2024 نویسنده: Howard Calhoun | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-17 18:49
حتی در جنگ جهانی اول، یک سلاح اساسی جدید و وحشتناک در میدان جنگ ظاهر شد - مسلسل های سنگین. در آن سال ها هیچ زرهی وجود نداشت که بتواند در برابر آنها محافظت کند و پناهگاه هایی که به طور سنتی توسط پیاده نظام استفاده می شد (از خاک و چوب) عموماً با گلوله های سنگین راه خود را طی می کردند. و حتی امروزه نیز مسلسل های سنگین ابزاری عالی برای از بین بردن خودروهای جنگی پیاده نظام دشمن، نفربرهای زرهی و هلیکوپترها هستند. اصولاً حتی هواپیماها را هم می توان از بین برد، اما هوانوردی رزمی مدرن برای آنها بسیار سریع است.
مهمترین معایب همه اینگونه سلاحها وزن و ابعاد آنهاست. برخی از مدل ها (همراه با قاب) ممکن است بیش از دو سانتی متر وزن داشته باشند. از آنجایی که محاسبه آن اغلب فقط از دو یا سه نفر تشکیل می شود، اصلاً نیازی به صحبت در مورد نوعی مانور سریع نیست. با این حال، مسلسل های سنگین هنوز هم می توانند سلاح های کاملا متحرک باشند. این اولین بار در همان جنگ جهانی اول تأیید شد، زمانی که آنها شروع به سوار شدن بر روی جیپ ها و حتی کوچک کردندکامیون ها.
DShK
در سال 1930، طراح معروف Degtyarev شروع به توسعه یک مسلسل اساساً جدید کرد. بدین ترتیب تاریخچه DShK افسانه ای آغاز شد که تا به امروز در بسیاری از کشورهای جهان در حال خدمت است. اسلحه ساز تصمیم گرفت آن را برای فشنگ جدید آن زمان B-30 با یک گلوله کالیبر 12.7 میلی متر طراحی کند. Shpagin بدنام یک سیستم تغذیه کمربند کاملاً متفاوت برای مسلسل جدید ایجاد کرد. قبلاً در آغاز سال 1939، او توسط ارتش سرخ پذیرفته شد.
بهبودهای Shpagin
همانطور که گفتیم، نسخه اصلی این سلاح در سال 1930 ساخته شد. سه سال بعد تولید سریال آغاز شد. علیرغم بسیاری از ویژگی های مثبت، او دو اشکال بسیار جدی داشت: سرعت شلیک فقط 360 گلوله در دقیقه بود و سرعت عملی شلیک حتی کمتر بود، زیرا طراحی اولیه استفاده از مجلات سنگین و ناراحت کننده را فرض می کرد. و بنابراین، در سال 1935، تصمیم به توقف تولید سریال مسلسل گرفته شد که واقعاً با واقعیت های زمان خود مطابقت نداشت.
برای اصلاح وضعیت، Shpagin افسانه ای درگیر توسعه بود، که بلافاصله پیشنهاد استفاده از یک طرح تغذیه درام با یک نوار مهمات را داد. با وارد کردن یک بازوی چرخشی به سیستم سلاح، که انرژی گازهای پودر را به چرخش درام تبدیل می کرد، به یک سیستم کاملاً کارآمد دست یافت. مزیت این بود که چنین تغییری مستلزم هیچ تغییر جدی و گران قیمتی نبود، که اساساً برای جمهوری شوروی جوان مهم بود.
تکرار شدپذیرش
مسلسل دوباره در سال 1938 وارد خدمت شد. به ویژه به لطف دستگاه چند منظوره که با کمک آن DShK به یک سلاح جهانی تبدیل می شود: می توان از آن به راحتی برای سرکوب نیروهای زمینی دشمن (از جمله تخریب استحکامات)، نابود کردن هلیکوپترها و هواپیماهای کم پرواز استفاده کرد و همچنین برای بی حرکت کردن وسایل نقلیه زرهی سبک. برای از بین بردن اجسام هوایی، دستگاه در حین بالا بردن دوپایه پشتیبانی باز می شود.
به دلیل بالاترین ویژگیهای رزمی، DShK تقریباً در همه شاخههای نیروهای مسلح از محبوبیت شایستهای برخوردار بود. در پایان جنگ، مسلسل دستخوش تغییرات جزئی شد. او برخی از اجزای مکانیزم برق و مجموعه شاتر را لمس کرد. علاوه بر این، روش اتصال بشکه نیز کمی تغییر کرده است.
آخرین اصلاح مسلسل، که در سال 1946 به تصویب رسید (DShKM)، از یک اصل کمی متفاوت از اتوماسیون استفاده می کند. گازهای پودری از طریق سوراخ مخصوص از بشکه خارج می شوند. بشکه غیر قابل تعویض است، دنده هایی برای خنک کردن آن در نظر گرفته شده است (مانند رادیاتور). ترمزهای پوزه با طرح های مختلف برای صاف کردن عقب نشینی قوی استفاده می شود.
تفاوت اصلی بین دو اصلاح مسلسل در دستگاه مکانیزم تغذیه است. بنابراین، DShKM از یک سیستم نوع اسلاید استفاده می کند، در حالی که سلف آن از یک سیستم نوع درام استفاده می کند. با این حال ، ماشین ابزار سیستم Kolesnikov از سال 1938 کاملاً بدون تغییر باقی مانده است ، زیرا به نظر نمی رسد چیزی اساساً در آن تغییر کند.ممکن است. مسلسل روی این قاب 160 کیلوگرم وزن دارد. البته، این به خوبی بر قابلیت استفاده تأثیر نمی گذارد. با این حال، این سلاح بیشتر به عنوان یک سلاح ضد هوایی استفاده می شود و همچنین برای مبارزه با خودروهای زرهی سبک دشمن استفاده می شود که استفاده از ماشین سنگین را ضروری می کند.
استفاده مدرن از DShK
در طول سالهای جنگ بزرگ میهنی، حدود نه هزار مسلسل از این مدل در کارخانه های اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد. با این حال، حتی پس از جنگ، DShK در سراسر جهان بسیار محبوب بود. بنابراین، اصلاح آن، DShKM، هنوز در پاکستان و چین تولید می شود. همچنین اطلاعاتی در مورد انبارهای این مسلسل ها در انبارهای ذخیره ارتش روسیه وجود دارد. این سلاح روسیه در درگیری های آفریقا بسیار محبوب است.
کهنه سربازان به خاطر دارند که ترکیدن این سلاح به معنای واقعی کلمه درختان نازک را قطع می کند و تنه های بسیار مناسب را درست از آن سوراخ سوراخ می کند. بنابراین در برابر پیاده نظام ضعیف (که در آن قسمت ها رایج است) این "پیرمرد" عالی عمل می کند. اما مزیت اصلی مسلسل، که به ویژه در مورد نیروهای آموزش دیده ضعیف مورد تقاضا است، قابلیت اطمینان شگفت انگیز و بی تکلف بودن آن در عملیات است.
یادداشت
با این حال، برخی از کارشناسان نظامی در مورد DShK و حتی DShKM تردید دارند. واقعیت این است که این سلاح تحت واقعیت های جنگ جهانی دوم ساخته شده است. پس از آن کشور ما عملاً باروت معمولی نداشت و به همین دلیل متخصصان راه بزرگ کردن آستین را در پیش گرفتند. در نتیجه مهمات دارای وزن قابل توجه و قدرت نه چندان بالایی است. بنابراین، حامی ما -12.7x108 میلی متر. ناتو از مهمات مشابه براونینگ استفاده می کند … 12، 7x99 میلی متر! و این به شرطی است که هر دو کارتریج تقریباً قدرت یکسانی داشته باشند.
اما این پدیده جنبه مثبتی هم دارد. مهمات داخلی هر دو کالیبر 12.7 و 14.5 میلی متر یک انبار واقعی برای اسلحه سازان مدرن است. همه پیش نیازها برای ایجاد کارتریج های قدرتمندتر وجود دارد که ویژگی های ابعاد جرمی خود را حفظ کنند.
NSV Utes
در دهه 70، ارتش شوروی شروع به تغییر دسته جمعی به مسلسل طراحی شده توسط نیکیتین، ولکوف و سوکولوف - "Cliff" کرد. این سلاح که نام اختصاری NSV را دریافت کرد، در سال 1972 مورد استفاده قرار گرفت، اما تا به امروز به عنوان مسلسل سنگین اصلی ارتش روسیه باقی مانده است.
یکی از ویژگی های متمایز آن وزن بسیار سبک آن است. مسلسل سنگین NSV همراه با ماشین تنها 41 کیلوگرم وزن دارد! این به خدمه اجازه می دهد تا واقعاً به سرعت مکان خود را در میدان جنگ تغییر دهند. اگر مسلسل جدید را با همان DShKM مقایسه کنیم، طراحی ساده، مختصر و منطقی آن بلافاصله نظر را جلب می کند. شعله گیر روی بشکه شکل مخروطی دارد که بر اساس آن می توانید بلافاصله "یوت ها" را "تشخیص دهید". این سلاح نیز به دلیلی کاملا متفاوت شناخته شده است.
Antisniper
NSV به این دلیل معروف شد که در فاصله یک کیلومتری (!) شعاع پراکندگی گلوله ها از یک و نیم متر بیشتر نمی شود که تقریباً یک رکورد مطلق برای این نوع سلاح است. در طول هر دو مبارزات چچنی، مسلسل سبک نام مستعار محترمانه "Antisniper" را دریافت کرد. از بسیاری جهاتاین ویژگی استفاده از آن به دلیل پس زدن نسبتا ضعیف است که به شما امکان می دهد تقریباً تمام تغییرات مدرن مناظر قدرتمند این نوع سلاح را روی آن قرار دهید.
نسخه تانک نیز وجود دارد که دارای مخفف NSVT است. این بر روی تانک ها نصب می شود و با T-64 شروع می شود. پرچمدار خودروهای زرهی داخلی، T-90 نیز آن را در خدمت دارد. از نظر تئوری، NSVT در این ماشین ها به عنوان یک سلاح ضد هوایی استفاده می شود، اما در عمل دقیقاً از آن برای سرکوب اهداف زمینی استفاده می شود. سرنگونی هلیکوپتر رزمی مدرن (بدون ذکر هواپیما) با مسلسل ضد هوایی از نظر تئوری امکان پذیر است، اما سلاح های موشکی روسی برای این منظور بسیار مناسب تر هستند.
KORD
KORD مخفف "Kovrov Gunsmiths-Degtyarevtsy" است. کار بر روی ایجاد آن در کووروف بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. دلیل آن ساده است: در آن زمان، تولید Utyos در خاک قزاقستان به پایان رسیده بود که به هیچ وجه با منافع استراتژیک این کشور مطابقت نداشت.
طراحان اصلی پروژه جدید Namidulin، Obidin، Bogdanov و Zhirekhin بودند. NSV کلاسیک به عنوان پایه در نظر گرفته شد ، اما اسلحه سازان خود را به مدرن سازی پیش پا افتاده آن محدود نکردند. اولاً، مسلسل سبک در نهایت یک لوله سریع تغییر یافت. تقریباً یک مؤسسه تحقیقاتی کامل در مورد ایجاد آن فکر می کرد، اما نتیجه ارزش آن را داشت: با استفاده از فناوری خاصی ساخته شد که یکنواخت ترین خنک کننده مواد را در هنگام شلیک تضمین می کند. فقط به خاطر همین ویژگی، دقت آتش و دقت (در مقایسه با NSV) تقریبا دو برابر شده است! بعلاوه،کورد به اولین مسلسل تبدیل شد که نسخه "رسمی" آن برای ناتو وجود دارد.
در نهایت، این سلاح تنها سلاحی در کلاس خود است که امکان شلیک موثر دوپایه را فراهم می کند. وزن آن 32 کیلوگرم است. به دور از کرک بودن، اما با هم می توانید آن را کنار بگذارید. برد موثر شلیک به اهداف زمینی حدود دو کیلومتر است. چه مسلسل های سنگین روسی دیگری موجود است؟
KPV، KPVT
و باز هم زاییده فکر کووروف. این قدرتمندترین نماینده کلاس مسلسل های سنگین در جهان است. این سلاح در قدرت رزمی خود منحصر به فرد است: قدرت تفنگ ضد تانک و مسلسل را با هم ترکیب می کند. از این گذشته ، کارتریج مسلسل سنگین KPV "همین" است ، افسانه ای 14.5x114! در گذشته نزدیک، تقریباً هر هلیکوپتر جنگی یا خودروهای زرهی سبک یک دشمن احتمالی را میتوان با کمک آن کوبید.
اسلحه ساز با استعداد ولادیمیروف توسعه خود را در سال 1943 و به ابتکار خود آغاز کرد. به عنوان اساس ، طراح اسلحه هواپیمای V-20 را با طراحی خود گرفت. لازم به ذکر است که اندکی قبل از این ، او در آزمایشات دولتی به ShVAK باخت ، اما با این وجود دستگاه او برای هدف تعیین شده توسط ولادیمیروف بسیار ساده و قابل اعتماد بود. بیایید کمی استراحت کنیم. اسلحه ساز در اجرای نقشه خود کاملاً موفق شد: مسلسل های سنگین او (عکس آن در این مقاله است) امروزه برای هر نفتکشی که در تانک های شوروی خدمت می کرد شناخته شده است!
هنگام طراحی، ولادیمیروف از طرح سکته کوتاه کلاسیک استفاده کرد کهبه خوبی خود را در "ماکسیم" ثابت کرد. اتوماسیون مسلسل فقط به شلیک خودکار اجازه می دهد. در نسخه پیاده نظام از CPV در نسخه سه پایه شبیه توپ سبک استفاده می شود. این ماشین بارها و بارها مدرن شد و در طول خصومت ها، سربازان اغلب این کار را به تنهایی مطابق با ماهیت نبرد انجام می دادند. بنابراین، در افغانستان، همه طرف های درگیر از یک ایست بازرسی با یک دید نوری موقت استفاده کردند.
در سال 1950، توسعه یک اصلاح تانک از یک سلاح به خوبی اثبات شده آغاز شد. به زودی مسلسل سنگین ولادیمیروف تقریباً روی تمام تانک های تولید شده در اتحاد جماهیر شوروی نصب شد. در این اصلاح، سلاح به طور جدی اصلاح شده است: یک ماشه الکتریکی (27 ولت) وجود دارد، هیچ دیدی وجود ندارد، به جای آن از دیدبان های تانک نوری در محل کار توپچی و فرمانده استفاده می شود.
در آفریقا، این مسلسلهای سنگین روسی بدون استثنا در بین همه محبوبیت وحشتناکی دارند: هم توسط نیروهای رسمی و هم انبوهی از باندهای مختلف استفاده میشوند. مشاوران نظامی ما به یاد می آورند که جنگنده هایی که به عنوان بخشی از نیروهای سازمان ملل عمل می کردند از KPV بسیار می ترسیدند، زیرا به راحتی با تمام خودروهای زرهی سبک که به طور گسترده توسط نیروهای غربی در آن قسمت ها استفاده می شد مقابله می کرد. اکنون تقریباً تمام نفربرهای زرهی "سبک" و خودروهای جنگی پیاده نظام یک دشمن بالقوه به خوبی از این مسلسل سنگین محافظت می شوند. در هر صورت، برجستگی جلویی برای او کاملاً "بسته" است.
با این حال، همه مسلسل های سنگین روسیه (اتحادیه شوروی در آن زمان) بسیار محبوب بودند.و در صف مجاهدین افغانستان. اعتقاد بر این است که حدود 15 درصد از Mi-24 های شوروی که به دلایل جنگی تلف شده اند، با این سلاح سرنگون شده اند.
نام | نرخ شلیک (دور در دقیقه) | کارتریج | محدوده دید، متر | وزن، کیلوگرم (بدنه مسلسل) |
DShK | 600 | 12، 7x108 | 3500 | 33، 5 |
NSV | 700-800 | 12، 7x108 | 2000 | 25 |
KORD | 600-750 | 12، 7x108 | 2000 | 25، 5 |
CPB | 550-600 | 14، 5x114 | 2000 | 52, 3 |
مسلسلهای سنگین ناتو
در کشورهای بلوک ناتو، توسعه این سلاح ها تا حد زیادی از همان جهت هایی پیروی می کند که مشخصه کشور ما بود (مثلاً کالیبر مسلسل ها تقریباً یکسان است). سربازان به یک مسلسل قدرتمند و قابل اعتماد نیاز داشتند که با موفقیت یکسانی هم پیاده نظام را که پشت جان پناه ها پنهان شده بودند و هم خودروهای زرهی سبک دشمن را مورد اصابت قرار می داد.
با این حال، تفاوت های اساسی بین دو مدرسه سلاح وجود دارد. بنابراین، ورماخت آلمانمسلسل های سنگین اصلاً در خدمت نبودند. به همین دلیل است که ناتو عمدتاً از یک M2NV استفاده می کند که اکنون در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
M2HB Browning، ایالات متحده
ارتش ایالات متحده به این دلیل مشهور است که ترجیح می دهد به سرعت انواع سلاح های مورد استفاده را به انواع جدیدتر و امیدوارکننده تر تغییر دهد. در مورد M2HB، این قانون کار نمی کند. این "پدربزرگ" که توسط براونینگ افسانه ای طراحی شده است، از سال 1919 در خدمت بوده است! البته مسلسل MG-3 که در خدمت بوندسوهر است و کپی مدرن شده MG-42 "اره هیتلر" است، در شجره نامه باستانی با آن قابل مقایسه است، اما از کالیبر ناتو 7.62x51 استفاده می کند.
مسلسل در سال 1923 وارد خدمت شد. در سال 1938، با افزودن یک بشکه دراز، مدرن شد. در واقع هنوز به این شکل وجود دارد. از آن زمان، آنها بارها و بارها سعی کرده اند «پیرمرد» را از قلم بیاندازند و دائماً برای جایگزینی آن مسابقات برگزار می کنند، اما تاکنون هیچ جایگزین مناسبی برای سلاحی که خود را ثابت کرده است، وجود ندارد.
تاریخچه توسعه آن بسیار جالب است. ارتش آمریکا فوراً به یک مسلسل سنگین نیاز داشت که شکست قابل اعتماد هواپیماهای دشمن را تضمین کند (دستور از ژنرال پرشینگ که فرماندهی نیروی اعزامی را بر عهده داشت صادر شد). براونینگ که تحت فشار زمان قرار داشت، ساده و ظریف عمل کرد.
از آنجایی که اساس هر سلاحی یک فشنگ است و یانکی ها در آن سال ها کالیبر مسلسل مناسبی نداشتند، او به سادگی فشنگ 7، 62 طرح خود را برداشت و آن را دو برابر کرد. این اقدام موقتی در نظر گرفته شد، اما راه حل به طرز شگفت انگیزی موفقیت آمیز بود: عملاهمه مسلسل های سنگین در غرب از این مهمات استفاده می کنند.
به هر حال، در این مرحله ارزش یک انحراف غزلی را دارد. احتمالا متوجه شده اید که فشنگ مورد استفاده سلاح های داخلی و غربی این دسته تقریباً یکسان است. قبلاً در مورد دلایل این پدیده صحبت کرده ایم، اما اجازه دهید چند کلمه دیگر بگوییم. اگر به نمودارهای مقایسه دقت کنید، غیبت کامل فشنگ های 14.5 میلی متری در میان مسلسل های سنگین ناتو را مشاهده خواهید کرد.
این دوباره به دلیل تفاوت در دکترین نظامی است: یانکی ها (نه بی دلیل) فرض می کنند که مهمات قدیمی ساخته شده توسط براونینگ به خوبی با وظایف این نوع سلاح مقابله می کند. طبق طبقه بندی غربی، هر چیزی که دارای کالیبر بزرگتر است، قبلاً متعلق به "تفنگ های کوچک" است و بنابراین یک مسلسل نیست.
ماشین مسلسل "Browning M2 HQCB" (بلژیک)
علیرغم این واقعیت که زاده فکر کلاسیک براونینگ به طرز چشمگیری موفق بود، ویژگی های آن برای همه ارتش های غربی مناسب نبود. بلژیکی ها که همیشه به سلاح های باکیفیت معروف بوده اند، تصمیم گرفتند به طور مستقل مسلسل آمریکایی را مدرن کنند. در واقع، ابتدا هرستال قصد داشت کاری را به تنهایی انجام دهد، اما به دلیل نیاز به کاهش هزینه فرآیند و حفظ تداوم پیشرفتهای قدیمی، متخصصان مجبور به سازش شدند.
اما این به هیچ وجه بر بهبود سلاح ها تأثیری نداشت. اسلحه سازان بلژیکی آن را به لوله ای سنگین تر با مکانیزم تعویض گرم ساده مجهز کردند. این به شدت کیفیت جنگی سلاح را بهبود بخشید. در اصلاحات اولیه "اصیل""دوس" آمریکایی حداقل به دو نفر برای تعویض بشکه نیاز داشت و کار بسیار خطرناک بود. بسیاری از محاسبات اصلاحات ضد هوایی M2NV انگشتان خود را در طی آن از دست دادند. طبیعتاً عشق کمی به این سلاح داشتند. به همین دلیل مسلسل های اصلاح شده ضد هوایی براونینگ تا حد زیادی با اسلحه های اورلیکن جایگزین شدند که نه تنها بسیار قدرتمندتر بودند، بلکه چنین ایرادی هم نداشتند.
علاوه بر این، آبکاری کروم بهبود یافته قطر داخلی بشکه اضافه شد که به طور چشمگیری ماندگاری آن را حتی در نبردهای شدید افزایش داد. تیراندازی با مسلسل از این نوع خوب است، زیرا فقط یک نفر برای تعویض لوله لازم است، تعداد عملیات های آماده سازی به حداقل می رسد و عملاً خطر سوختن وجود ندارد.
به اندازه کافی عجیب، اما آبکاری کروم بود که مسلسل را ارزانتر کرد. واقعیت این است که قبل از آن از تنه هایی با پوشش استلیت استفاده می شد. این بسیار گرانتر بود و عمر مفید چنین بشکه ای حداقل دو برابر کمتر از همتایان روکش کروم آن است. تا به امروز، بلژیکیها کیتهای ارتقای مختلفی تولید میکنند که به لطف آنها، هر M2HB قدیمی میتواند توسط متخصصان هنگ به M2 HQCB تبدیل شود.
مسلسل L11A1 (HMG)
و دوباره قبل از ما - "همان" براونینگ. درست است، در نسخه انگلیسی. البته، به طور قابل توجهی مدرن و بهبود یافته است. بسیاری از کارشناسان او را بهترین در میان کل خط "فرزندان" M2VN می دانند.
در میان نوآوری ها - "بسته های نرم". اگر اشعار را کنار بگذاریم، این سیستمی است برای میرایی پس زدن و لرزش، به لطفکه یک مسلسل سنگین تبدیل به یک سلاح بسیار بسیار دقیق می شود. علاوه بر این، اسلحه سازان اعلیحضرت نسخه خود را از سیستم تعویض سریع لوله ارائه کردند. به طور کلی، از بسیاری جهات شبیه به طرح پیشنهادی بلژیکی ها است.
نام | نرخ شلیک (دور در دقیقه) | کارتریج | محدوده دید، متر | وزن، کیلوگرم (بدنه مسلسل) |
قهوه ای شدن M2HB | 450-550 | 12، 7×99 ناتو | 1500-1850 | 36-38 (بسته به سال) |
Browning M2 HQCB | 500 | 1500 | 35 | |
مسلسل L11A1 (HMG) | 485-635 | 2000 | 38، 5 |
برخی نتیجه گیری
اگر داده های این جدول را با اطلاعات مربوط به مسلسل های سنگین داخلی مقایسه کنیم، مشخص می شود که این دسته از سلاح ها تا حد زیادی مشابه هستند. تفاوت در مشخصات فنی اصلی کم است، تفاوت ها در جرم قابل توجه است. مسلسل های سنگین غربی وزن بسیار بیشتری دارند. این امر به این دلیل است که دکترین نظامی آنها عملاً به معنای استفاده پیاده نظام آنها نیست و امکان نصب چنین سلاح هایی بر روی تجهیزات نظامی را فراهم می کند.
بیشتریندر ارتش های بلوک ناتو مسلسل های کالیبر 5.56 و 7.62 رایج است (البته استاندارد آنها). قدرت شلیک ناکافی واحدها با تعداد زیادی تک تیرانداز خوب آموزش دیده و پوشش واحدهایی که در شرایط جنگی با گروه های هوانوردی و / یا وسایل نقلیه زرهی عمل می کنند جبران می شود. و در واقع: یک مسلسل تانک کالیبر بزرگ دهها برابر قدرت رزمی قدرتمندتری دارد، بنابراین این رویکرد حق حیات دارد.
توصیه شده:
چه چیزی سنگین تر است - تراموا یا مخزن؟ چه چیزی سنگین تر است - یک تراموا یا یک مخزن T-34؟
تصور محصولات متفاوت تر از تانک و تراموا سخت است. اولی یک سلاح جنگی است، دومی وسیله ای برای حمل و نقل شهری صلح آمیز است. شاید تنها چیزی که آنها را متحد می کند پیچیدگی طراحی و وزن جامد است. اما چه چیزی بیشتر وزن دارد؟
محموله سنگین بزرگ. حمل و نقل محموله های بزرگ
محموله های سنگین: ویژگی های حمل و نقل، قوانین، توصیه ها، عکس ها. حمل و نقل محموله های بزرگ: انواع، شرایط، الزامات
مسلسل ضد هوایی کالیبر بزرگ - مشخصات و عکس
مسلسلهای ضدهوایی سلاحهایی با کالیبر بزرگ هستند که میتوانند مکمل انواع مختلف نیروها برای انهدام مؤثر اهداف زمینی و هوایی باشند
بزرگترین بانک های روسیه. بانک های بزرگ روسیه: فهرست
برای اینکه وجوه خود را به هر بانکی بسپارید، ابتدا باید قابلیت اطمینان آن را تعیین کنید. هرچه بانک بزرگتر باشد، هر چه جایگاه بالاتری در رتبه بندی کسب کند، پول امن تر خواهد بود
KPVT، مسلسل. مسلسل سنگین ولادیمیروف KPV
ایده شکست هواپیماها و وسایل نقلیه زرهی سبک منجر به ایجاد مسلسل های سنگین با کالیبر بیش از 12 میلی متر شد. چنین مسلسل هایی قبلاً می توانستند یک هدف زرهی سبک را مورد اصابت قرار دهند ، یک هواپیما یا هلیکوپتر کم پرواز و همچنین پناهگاه هایی را که در پشت آنها پیاده نظام وجود داشت دریافت کنند. طبق طبقه بندی سلاح های کوچک، مسلسل 14.5 میلی متری KPVT در حال حاضر در مجاورت سلاح های توپخانه قرار دارد. و در طراحی، مسلسل های سنگین شباهت زیادی با اسلحه های خودکار دارند