد مالیات
نظریه تورگنیف در مورد مالیات

اگر با دقت، به تفصیل اصولی را که اسمیت در نوشته‌های خود بیان می‌کند بخوانید، می‌بینید که او اصول لذت، برابری را ترویج می‌کرد. ریکاردو، که پس از آن به اسمیت در پی ریزی پایه های اقتصاد به عنوان یک علم پیوست، نیز موقعیت معادل را در اختیار گرفت. بسیاری از محققین موافق هستند که اسمیت در بیان اصول اساسی که علم مدرن مالیات بر آن استوار است بسیار موفق بود. این عدالت و یقین، اقتصاد، آسایش است. در آینده، همه اینها حقوق مالیات دهندگان نامیده شد و در اسناد رسمی اعلام شد. اما قبل از اسمیت هیچ کس به چنین چیزی فکر نمی کرد، در واقع او در این زمینه پیشگام شد.

توسعه نیاز به ظرفیت دارد

تحلیلگران، اقتصاددانانی که از نظریه اسمیت پیروی کردند و توسعه آن را انجام دادند، در تحقیقات خود نتوانستند به ماهیت اقتصادی مالیات نزدیک شوند.محققان مدرن در آثار و ساختگی‌های برخی از بنیان‌گذاران نظریه اقتصاد، دانه‌های دقیق و نزدیک به حقیقت را می‌یابند - اگرچه آنها به موفقیت واقعی نرسیدند، با این حال ایده‌های معقولی را برای بحث کلی مطرح کردند. یک نمونه کلاسیک کار فرانسوی Say است. این دانشمند پیرو نظریه کلاسیک مالیات ها بود، اما با فیزیوکرات ها مخالفت می کرد که متقاعد شده بودند که بهره وری فقط مختص کشاورزی است. در همان زمان، سی آماده رویارویی با اسمیت بود که معتقد بود فقط تولید مادی را می توان مولد دانست.

سی Say رویکرد متفاوتی را برای معیار مطلوبیت تدوین کرد. او پیشنهاد کرد که تولید را یک فعالیت انسانی بدانیم که هدف آن ایجاد چیزی مفید است. در نتیجه، نتیجه مادی فرآیند نیست که مهم است، بلکه نتیجه فعالیت تولیدی است. اگر خدمات عمومی را در نظر بگیریم ، آنها با مزایای غیر مادی مشخص می شوند ، اما هنوز هم وجود دارند - هیچ کس حتی در آن زمان حاضر نبود با این واقعیت استدلال کند. این بدان معناست که افرادی که در ایجاد مزایا نقش دارند به کار مولد مشغول هستند و این پول پرداخت می شود. اینجاست که مالیات به عنوان یک فرصت واقعی مالی برای تشکر از کسانی که برای خیر جامعه تلاش می کنند کمک می کند. با این حال، سی، با وجود موفقیت های خاص، در ساختگی های خود چندان پیش نرفت و نتوانست پیش نیازهای عقلانی را ایجاد کند. این اقتصاددان برجسته فرانسوی از چهره های زمان خود بود، بنابراین، با وجود اصالت تفکر، معتقد بود که مالیات شیطانی است و برنامه مالی بهینه شاملکاهش هزینه ها، که این امکان را فراهم می کند که بگوییم بهترین مالیات، مالیاتی است که کمتر از بقیه باشد.

نظرات متفاوت است

وقتی صحبت از نظریه کلاسیک مالیات می شود، نظرات در مورد سودمندی تحقیقات قرن هجدهم برای اقتصاد مدرن بسیار متفاوت است. برخی متقاعد شده‌اند که این اتلاف وقت بوده و برجسته‌ترین افکار قدرت‌های اروپایی را برای مدت طولانی به سمتی اشتباه سوق داده است. برخی دیگر متقاعد شده‌اند که در آن زمان بود که پایه‌هایی که نظام اقتصادی مدرن بر آن استوار است، پایه‌گذاری شد، بنابراین با وجود بهره‌وری نسبتاً پایین حجم چشمگیر تحقیقات اقتصادی و تحلیلی آن زمان، نمی‌توان آنها را دست کم گرفت.

نظریه مالیاتی کلاسیک
نظریه مالیاتی کلاسیک

به نظر می رسد صحیح ترین تخمین مصالحه ای است که اجازه می دهد هم جنبه های مثبت و هم جنبه های منفی نظریه مالیات ها و مالیات را که در قرون گذشته مطرح شده بود در نظر بگیریم. ماهیت مالیات از نقطه نظر اقتصادی در آن زمان فاش نشد، اما می توان اصولی را تدوین کرد که برای تحلیلگران - کسانی که قادر به درک ماهیت مالیات بودند - واقعاً مفید بود. مفهوم عدالت سزاوار توجه ویژه است، زیرا حتی در دوره شکل گیری علم اقتصاد بازار با مالیات ها و عوارضی که دولت از جامعه دریافت می کرد، ارتباط نزدیک داشت.

درک کلاسیک مالیات

اگر همه مقررات تدوین شده توسط پیروان نظریه کلاسیک مالیات ها را نظام مند کنیم، می توانیم تعریف زیر را از اصطلاح "مالیات" تدوین کنیم: پرداخت فردی بهدولت، به صورت اجباری پرداخت می شود، معادل آن، صرف دفاع و حفظ قدرت می شود. مالیات باید به طور منصفانه، اقتصادی، قطعی اخذ شود.

تجربه تئوری مالیاتی
تجربه تئوری مالیاتی

رویکرد مدرن

در حال حاضر، نظریه مالیات توجه زیادی به اصطلاحات دارد. به ویژه تحت روابط مالیاتی، آنها چنین روابط مالی را درک می کنند که منابع در آن بازتوزیع می شوند. این روابط متعلق به مقوله بودجه است و با روابط دیگر متفاوت است که وظیفه آنها نیز توزیع مجدد منابع، نظم غیرقابل برگشت، یکجانبه و بلاعوض است.

مالیات - پرداخت کاملاً فردی است. توسط اشخاص حقیقی و حقوقی پرداخت می شود. در واقع بیگانگی پول از کسانی که دارایی خاصی دارند و همچنین به سرعت یا به حق مدیریت اقتصادی چیزی را مدیریت می کنند وجود دارد. پرداخت مالیات برای همه اشخاص حقوقی، اشخاص حقیقی ایالت اجباری است.

کارکردهای مالیاتی

رویکرد مدرن به تئوری مالیات ها شامل انتساب یک کارکرد توزیعی، نظارتی و مالی به آنها است. در عین حال، مالیات ها مسئول کنترل هستند و وسیله ای برای تحریک توسعه اقتصادی کشور هستند.

این به لطف مالیات است که دولت منابعی دارد که از بودجه انباشته شده و صرف نیازهای جامعه می شود. این به معنای عملکرد مالیاتی توزیعی است که شامل صحبت در مورد چنین دسته ای از امور مالی است که از طریق آن یک صندوق واحد تشکیل می شود. در حال حاضر از آن، در صورت نیاز، مقداری بودجه برای آن تخصیص داده شده استیا اهداف دیگر تنظیم از طریق مالیات شامل تأثیر بر موضوعات در فضای اقتصادی، فرآیندهای اقتصادی در حال وقوع در جامعه است. این به معنای ماهیت عملکرد تحریک کننده مالیات است - یک سیستم ترجیحی که به شما امکان می دهد دلپذیرترین آب و هوا را برای یک صنعت خاص به منظور ترویج آن ایجاد کنید. در نهایت، عملکرد کنترل مالیات ها شامل ارزیابی مکانیسم های جمع آوری موجود از نظر عملکرد است. در عین حال، می توان در مورد لزوم تعدیل طرح مالیاتی فعلی یا سیاست های اجتماعی، مالی و مالیاتی کشور نتیجه گیری کرد.

جمع بندی

نظریه های عمومی مالیات
نظریه های عمومی مالیات

نظریه مالیاتی کلاسیک جنبه مهمی از تاریخ تحقیقات بازار است که برای هر اقتصاددانی که به خود احترام قائل است ضروری است. در عین حال، باید درک کرد که نظریه‌های مدرن، اگرچه بر اساس تعدادی از ایده‌ها، فرضیه‌هایی که در قرن هجدهم صورت‌بندی شده‌اند، به‌طور قابل‌توجهی با رویکرد مورد استفاده در آن زمان متفاوت است. بنابراین، مطالعه تئوری کلاسیک، اگرچه اطلاعات مفیدی را ارائه می دهد، اما باید از آن عاقلانه استفاده کرد، بدون اینکه نتیجه گیری های آن زمان را به عنوان مرتبط با جامعه بازار مدرن به کار برد.

توصیه شده: