محصول نهایی کار - چیست، چه ارزشی دارد؟
محصول نهایی کار - چیست، چه ارزشی دارد؟

تصویری: محصول نهایی کار - چیست، چه ارزشی دارد؟

تصویری: محصول نهایی کار - چیست، چه ارزشی دارد؟
تصویری: آیا خرید خانه در اروپا بوسیله ی بانک جایز است؟ 2024, دسامبر
Anonim

هر کاری که شرکت انجام دهد، در هر صورت برای نتیجه کار می کند. و این نتیجه خروجی است. محصول تولیدی می تواند محسوس یا نامشهود باشد. در یک کارخانه ماشین سازی، ماشین ها محصول تولید هستند، در یک کارخانه آب نبات، شیرینی، در زمینه پزشکی، تعداد بیماران ارائه شده، در یک دانشگاه، تعداد فارغ التحصیلان.

محصول حاشیه ای کار است
محصول حاشیه ای کار است

در تولید محصولات از منابع مختلفی استفاده می شود. اینها پول، تجهیزات، زمین، فسیل، نیروی انسانی است. نیروی کار نیز یک محصول است. به کلی، متوسط و حاشیه ای تقسیم می شود. محصول حاشیه ای کار، گسترش اضافی تولید است که از افزایش در یک واحد حاصل می شود. در عین حال، سایر عوامل تولید بدون تغییر باقی می مانند.

محصول نهایی کار چگونه است

حجم محصولات تولیدی این شرکت البته به طور مستقیم به تعداد کارکنان بستگی دارد. محصول متوسط کار کارایی را نشان می دهد(بهره وری) کار تیم به عنوان یک کل. به عنوان مثال، 24 استاد در یک ساعت 10 میز و 12 استاد یک سالن دیگر به همان تعداد محصول در مدت زمان مشابه ساختند. این بدان معنی است که کار آنها کارآمدتر است.

محصول نهایی کار واقعاً چه چیزی را نشان می دهد؟

محصول نهایی کار برابر است با افزایش تولید تقسیم بر منبع متغیر. به عبارت دیگر، این شاخص نشان می دهد که بهره وری به دلیل استفاده از یک منبع متغیر جدید در همان واحد زمان چقدر افزایش می یابد. برای مثال، یک منبع جدید می تواند نیروی کار، تجهیزات یا فناوری جدید باشد.

چند کارگر برای استخدام

برای هر شرکتی که برای عملکرد و توسعه موفقیت آمیز تلاش می کند، مهم است که تعیین کند که چند نفر برای کار تا حد امکان کارآمد نیاز دارند. به نظر می رسد که هر چه تعداد کارکنان بیشتر باشد، حجم تولید بیشتر می شود؟ به هیچ وجه.

محصول حاشیه ای کار است
محصول حاشیه ای کار است

وقتی متوسط محصول نهایی کار به حداکثر خود برسد، برابر با ارزش محصول نهایی خواهد شد. این بدان معناست که افزایش تعداد کارکنان منجر به کاهش تولید خواهد شد. این برابری را می توان با یک محاسبه خاص تعیین کرد که حداقل دو منبع متغیر - نیروی کار و سرمایه را در نظر می گیرد.

چه چیزی دستمزد را تعیین می کند

با یک محاسبه منصفانه و صحیح، رئیس شرکت می تواند با حفظ رشد سود بنگاه خود، بالاترین دستمزد ممکن را برای کار کارکنان اجیر تعیین کند. دستمزد و محصول حاشیه ای کارمفاهیم وابسته به هم زمانی که شرکت نسبت بهینه منابع متغیر و تعداد منابع نیروی کار درگیر را حفظ کند، بهره‌وری افزایش می‌یابد. بر این اساس، این منجر به دستمزد ثابت می شود. اگر شرکت منابع متغیر کافی نداشته باشد (مثلاً همان مقدار سرمایه سرمایه گذاری شده در تولید)، جذب واحدهای جدید نیروی کار در نهایت منجر به کاهش بهره وری می شود که متعاقباً بر دستمزد کارکنان به طور کلی تأثیر می گذارد.

همه چیز در ارتباط نزدیک از فرمول ها و محاسبات است

با توجه به اینکه محصول حاشیه‌ای نیروی کار، محصولات تولیدی اضافی با جذب یک واحد نیروی کار اضافی است، لازم است به سرمایه‌گذاری اضافی در تولید نیز توجه شود. یک مثال ساده: اگر بنگاهی در خرید 100 تن گوشت برای تولید سوسیس و کالباس سرمایه‌گذاری کند و 100 کارمند آن شرکت محصولات تولید کنند، با افزایش 50 شغلی پرسنل، شرکت سود خود را کاهش می‌دهد. نیاز به پرداخت دستمزد اضافی به کارکنان جدید.

متوسط محصول نهایی کار
متوسط محصول نهایی کار

و مقدار خروجی یکسان است. به نظر می رسد که با افزایش تعداد کارکنان، نیاز به افزایش خرید مواد اولیه است. بنابراین سرمایه سرمایه گذاری شده را افزایش دهید. اما به گونه ای که محصول حاشیه ای کار و سرمایه سرمایه گذاری شده در تولید نسبت مناسبی داشته باشد. یعنی مقدار اضافی خروجی تولید شده باید بیش از هزینه سرمایه سرمایه گذاری شده برای شرکت درآمد داشته باشد.

واقعیت جالب

البته، هر کارمندی آرزوی دریافت حقوق بیشتر در محل کار را دارد. پول در درجه اول برای ارضای نیازهای مادی مورد نیاز است. با کار بیشتر، فرد درآمد بیشتری کسب می کند. این ایده آل است. اما با گذشت زمان، زمانی که درآمد آنقدر افزایش می یابد که تمام نیازهای اولیه را پوشش می دهد، دوره ای فرا می رسد که کارگر به جای کار، اوقات فراغت را ترجیح می دهد. و دیگر برای بهره وری بیشتر در روند انجام وظایف خود تلاش نمی کنند. بنابراین، وقتی دستمزدها افزایش می‌یابد، اثر درآمد با اثر جانشینی در تعارض است.

بدون ضرر

هنگام تعیین میزان بهینه منابع نیروی کار جذب شده، ارزش توجه به تمام شاخص های موجود را دارد. این شامل تعداد کارمندان و کل هزینه ها و هزینه های نهایی و بهره وری کلی می شود. هنگام استخدام یک کارمند جدید، رئیس شرکت به این می پردازد که درآمد حاصل از کار او چقدر متناسب با هزینه هایی است که با نیاز به استخدام او اجتناب ناپذیر است.

دستمزد محصول حاشیه ای کار
دستمزد محصول حاشیه ای کار

و در اینجا مفاهیمی مانند محصول حاشیه ای کار به لحاظ پولی و محصول نهایی کار از نظر فیزیکی به وجود می آیند. اول از همه، هزینه های نیروی کار در نظر گرفته می شود. این یک هزینه برای کسب و کار است. و این حقوق باید رقابتی باشد. در غیر این صورت، کارمندان خوب به دنبال شرکت های دیگری خواهند بود که در آن از کار آنها قدردانی شود. در عین حال، رئیس شرکت حق ندارد برای نیروی کار بیش از یا برابر درآمدی که کار کارمند به ارمغان می آورد، دستمزد تعیین کند..

ویژگی ها ونیاز به نوسازی

تا زمانی که سود شرکت از هزینه نیروی کار بیشتر باشد، رئیس شرکت می تواند کارکنان جدید را به کار دعوت کند و سود اضافی دریافت کند. محصول نهایی نیروی کار افزایش خواهد یافت. اما راه دیگری وجود دارد: بدون افزایش کارکنان، شرکت هزینه های اضافی را در نوسازی تولید سرمایه گذاری می کند.

به روز رسانی تجهیزات، افزایش بهره وری نیروی کار به این دلیل، شرکت رشد سود را تضمین می کند.

دستمزد محصول حاشیه ای کار
دستمزد محصول حاشیه ای کار

محصول نهایی نیروی کار بر حسب پولی نشان می دهد که درآمد کل شرکت در هنگام استفاده از واحدهای کار مشابه با استفاده از تجهیزات پیشرفته مدرن چقدر رشد کرده است. با محاسبه صحیح، هزینه تجهیزات در یک دوره زمانی مشخص پرداخت می شود و شروع به سود خالص می کند. و این سود بیشتر از استخدام کارمندان جدید است که هزینه‌های آنها بدون تغییر یا حتی افزایش می‌یابد.

نسبت نیروی کار به درآمد سرمایه

بنابراین، محصول نهایی کار یک محصول اضافی است. با استفاده از واحدهای کار اضافی به دست می آید. و محصول نهایی سرمایه، کالاها و خدمات اضافی دریافت شده در نتیجه سرمایه گذاری اضافی است. و شرکت علاقه مند به خرید فناوری های جدید است تا زمانی که محصول نهایی با هزینه واقعی سرمایه برابری کند. شرکت زمانی سود اقتصادی دریافت می کند که تمام مراحل تولید را پرداخت کند، همچنین "پول از بالا" وجود خواهد داشت. به طور گسترده تر، درآمد ملی به عنوان یک کل پس از آن توزیع می شوددرآمد کارگران، درآمد صاحبان سرمایه و سود اقتصادی.

واقعیت جالب

یکی از سناتورهای آمریکایی - پل داگلاس - در سال 1927 در مورد پدیده عجیبی فکر کرد. شاخص درآمد ملی سالهاست که تغییر نکرده است، افراد شاغل و بازرگان به طور یکسان از نتایج افزایش تولید و اقتصاد در حال پیشرفت لذت می برند. سناتور می خواست دلیل ثابت بودن سهام عوامل تولید را بداند و برای محاسبات به ریاضیدان معروف چارلز کاب مراجعه کرد. اینگونه بود که تابع تولید معروف کاب-داگلاس متولد شد و تأیید کرد که نسبت نیروی کار به درآمد سرمایه بدون تغییر است. و سهم عوامل تولید فقط به سهم نیروی کار در درآمد بستگی دارد، اما به تعداد خود عوامل و سطح توسعه صنعت صنعتی بستگی ندارد.

انعطاف پذیری فرآیند تولید

یک مدیر شایسته همیشه ترکیبی عالی از عوامل تولید را برای افزایش سود و کاهش هزینه های شرکت پیدا می کند. به یاد بیاورید که محصول نهایی نیروی کار ارتباط نزدیکی با میزان سرمایه استفاده شده دارد. با افزایش تولید کالاها و خدمات، محصول حاشیه ای افزایش می یابد و بالعکس - با کاهش تولید، کاهش نیز پیدا می کند.

محصول حاشیه ای کار سرمایه
محصول حاشیه ای کار سرمایه

تنها افزایش تعداد خدمات و کالاهای تولید شده کافی نیست. مهمتر این است که این کالاها تقاضا و فروش داشته باشند. ارزش محصول نهایی کار برابر است با درآمد حاصل از محصول نهایی کار برای هر مقدار از منابع استفاده شده. جستجو و یافتن بازارهای فروش کالا، امکان مذاکره و پیاده سازی را داشته باشدکالاها و خدمات رقابتی وظیفه رئیس شرکت و دستیاران وی است.

کاهش بهره وری

چیزی به نام "قانون کاهش بهره وری" وجود دارد. به رتبه «قانون» می رسد، زیرا ویژگی همه صنایع بدون استثنا است. یعنی این چیزی است که اتفاق می افتد: افزایش تدریجی هر یک از عوامل تولید در هر واحد ابتدا سود می آورد، اما بعد از یک لحظه شروع به کاهش می کند. بنابراین، ابتدا در ارزش محصول نهایی کار افزایش می یابد و سپس این ارزش کاهش می یابد. چرا این اتفاق می افتد؟

در زمانی که هزینه های نیروی کار کم است و سرمایه همچنان بدون تغییر است، رئیس شرکت تصمیم می گیرد واحد کار را افزایش دهد. و این منجر به افزایش سود می شود. اما وقتی تعداد کارمندان زیاد باشد و سرمایه سرمایه گذاری شده ثابت بماند، برخی از کارمندان ناکارآمد کار می کنند و سپس سود شرکت کاهش می یابد.

محصول حاشیه ای کار بر حسب پول
محصول حاشیه ای کار بر حسب پول

یک مثال ساده: 10 نفر روی برداشت سیب زمینی کار می کنند. اما بعد کارگر یازدهم می آید، اما حجم تولید با آمدنش تغییر نمی کند، چون زمین یکی است، برداشت تقریباً یکسان است. در این مورد، به عنوان یک قاعده، بدون کاهش کارکنان، شرکت پیشرفت های تکنولوژیکی را معرفی می کند و حجم خروجی دوباره رشد می کند. یعنی در همان زمین می توانید با استفاده از آخرین فناوری ها محصول غنی تری بکارید. سپس هزینه پرداختی به کارمند یازدهم با افزایش سود شرکت توجیه می شود.

فقط با سود کار کنید

بنابراین، بهره وری نهایی کار و محصول نهایی کار مفاهیمی به هم مرتبط هستند. و منظور آنها افزایش حجم تولید به دلیل استفاده از یک واحد کار اضافی است. رئیس شرکت در تهیه برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت تمامی عوامل تولید را در نظر می گیرد. او سعی می کند در بهبود فرآیندهای تولید انعطاف پذیر باشد و پویایی همه شاخص ها را رعایت کند.

محصول حاشیه ای کار بر حسب پول
محصول حاشیه ای کار بر حسب پول

استخدام کارمندان جدید نیز به تدریج اتفاق می افتد و افزایش سرمایه سرمایه گذاری شده نیز در صورتی که امکانات کاهش هزینه های تولید به پایان رسیده باشد. و شاخص اصلی تصمیمات صحیح رئیس شرکت و دستیاران وی مدیران رشد سود شرکت می باشد. و از آنجایی که محصول نهایی کار در واقع سود است، این شاخص اصلی ترین است.

توصیه شده: